نوستال دوران جاهليت- شانزده

Thursday, December 31, 2009

ديشب خواب بابامو ديدُم دوباره... مادر، مادر، مادر
مادر برام قصه بوگو، از خوبياش بوگو...

اجر شما محفوظ

حضار:
اين همه مفت‌خور آمده / به عشق سانديس آمده
لحظاتي بعد در بلندگوي بالاي وانت نيسان آبي:
اي مردم آزاده / كيك‌ها شده آماده...
حضار خود را براي دريافت كيك و سانديس شهيد مي‌كنند!

در اين شب و روزهاي عزيز

دعا براي شفاي «كاميلا» فراموش نشود!

خيلي مي‌چسبه

توي اين چند هفته، ساعتها طوري شده كه روزهاي تعطيل كه دير از خواب بيدار ميشم مي‌تونم نماز ظهرم رو قبل از خوردن صبحانه بخونم!

نامبرده و مهارتش

نامبرده در خردسالي تبحر خاصي در زدن سوت با دو انگشت داشت و در بزرگسالي تبحر خاصي در باز كردن سوتي*ن با دو انگشت!
.
.
.
داستان‌هاي «نامبرده» رو شروع كردم، منتظر ادامه‌اش باشين

نماز ظهر عاشورا به امامت فتنه‌گران و آشوب طلبان

دختره: بيا اين گوشه تا خلوته و گارديها نيومدن نماز بخونيم، داره قضا ميشه
پسره: تو بخون، من لباسم خونيه، نجسه نمي‌تونم، ميرم خونه‌مون مي‌خونم...
.
.
.
يعني من خاك پاي اين دوتا هم نيستم...

شيرازيها رو عشقه

Wednesday, December 30, 2009

- شما شيرازي‌ها چرا عكس‌العملي نشون نمي‌دين به اينهمه جوكي كه براي تنبلي‌تون مي‌سازن؟
+ بووو... آمو و ِلـُم بـُكـُن، حسش نيست...

وقتي يك بي‌ادب مي‌شود امام جمعه

حضار سبز خطاب به خطيب جمعه فيلان:
گوساله‌ي بزغاله / اينجا محراب نمازه

مرده شور همه‌شون رو ببره

تازه فهميدم كه بين ميزان دستمزد يك مداح معروف و حجم صداي نكره‌اش، ارتباط مستقيمي وجود داره!

يادم نيست كجا خوندمش

يا رب دفتر جرم مرا روز قيامت مگشاي
من به اميد عطاي تو خطاكار شدم



البته به نظرم يك كم مشكل قافيه داره، اين درست‌تره:


دفتر جرم مرا روز جزا باز مكن
من به امید عطای تو خطاكار شدم

هميشه و همه جا... سبز بمانيد

Tuesday, December 29, 2009

تو روضه، داره به سر و كله‌اش مي‌كوبه و هاي‌هاي گريه مي‌كنه، دوربين كه ميره رو صورتش، با اون دست ديگه‌اش كه آزاده، به دوربين «وي» نشون ميده!

جنبش سبز و گل گلي- يك

ده- بيست نفر يه گاردي رو محاصره كردن و از دست دويست- سيصد نفر كه مي‌خوان بكشنش محافظت مي‌كنن. اون وسط مردم فرياد مي‌زنن كه: بگو فلاني، فلانه! بگو مرگ بر فلاني، بگو من فلان هستم و...
بعد يكي پيدا ميشه و از همه بلندتر و خيلي واضح نعره مي‌كشه: بگو قوري گل قرمزي، بگو كشتم شپش شپش كش شش پا را...
حضار ولو ميشن از خنده و با خلع سلاح گاردي، ولش ميكنن بره!

محرم الحلال

- آقا قزل‌آلاي تازه دارين؟
+ نه داداش، تاسوعا و عاشورا ماهي صيد نمي‌كنيم
- عمو بچه‌هاي مردم رو تو خيابون پرپر كردن، كجاي كاري؟

لكنت زبون

- آقا دول‌بين دالين؟
+ !؟
- دول‌بين، دول‌بين ِ عكاسي!

وقتي خواننده يك كلمه از شعر را فراموش مي‌كند

كي اشكاتو پاك مي‌كنه، شبا كه غصه داري...
دست رو چيزت كي مي‌كشه، وقتي منو نداري...!

تاريخ تكرار مي‌شود

Sunday, December 27, 2009

به احترام اين روزها، فعلا خنده و شوخي بسه...
زماني براي حسين سينه مي‌زديم، زنجير مي‌زديم، قمه مي‌زدن، اشك مي‌ريختيم...
حالا براي فرزند حسين، براي ميرحسين،
اشك‌آور مي‌زنن تا گريه كنيم،
با زنجير مي‌زننمون،
به جاي قمه با باتوم به فرقمون مي‌زنن و...
كي فكرشو مي‌كرد كه همون قم و تهران و اصفهاني كه انقلاب كردن، بعد از سي سال برعليه خودشون باز هم انقلاب كنن؟
كي فكر مي‌كرد جماران رو خراب كنن تا بتونن چند روزي بيشتر سلطنت كنن...
كي فكر مي‌كرد همون رهبران انقلاب سي سال پيش، دوباره انقلاب كنن...
فقط يك نسل گذشت...
الان وقت خنده و شوخي نيست...
يا حسين... ميرحسين...

خودمون هم تو كف خودمون مونديم

بچه‌ها دست مي‌زدن (كف مي‌زدن) و مي‌گفتن:
يا حضرت معصومه (س) / منتظري مظلومه
!

نوستال دوران جاهليت- پانزده

Saturday, December 26, 2009

اخبار رو يك‌بار مي‌گن!

وقتي بابام منو خر كرد

هيچوقت يادم نمي‌ره وقتي بچه بودم و از بابام پرسيدم: چرا دكترا تو اتاق عمل جلوي دهن‌شون ماسك مي‌زنن؟
و بابام گفت: چون وقتي دل و روده‌ي مريض رو باز مي‌كنن، حالشون به هم نخوره و استفراغ‌شون نريزه تو شيكم مريضه!

اوه... ماي بي‌‌بي

جديده، اَدَ بَدَ بَدَ!

نيروهاي فوق امنيتي واتيكان

وقتي تو بازي فوتبال يه تماشاگرنما كار خطايي انجام ميده، براي بازي‌هاي بعدي تو استاديوم راهش نميدن. طرف پارسال هم به پاپ حمله كرده، امسال هم راهش دادن تو صحن كليسا تا دوباره به پاپ حمله كنه! خيلي باحالن اينا

فاحشه‌هاي فرهنگي

Friday, December 25, 2009

- بدو بيا كه سي‌دي جديد گير آوردم...
+ چي هست؟
- مراسم كفن و دفن پرويز مشكاتيان
.
.
.
ديالوگ واقعي ها...!

گيهان و خوانندگان- نه

- برنامه اخير آمريكا براي تحريم ايران به حمايت از موسوي و خاتمي، عمق انحراف اين دو فرد را نشان مي دهد. نبايد شرايط جامعه به گونه اي شود كه دو نفر، به اين راحتي آلت دست آمريكايي ها شوند.
روح نواز
- از روزنامه كيهان تقاضا مي شود كه به جاي تعبير جنبش سبز از فتنه سبز اموي استفاده شود. زيرا اين جريان سياسي، اصلاً جنبش نيست.
يك هموطن
- چرا با وجودي كه هيچ مدرك و سندي مبني بر عدم رخ دادن تقلب در انتخابات وجود ندارد، با افرادي كه بر تقلب اصرار دارند برخورد قانوني نمي شود؟
ملك از تهران
- هركس كه غيرت و عرق ملي داشته باشد، در راهپيمايي هاي كشورمان، حاضر به حذف شعارهاي مرگ بر اسرائيل و مرگ بر آمريكا نخواهد شد.
اصغر ضيايي از كردستان
- به عنوان يكي از كاركنان مترو به اطلاع مي رساند كه مشكلات مترو و تأخير حركت قطارها، در اثر بخشنامه اي كه از سوي مديريت اين سازمان مبني بر كاهش اضافه كاري راهبران مترو صادر شده، به وجود آمده است. مي خواهند از اين طريق به دولت فشار بياورند تا بودجه بيشتري بگيرند. اما دولت نبايد كوتاه بيايد و زيربار برود. زيرا بخش عمده بودجه مترو در اثر سوء مديريت به جيب عده اي خاص مي رود .
يك شهروند
- از شهردار تهران تقاضا مي شود كه مانع شيطنت هاي مديران مترو شود. همچنين به عنوان يك ايراني، نسبت به رفتار غيراخلاقي برخي از دانشجويان دانشگاه خواجه نصير در سخنراني صفار هرندي متأسف هستم.
يك شهروند
- ميني بوس هاي پرديس- تهرانپارس مسافران خود را در فاز يك پرديس تكميل مي كنند به طوري كه ديگر جايي براي سوار شدن مسافرين فاز يك باقي نمي ماند و ما هر روز بايد هزار تومان كرايه سواري بدهيم. از مسئولين ميني بوسداران تقاضا داريم اين مشكل فاز2 پرديسي ها را مرتفع نمايند.
صديقه ديبايي
.
.
.
به جان خودم اينا رو من ننوشته بودم، واقعي هستن! اينم لينكش تو خود گيهان

قصه پيرزن مهرباني كه در يك شب باراني، خانه‌اش را در ازاي «تخمي» به مهمان ناخوانده‌اش اجاره داد

- من كه فيلان مي‌كنم برات... بيسار و بَهمان مي‌كنم برات...
تخم درشت مي‌كنم برات... بذارم برم؟
+ نه، تو هم بمون

قانون اول وبلاگ

Thursday, December 24, 2009

قانون بقاي بلاگر:
يك بلاگر هيچوقت از بين نميره، بلكه از يك وبلاگ به يك وبلاگ ديگه تبديل مي‌شود!

زمستان ِ مظلوم

بميرم براي زمستون كه اينقدر بي‌سر و صدا اومد و پائيز رو به دَرَك فرستاد...
نتونستيم ورودش رو جشن بگيريم...
چقدر اين روزها گرفتار بوديم... گرفتار هستيم...
زمستان است، سرها در گريبان است...
ما كه از خرداد سر در گريبانيم...

مگه چي ازتون كم ميشه؟

حالا كه ماها مردونگي كرديم و با روسري و چادر و مقنعه عكس انداختيم و تو نت پخش كرديم، دخترها هم بيان اين لطف ما رو جبران كنن و بدون هيچي عكس بگيرن و تو نت پخش كن! خوب؟

مرجع تقليد يا مرجع مقلد؟

خوب حالا هـَمـَه با هم اين شعاري را كه بندَه ساخته‌ام ولي هنوز از حفظ نشده‌ام و بايد از روي كاغذ بخوانم را تـَكرار كنيد: ديم داري رام ديم داريم، ديم دي دي ديم ديم داريم
هـَمـَه تـَكرار كنيد... محكم تـَكرار كنيد... دوبارَه تـَكرار كنيد...
(حضار خود را جـِر مي‌دهند و هر تكه به گوشه‌اي پرتاب مي‌شود!)
.
.
.
آيت‌الله مكارم هم ديگه كمتر صحبت مي‌كنه، ولي اين آقاي نوري همداني ول نمي‌كنه! واژه «آخوند درباري» به گوشتون خورده؟

به كوري چشم عرزشي‌ها

منتظري زنده است / صانعي پاينده است!

و از اين حسادت بمير

نهايت بغض يه عقده‌اي وقتي معلوم ميشه كه از شيراز برگرده تهران و دشمنش رو عزل كنه و دوباره برگرده بره به گ*ه‌خوريش ادامه بده!

نوستال دوران جاهليت- چهارده

Wednesday, December 23, 2009

آينه، آينه... زدم آينه‌اتو شكستم... آينه گرازي!

چه عجب حاج آقاي سيستاني

كم كم داشتم فكر مي‌كردم مرجع تقليدم ديگه ايراني نيست و عراقي شده...
پيام تسليت آيت‌الله سيستاني به مناسبت ارتحال حضرت آیت الله منتظرى (قدس سره)

به نظرت كدوم يكي بهتره؟

خارجيها تو بهشت زندگي مي‌كنن و وقتي مردن مي‌برنشون جهنم،
مسلمونا تو جهنم زندگي مي‌كنن و وقتي مردن شايد ببرنشون بهشت...!

عروس تعريفي

جهان پهلوان حاج حسين رضازاده هم كه گوزو از كار دراومدن!؟

يه سوال كه از بچگي فكرم رو تسخير كرده

Tuesday, December 22, 2009

وقتي تير هوايي مي‌زنن، گلوله‌هاش كجا مي‌ره؟ رو سر خودشون نمي‌افته!؟

آهاي فالور خوشگل

هنوز بر اين باورم كه برم ببينم كي براي نوشته‌هام لايك زده، اگه عكس پروفايلش خوشگل بود، فالوش كنم، جدي مي‌گم! خواهران هواي عكس‌هاشون رو داشته باشن!

يك كم بيشتر توضيح بده

ماريانا: مامان... به من و... مليسا... تجاوز كردن...
ويكتوريا: آخه... چه جوري؟...
.
.
.
راست ميگه ديگه، بايد بيشتر توضيح مي‌داد!

خدا حفظشون كنه

Monday, December 21, 2009

ابوالفضل علمدار / منتظري رو كه نگه نداشتي، اقلا صانعي و ميرحسين و كروبي و خاتمي و يه ذره هم رفسنجاني رو نگه دار
تورو خدا... خوب؟


بچه پاي ماهواره

- بابا، اون خانومه كه كنار دريا بود و لباس نداشت، موبايلش رو از كجاش درآورد و جواب داد!؟
+ !

يه ذره نوآوري در تبريك شب چله لازمه

به جان خودم اگه كسي برام اسمس بزنه «يلدا يعني يادمان باشد...» يه بلايي سرش ميارم كه نگو و نپرس! تا اين لحظه پنج نفر زدن كه با احتساب سال‌هاي گذشته فكر كنم چيزي حدود هزار تا از اين اسمس كوفتي بهم رسيده!
***
يلداتون مبارك

يكي ديگر از شاهكارهاي دوبله فارسي وان

«اولين دوست‌پسر فابريك‌م، چانگ چينگ چونگ بود»
.
.
.
به جون خودم تو خواهر دوست‌داشتني گفت!

اونجاي آدم دروغگو

همه‌چي آرومه
غصه‌ها خوابيدن
من چقد خوشحالم
من چقد خوشبختم...
.
.
.
خوش به حالش واقعا، تو اين شرايط مملكت...!
حميد طالب‌زاده

دشمن او سرور است

Sunday, December 20, 2009

يه خـُلي به‌طور غير مستقيم گفته كه ميرحسين ابتر است، فلذا بنده از اينجا باكمال ميل و باافتخار فراوان آقاي ميرحسين موسوي رو به‌عنوان پدرخوانده‌ي خودم اعلام مي‌كنم.
خيلي هم جدي مي‌گم، هركي هم لايك نزنه، خيلي بده!

تصور كن...- يك

دختر و پسرهايي كه دائم در حال قهر و آشتي هستن و هي ناز همو مي‌كشن!
مگه مرض داري كه ناز كني كه بعد بياد نازتو بكشه و باز آشتي كني و باز اون قهر كنه و تو ناز بكشي؟ مثل بچه آدم باهم مهربون باشين خب!

آيت‌الله منتظري

خدا رحمتش كنه، تلويزيون ايران به‌جاي تسليت گفتن فوري با دكتر ايشون مصاحبه مي‌كنه تا بگه كه به مرگ طبيعي مرده! (پنبه دزد دست به ريشش مي‌كشه) و به‌جاش بي‌بي‌سي مصاحبه و خبر اختصاصي از ايشون پخش مي‌كنه!

علي زن‌توري

من با تو خوشم، تو خوشي، با دو*ل ِ من...!
.
.
.
به‌جاي سنتور، زن تور مي‌زد

تقديم به روح كارگردان محترم

ري*دم به فيلم حريم...
.
.
.
به جان خودم، حيف دو ريال!

نوستال دوران جاهليت- سيزده

Saturday, December 19, 2009

- Hi
- ASL plz?
- ok, w8
- sory, dc
- :X
- b4n

هلــّو مستر

پسر عموي باباش تو يكي از دهات آمريكا، كارگر پيتزا فروشيه، اومده ايران، ازش مي‌پرسه: محمود آقا، تا حالا اونجا بريتني اسپيرز و جورج كلوني رو هم ديدين؟

فارسي را پاس بداريم- هشت

به نظرم اين ضرب المثل «حلالزاده به دايي اش ميره» اصلا درست نيست. چون حلالزاده طبيعتا بايد به باباش بره، حالا نمي خوان بگن به «باباش ميره»، اقلا بگن به عموش ميره! چون اگه بچه حلالزاده هم نباشه، مطمئنا از مادر واقعيش خواهد بود و قطعا به دايي اش رفته!

رنگارنگ

Friday, December 18, 2009

چرا سايت‌هاي سلطنت طلب، اينقدر رنگ وارنگ هستن؟ عينهو مداد رنگي و توش از انواع و اقسام كدهاي دايناميك و فلش و جاوا اسكريپت هم استفاده مي‌كنن!؟

خدا اين دوتا رو حفظ كنه

حافظ ناظري و همايون شجريان
.
.
.
البته به چشم برادري!

حوصله دردسر نداريم به خدا

خدايا، خدايا، تا انقلاب بعدي، از عكس‌هاي خم*يني، محافظت بفرما...!

جدي نوشت- بخشكي شانس

Thursday, December 17, 2009

نه گربه دارم كه ازش در حالتهاي مختلف عكس بگيرم و مردم قربونش برن...
نه روشنفكرم كه يه جمله بنويسم و مردم مثبت هزار تا لايك بزنن...
نه درس مي خونم كه از دانشگاه بگم و همكلاسي هام كامنت بذارن...
نه حالت عشق و عاشقي دارم كه ازش بنويسم و مردم حال كنن...
نه جرات دارم به خدا و ائمه دري-وري بگم و مردم شير كنن...
نه سيگار مي كشم كه از طعمش بنويسم و مردم لايك بزنن...
نه اهل مشروبم كه از لذتش بنويسم و مردم نظر بدن...
...
خوب شما بگين ديگه چي دوست دارين كه همونا رو بنويسم!
همين چرنديات خوبه؟

اسامي التقاطي- سه

علي پروين اعتصامي!

بچه ي بي حيا

- مامان... اون بادكنكي كه كنار تختخواب تو و بابا بود، كه بوي توت فرنگي مي‌داد، چرا توش پر از آبه؟
+ !

كف دستي ِ خاله قلقلي

Wednesday, December 16, 2009

يكي از اين خاله‌هاي جورواجور در برنامه كودك به بچه‌هايي كه دارن يك كاري مي‌كنن:
خوب عزيزاي دلم، حالا دست‌هاتون رو بالا بگيرين... به بچه‌هاي تو خونه نشون بدين چي ريختين كف دست‌تون... مواظب باش نريزه رو لباست... آفرين پسرم، كف دستي‌ت رو نشون بده به دوستات... باريكلا... نريزه رو زمين...!

نوستال دوران جاهليت- دوازده

يه برنامه كودكي بود كه تو يه قسمتش يه حيووني مي‌اومد كه قوز كرده بود و خيلي كثيف بود و شكل كركس بود مثلا، بعد يه موشي هم مي‌اومد و با يه صداي وحشتناكي مي‌گفت:
بچچچه‌هاااا... مواااظببب باشييين...
هنوز ازش مي‌ترسم! خدا نگذره از سازنده‌اش كه دوران بچگي‌مون رو اونجور ترسناك كرده بود...
***
پينوشت: آذر (از خواننده‌ها) يادآوري كرد كه اون جونور مي‌گفته: «بچه‌ها سلامت باشين»! راست مي‌گه، حواسم نبود

جنبش سبز علفي- سه

موسوي، كروبي... سبز منو پس بگير...

در راستاي شعار جديد

اگر امام زنده بود / شك نكنيد با ما بود
.
.
.
البته به نظر من درست‌ترش اينه:
اگر امام زنده بود / شك نكنيد كه تا حالا مرده بود!

گيهان و خوانندگان- هشت

Tuesday, December 15, 2009

سلام عليكم. مي‌خواستم از طريق اين ستون از شهردار منطقه هيجدهِ بخش سه از نواحي سلقون تپه‌ي دارآباد‌ِ سفلي درخواست كنم كه براي عبور و مرور راحت دام و طيور ِ ساكنان محله، آسفالت كوچه‌ها را ترميم كنن. و همچنين انزجار خود را نسبت به پاره شدن عكس اعلام و خواستار دستگيري و اشد مجازات مير ح. م و شيخ مهدي ك هستم.
با تشكر، حاج شعبونعلي نظرباينجي

بچه‌ها گل آقا برگشت



اولين هفته‌نامه طنز بچه‌‌هاي ايران پس از حدود 21 ماه توقف انتشار به دليل وجود مشكلات مالي و عدم وجود حمايت‌هاي لازم، به صورت فصلنامه منتشر شد.

گ*ه‌ گيجه براي يافتن بسيجي واقعي

بسيجي واقعي،
نه شير داره نه پستون،
مي‌زنم زمين هوا مي‌ره،
تنبل تنبلا بگو...

برنامه‌ي صبحگاهي خانواده، يا بي‌حياهاي سحرخيز و بي‌آبرو

آقاي مجري: خوب خانوم فلاني از بهمانشهر پشت خط هستند. سلام، بفرمائيد
خانوم فلاني: با سلام خدمت شما و كارشناس برنامه تون، آقاي دكتر بيساري. من يه سوالي داشتم از آقاي دكتر
دكتر كارشناس برنامه: سلام عليكم. بفرمائيد
خانومه: ببخشيد آقاي دكتر، مدتيه كه عادت ماهانه‌ي من عقب افتاده و سوزش شديدي در دهانه‌ي رحمم حس مي كنم، طوري كه حس مي‌كنم الان تخمدان‌هام منفجر ميشن. حتي حس مي‌كنم لوله تخمدانم هم ملتهبه. سر سينه‌هام هم متورم شده، طوري كه اگه كسي بهش دست بزنه فريادم بلند ميشه، بعد كه مي‌رم حمام و با آب گرم قسمت‌هاي مختلف دهانه رحمم رو ماساژ مي‌دم...
در اين هنگام آقايان مجري و كارشناس از خود بيخود شده و كارگردان يك ميان برنامه پخش مي‌كند!
.
.
.
خوب لعنتي‌ها، اينجور برنامه‌ها رو كه پخش مي‌كنين بنويسن مخصوص خانوما و يه مثبت هيجده كنارش بذارين!

گوگل فارسي

Monday, December 14, 2009

صصص.لخخلمث.زخئ
.
.
.
وقتي كيبوردت فارسي باشه و بزني گوگل!

ديالوگي بين گروگان و آدم‌دزد

- ببين... گوش كن... تو نبايد اين كارو بكني، دزدين من فايده‌اي نداره، خانواده‌ي من بهت پولي نمي‌دن...
+ خفه شو، اونا الان دارن پول رو ميارن
- برفرض كه بيارن، اين پولا بركت نداره، بهت وفا نمي‌كنه، پول كثيفيه، چرك كف دسته، مال دنيا ارزش اين حرفا رو نداره، اون پول رو قبول نكن...
+ شَپَـــــرَق

از ديد يك چشم چرون

از حق نبايد گذشت، بعضي از اين پسرا كه روسري سرشون كردن، خيلي جيگر شدن... به چشم برادري...!

كي رو بيشتر دوست دارين!؟

الف. فرزاد حسني
ب. احسان عليخاني
ج. كامران نجف زاده
د. محسن حاجيلو
ه. ساسي مانكن
و. ان
.
.
.
ليست فوق را كامل كنيد

تفاوت عكس پاره با عكس پاره

- اگر عكس مرا پاره كردند... شما كاري نكنيد...
حضار: يوه يوه يوه...
- و اگر عكس امام را پاره كردند... در تلويزيون نشان دهيد تا اونشان را پاره كنند...
حضار: ياه ياه ياه

جيگر فارس

Sunday, December 13, 2009

اين عربا كه هي مي خوان اسم خليج فارس رو عوض كنن، اگه راست مي گن چرا اسم يكي از تيكه‌هاي بين‌المللي شون رو گذاشتن ميريام فارس


.
.
.
1- مي دونم تلفظ اسمش يه چيز ديگه است، گير ندين لطفا!
2- براي دريافت والپيپر اين تيكه خانوم، روش فشار بدين!

I Hate Yahoo!

- «گوگل ريدر»، بعد ياهو ريده؟
+ گوگل ريده، ياهو خورده!

اَنِف باء

...طا، ظا، عين، غين، فِ، قاف، داف، ناف، پاف، شاف، صاف، لحاف...

سركاري و ضد حال

Saturday, December 12, 2009

لينك فيلم آموزشي نحوه‌ي صحيح استفاده از كاندون!
.
.
.
حالت گرفته شد!؟

پخش مستقيم گزارش اغتشاشات اخير

يادآور مي‌شويم كه در اين گزارش نور شديد فلاش دوربين ديده مي‌شود.
همچنين از كلمات نامناسب استفاده مي‌شود. و حاوي تصاوير خشن و خونريزي شديد مي‌باشد. همچنين در صحنه‌اي از اين گزارش، شخص لباس شخصي با باتوم به فرق سر دختر جواني مي‌كوبد، سپس خون از فرق شكاف برداشته‌ي دختر فوران كرده و به روي دوربين مي‌پاشد. بعد از آن اغتشاشگران با كلمات ركيك فرد لباس شخصي را تعقيب كرده و گير مي‌اندازند. سپس با چاقو شكم وي را شكافته و دل و روده‌هايش را بيرون آورده و دور گردنش گره مي‌زنند و از درخت كنار خيابان آويزان مي‌كنند. ناگهان كلاغها به جسد نيمه جان لباس شخصي حمله كرده و چشم‌هايش را از حدقه درآورده و مي‌خورند. در اين هنگام نيروي انتظامي از راه رسيده و عده‌اي از اغتشاشگران را با زور اسلحه بازداشت كرده و به كهريزك منتقل مي‌كنند. در آنجا عده‌اي افراد درشت هيكل وارد سلول‌ها شده و...
توجه شما را به ادامه‌ي گزارش بعد از آگهي بازرگاني جلب مي‌كنم!

آموزش با اعمال شاقه

- آره پسرم، زمان ما با پيكان مدل پنجاه رانندگي آموزش مي‌دادن...

راحت باش آبجي

Friday, December 11, 2009

ديدين اين دخترهايي كه اعتماد به‌نفس ندارن، موقع راه رفتن، دست به سينه راه ميرن؟
.
.
.
در راستاي روانشناسي رفتاري!

عكس‌هاي هنري ايرنا

از وقتي ايرنا لباس زنانه تن مجيد توكلي كرد، تصميم گرفتم بذارم تو كارش!
يه سري عكس فوق‌العاده كه نشان‌دهنده هنر عكاس ايرناست!


اينم لينكش

گريه مردها

گريه مردها فقط تو قصه‌ها قشنگه.
«ريبا»

تصاويري كه اشك خيلي‌ها را درآورد

داستان كوتاه- ماهي مرده

Thursday, December 10, 2009

پسرك درحالي‌كه دم ماهي را گرفته بود و از تنگي كه رنگ آبش قهوه‌اي شده بود بيرون مي‌آورد، زير لب گفت: پس ماهي‌ها نوشابه دوست ندارن؟!

نوستال دوران جاهليت- يازده

آخ كه اون زمانها چقدر دوست داشتم منم يكي از اين عروسكها داشتم كه مي‌گذاشتمش تو جامدادي و زنده مي‌شد و باهام بازي مي كرد...

عيد غدير

«من هم به نوبه خودم عيد غدير را به تمام مسلمانان جهان، مخصوصا مردم ايران تبريك عرض مي‌كنم...»
.
.
.
چند بار تاحالا اين جمله رو شنيديم؟ و چند بار به اين فكر كرديم كه عيد غدير فقط براي شيعه‌هاست و نه همه مسلمانان، و مردم ايران شامل ارمني‌ها، يهوديان، زرتشتيان و... مي‌باشد!

سريال جديد و مهيج خارجي

Wednesday, December 9, 2009

يه سريال جديد رسيده برام، الان داره ماه‌واره نشون ميده، چند تا دوست هستن كه هواپيماشون سقوط مي‌كنه تو يه زندان و فقط 24 ساعت وقت دارن كه فرار كنن و هي آينده جلوشون سبز مي‌شه!
.
.
.
Friends+Lost+Prison Break+24+FlashForward

هرچي عوض داره، گله نداره

من برات بيس مي‌زنم، تا تو رو برقصونم... تو برام ليس مي‌زني تا منو بچزّوني!؟

ورژن جديد يار دبستاني

ياور زنداني من
با من و همراه مني
چوب الف در اون ِ ما!
درد من و آه مني
حك خون من و تو
رو در و ديوار وطن
تركه بيداد و ستم
مونده هنوز در اون ِ ما!
يار دبستاني من...
.
.
.
من كه فيلتر شدم، پس اون ِ لقّ ِ عمو فليترباف!

تكرار تاريخ يا نسل سوخته

همونطور كه مي‌گن بچه‌هاي دهه‌ي 70 به‌خاطر واكسن‌هاي وارداتي و غيراستاندارد كه در دوران نوزادي‌شون زدن، پرخاشگر و عصبي بار اومدن، سال‌هاي آينده هم مي‌گن همون بچه‌ها در سال 88 وقتي جوان شدن‌، به‌خاطر سيگارهايي كه كشيدن و دودش رو فوت كردن تو صورت مردم تا اثر گاز اشك‌آور كم بشه، بيشتر از بقيه دچار بيماري‌هاي ريوي شدن...!
.
.
.
ريزنوشت دوباره آغاز به‌كار كرد. از وقتي فيلتر شدم، ويزيتورهاي بلاگم به سيزده نفر رسيده! ببينم چي مي‌شه... يا علي

مرخصي ساعتي از محضر خوانندگان

Monday, December 7, 2009

حتما تا حالا فهميدين كه نوشته‌هاي اين وبلاگ به‌صورت خودكار آپديت مي‌شه. چون هنوز نمي‌دونم تا اين لحظه كه شما دارين اين متن رو مي‌خونين (ظهر شانزده آذر) چه اتفاقي تو ايران افتاده، فعلا چيزي ندارم كه بنويسم. به محض اينكه آنلاين بشم، دوباره شروع مي‌كنم.
:)

ري*دن به احساسات

داري يه آهنگ خوشگل گوش ميدي، بعد يهو يه انكرالاصواتي مياد وسطش و يه مشت اراجيفِ بي سر و ته و بدون قافيه سرهم ميكنه و خير سر ننه و باباش رپ مي‌خونه و ميري*نه به كل آهنگ!

بالاخره فيلتر شدم

Sunday, December 6, 2009

خوب، خيالمون راحت شد، فيلتر شدم!
گفته بودم از طريق فيد ريزنوشت دنبال كنين، براي اين روزا بود!
خوبه فعلا مي‌تونم توش بنويسم...
شانزده آذر خوبي داشته باشين
به اميد ديدار
:)

اسامي التقاطي- دو

الكساندر گراهام بل و سباستين!

هنرپيشه هاي وطني و تكنولوژي

يعني يكي از اين هنرپيشه هاي ايراني تا حالا توي زندگي واقعيش با كامپيوتر كار نكرده؟ نه بلدن با موس كار كنن، نه درست به مانيتور نگاه مي كنن، نه مثل آدم تايپ مي كنن... مثلا موقع تايپ با ده تا انگشتش مي كوبه به صفحه كليد، بدون حتي يك اسپيس يا يه اينتر!

داستانهاي واقعي- پنج

- اون دختر و پسره رو نگاه...
+ عجب چيزايي هستن!
- آره، دختره مال تو، پسره مال من...

آخ... يادش به خير

Saturday, December 5, 2009

هايده

امثال و حكم- سه

حرف مرد... حرف زنشه!

اداي بزرگترها

به ياد دوران بچگي كه خودكار مي گذاشتم گوشه ي لبم و مثلا سيگار مي كشيدم، «شوكو رول» گذاشتم توي دهنم و گاز مي زنمش!

دنبال پايه مي‌گردم براي انجام عمل شنيع

كي پايه است ترتيب اين بزمجه‌ها رو بده؟ همونطور كه خودشون دارن انجام مي‌دن؟



سياه‌بازي راه انداختن كه مرگ ندا رو مسخره كنن؟ چقدر حماقت؟

ديالوگ واقعي در تلويزيون

Friday, December 4, 2009

مجري: خانوم فلاني، از مادر شوهرتون بگين؟
خانومه: با اينكه مادر شوهرم كـُرد هستن، ولي بسيار ما با هم خوب هستيم...
.
.
.
پنجشنبه، تازه ها، برنامه خانواده كانال يك!

روح

- ببخشيد، شما به روح اعتقاد دارين؟
+ بعله!
- خوب پس چرا اينجايين هنوز؟
+ جان!؟
- من يك روحم، بترسين لطفا... يوها ها ها...

فرزندِ مبارز واقعي

- بابا شما توي شلوغي‌هاي سال هشتاد و هشت چيكار مي‌كردين؟
+ به نوعي من يكي از رهبران جنبش سبز بودم...
- جدي؟ ايول! چه جوري؟
+ از صبح تا شب توي گودر نشسته بودم و مطلب لايك مي‌زدم و شير مي‌كردم... يادش به‌خير!

و اينك مشروح اخبار

- به خبري كه همينك به دستم رسيد توجه فرماييد...
(گوينده‌ي خبر، كاغذ را رو به دوربين و تماشاگران مي‌گيرد و بعد از چند ثانيه پايين مي‌آورد)
- ادامه اخبار را پي مي‌گيريم...

توفيق اجباري جهت خروس جنگي ِ ترش و شيرين

Thursday, December 3, 2009

ژانر اون فيلم‌هايي كه «احمد پورمخبر» توش بازي مي‌كنه!

اصفهان هم كه كسي تحويلت نگرفت!؟

كه ممكنه نود درصد (يا حتا بيشتر) از اين نامه‌هاي مردمي كه بهش مي‌دن، توش فحش خار-مادر باشه؟ چه حالي ميده!

اعتماد به نفس عالي

دوست دارم يه زماني اونقدر كارم درست بشه و اعتماد به‌نفسم بره بالا كه وقتي ميام خونه، موبايلم رو خاموش كنم. بعد آرزوم اينه كه حتا يه زماني برسه كه ديگه موبايل نداشته باشم، هركي كارم داشت زنگ بزنه به تلفن ثابت و برام پيغام بذاره... يعني ميشه!؟

برائت از نامردين

لابد پلاكارد عده‌اي از حجاج ِ سبز در مراسم برائت از مشركين امسال:
الموت لروسية / الموت لچينية!

!

Wednesday, December 2, 2009

دوست وبلاگ نويس عزيزم،
اگر مي‌خواي تعجب خودت رو نشون بدي، يه علامت تعجب كافيه. باور كن اگر هزار تا علامت تعجب بذاري هيچكس فكر نميكنه كه خيلي زياد تعجب كردي، بلكه همه مي‌فهمن كه از كوچكترين نكات نگارشي بي‌خبري!

الله اكبر بعدي رو بلندتر بگو

Tuesday, December 1, 2009

شبا كه ما بيداريم، آقا پليسه مي‌خوابه...
.
.
.
ولي به‌جاش نيروي مردمي بسيج دائم‌البيدار و آماده به حمله مي‌باشد!

نوستال دوران جاهليت- ده

Monday, November 30, 2009

... و در گيرنده‌هاي سياه و سفيد، بازيكنان تيم پرسپوليس با لباسهاي روشن در سمت راست زمين و استقلالي‌ها با لباس‌هاي تيره در سمت چپ زمين بازي مي‌كنند.
.
.
.
هميشه از خودم مي پرسيدم اون تماشاگر فوتبالي كه پاي تلويزيون سياه و سفيد نشسته و نمي‌دونه عابدزاده توي كدوم تيم بازي ميكنه و زرينچه توي كدوم تيم، غلط مي‌كنه فوتبال ببينه!
و نمي‌دونستم چرا شفيع و كوثري و بهروان و كوتي و... به تلويزيون مي‌گن گيرنده!

وامصيبتا

موهام هم سفيد ميشه، هم ميريزه! همزمان!

سرشو گول بمال

يكي از راه‌هاي گول زدن خانوما اينه كه پشت ويترين مغازه يه عالمه كاغذهاي رنگي بزني و روش بنويسي:
شال و روسري فقط 3000 تومان!
بعد كه اومد تو و گفت از اونا بدين، بگي متاسفانه الان موجودي نداريم، بعد تو رودرواسي گير ميكنه و از اون سي تومني‌هاش مي‌خره!

خودزني ِ بيست و سي

در اثر يك اتفاق نادر، امشب (يكشنبه) توفيق اجباري(!) دست داد و مجبور شدم بيست و سي رو در منزل يكي از اقوام، به‌زور بيننده بشم! يه‌ قسمتش مراتي و اون گـُه ديگه (فكر كنم اسمش حميد امامي باشه) رفته بودن تو دانشگاه و دانشجوها حسابي از خجالتشون دراومدن! كف كردم... يكي از بچه‌ها داشت فحش مي‌داد به مراتي و مراتي هم هي مي‌گفت شما درست مي‌گي، ما دزديم، آدمفروشيم، خائنيم، نون حروم مي‌خوريم و... همه صفاتش رو داشت برمي‌شمرد! بعد يهو اون گـُه ديگه كه باهاش بود، داغ كرد و به دانشجوها حمله كرد كه بچه‌ها جلوش رو گرفتن! خيلي باحال بود، بعد از مدتها كيف كردم.
يه جاي ديگه يكي از دانشجوها مي‌گفت اينا (اشاره به بسيجي‌هاي دانشگاه) اسلحه و باتوم گرفتن دستشون و نمي‌ذارن ما آزاد باشيم (يه همچين چيزايي مي‌گفت) بعد اون عرزشيه(!) كيفش رو به دوربين نشون داد و گفت اينم اسلحه ماست!
خلاصه خوب بود، حال داد!
***
پينوشت: اسم اون ياروي ديگه حميد امامي هست و اينم آدرس وبلاگش:
http://hamidemami86.blogfa.com
كه توي پست آخرش زبون آذري رو مسخره كرده! و اينم عكسش با جومونگ!


***
در همين زمينه

از مُد رفته

Sunday, November 29, 2009

گذشت اون زماني كه خدا توي همين دنيا گناهكارها رو به سزاي اعمال‌شون مي‌رسوند، براي همين الان همه با خيال راحت مشغولن!

مرتيكه‌ي عوضي، اشتباهي گرفتي

عذر مي‌خوام خانوم، من كجا شما رو ريدم؟

گيهان و خوانندگان- هفت

مي‌خواستم از اين تريبون مردمي و صادق، به طرفداران موسوي و كروبي اعلام كنم كه هنر دولت دهم اين است كه به كشورهاي محروم و ناشناخته سفر كند و دل مردم آنجا را به‌دست آورد. وگرنه خاتمي كار مهمي نمي‌كرد كه به آلمان و انگليس و فرانسه و... كشوهاي مهم سفر مي‌كرد. در همين زمينه شعري سرودم كه تقديم خوانندگان عزيزتان مي‌كنم:
تا تواني دلي به‌دست آور.
با تشكر از روزنامه خوب و مردمي و صادق و مهرپرور و عدالت‌محورتان
نون الف از تهران

فيلم جديد رسيد

Saturday, November 28, 2009

دي‌وي‌دي كامل كنسرو جديد ياني رسيد!

wow!

- اون چه عضو بدنه كه شبيه قلبه؟!
+ اي بي‌حيا!

فارسي وان- 3

شش درو بستي نمكي...
(هنرپيشه اندكي مكث مي‌كند و بعد با حالتي عبرت‌انگيز اضافه مي‌كند)
يه درو نبستي نمكي...!

بي غيرتي يعني...

Friday, November 27, 2009

بري مشترك فيد وبلاگ دوست پسر ِ سابق ِ دوست دخترت بشي!

تب

قطره اشك گوشه‌ي چشمت،
وقتي دستت را روي پيشاني‌ام مي‌گذاري،
آبي‌است بر آتشِ تنِ تبدار و مريضم...
.
.
.
بد نيست بعضي وقتها چيزي بنويسم كه نشون بده منم «روح» دارم...

ساز نو

Thursday, November 26, 2009

كاش يه سازي اختراع مي شد كه افكارت رو مي خوند و خودش آهنگ مي نواخت...

خاطراتي از سفر به گامبيا- يك

يكي از همراهان هيات سيصد نفره اعزامي به گامبيا، خاطرات زير رو تعريف كرده، راست و دروغش گردن خودتون!
- يكي از شعارهايي كه از سوي برادران گامبيايي بسيار به گوش‌مان مي‌رسيد اين بود:
صل علي موگامبه / بوي آدميزاد آيه
ولي نمي‌دانم چرا تا اين شعار را مي‌شنيديم، محافظان‌مان ما را داخل كانتينرهاي دربسته مي‌كردند و با سرعت محل را ترك مي‌كرديم؟
- تفاهم‌نامه‌هاي بسياري به امضا رسيد كه يكي از مهم‌ترين آنها احداث سه دستگاه «كوره‌ي آدم‌پزي» براي اطراف شهرستان «بانجول» بود.
- در روز آخر سفرمان هم هيات بلند پايه‌اي از كشور دوست و برادر «زامبيا» آمده و خواستار ديدار با ما بودند كه بنا به پيشنهاد مترجم‌مان از ورود «زامبي» ها به محل اسكان‌مان جلوگيري شد.
.
.
.
ادامه دارد

روي سخن من با شما دوستداران صحنه‌هاي رمانتيك است

Wednesday, November 25, 2009

به خدا، به پير، به پيغمبر... من اون صحنه‌هاي «اشك‌آور» كه: شيره جنين بزه رو درمياره، ديدم و گريه‌ام نگرفت، بيشتر حالم به‌هم خورد، تو رو جون عزيزانتون ديگه نه برام ميل كنين و نه شير كنين!

نوستال دوران جاهليت- نه

زينال بندري
.
.
.
جمشيد آريا (هاشم پور) با كله‌ي كچلش توي فيلم تاراج

من و بازجوم

امروز قبل از اينكه آزاد بشم، با بازجوم رفتيم بند زنان، يك كم ديد زديم...
دل بازجوم خيلي گرفته، از وقتي فهميده كه دارم از پيشش مي‌رم...!

فروشنده ي بي حيا

- ببخشيد «درز گير» دارين؟
+ بعله! «لرز گير» هم داريم!
- چي؟!
+ اول لرزش رو بگير، بعد درزش رو!

اسامي التقاطي

Tuesday, November 24, 2009

شيلا خداداد عزيزي!
چه شود...!

گيهان و خوانندگان- شش

پيامي داشتم براي كساني كه ادعا مي كنن در انتخابات تقلب شده، مي خواست بهشون بگم اين حرف درست نيست چون اگر در انتخابات تقلب شده بود وزارت كشور و شوراي نگهبان متوجه مي شدن و اعلام مي كردن.
با تشكر، حميده دو سال و نيمه از تهران

نترسين، نترسين، ما با گامبيا هستيم

آقاي گامبولي، قربون دستت، مموت ما رو بخور!

رنگ موي جديدي رسيد

يه زماني پر كلاغي مد شده بود، فكر كنم حالا اَن كلاغي مد شده!؟

خدا رحمت كنه بي‌بي رو

Monday, November 23, 2009

يكي از آشناهامون يه بي‌بي داشته، همه‌اش ازش خاطره ميگه، اينم يكيش:
«كارهايي كه خدا مي‌كنه اگه آدما بكنن، سنگسارشون مي‌كنن»
راست مي‌گفته‌ ها!

لايحه چند همسري

مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوزه عروس هزار داماد است

اوووف... مي‌سوزه

وقتي از حموم مياي بيرون و شِيو كردي و بعد دئودورانت مي‌زني زير بغلت و بعد...
سوزشش هم لذت داره...!

در راستاي حضور دافات در تظاهرات

بسيجي واقعي، شومبوس بود و گومبولي
.
.
.
هفته بسيج مبارك!

مراسم كلنگ زني آقاي معاون

Sunday, November 22, 2009

ديدين وقتي معاون رئيس‌جمهور كلنگ بزرگراه همت رو زد؟ با چه حرارت و شدت و علاقه‌اي زد! انگار سالهاست كه كارش همينه، از يه كارگر افعاني هم ماهرتر بود! اگه جلوش رو نگرفته بودن اينقدر كلنگ مي‌زد كه به نفت مي‌رسيد! نگران سر و كله‌ي اطرافيانش هم نبود، حسابي از خود بي‌خود شده بود...

زنده باد علامه محمدرضا حكيمي

از بچگي كتابهاي ايشون رو مي‌خوندم، وقتي بزرگ شدم هم ايشون رو ملاقات كردم و حتا چند تا از كتابهاشون رو هم از خودشون دارم، الان هم كه ارادتم بيشتر شد:
استاد محمدرضا حکیمی طی نامه ای از دریافت جایزه فارابی خودداری کرد.
از متن نامه:
آری، باید بكوشیم تا جامعه ما چنان نباشد كه درباره‌اش بتوان گفت: «از دو مفهوم انسان و انسانیت، اولی در كوچه‌ها سرگردان است و دومی در كتابها»!

كركر‌ِ خنده

حاجي فيروز ِ... كريمي!

وي وي زي

واي... سيما علي‌نژاد اون موهاي فرفري رو صاف كرده!

استاد سلماني، رد پات مونده

Saturday, November 21, 2009

هنوز كسي رو نديدم كه وقتي از آرايشگاه مياد بيرون، راضي باشه... هيچكس رو نديدم!

بي ادبِ كج فهم

- واي... ممه ي زيبا و دوست داشتني...
+ بي تربيت!
- منظورم مِمِه، مامان ويكتوريا بود!

دانيال حكيمي

Friday, November 20, 2009

تيپ و صدا و بازي دانيال حكيمي خيلي خوبه ولي حيف وقتي مي خواد حرف بزنه آب دهنش رو با صدا قورت ميده و هي نفس عميق ميكشه! حسابي رو اعصابه

مسابقات بين المحلات

يادش به خير... بچگي مون... يكي از مسابقات مهم و حياتي مون اين بود كه ببينيم كي بلندتر و طولاني تر بادگلو مي زنه، بعد مي خواستيم دوپينگ كنيم مي رفتيم قبلش نوشابه مي خورديم!

مغازه‌دار پركار شيرازي

Thursday, November 19, 2009

ساعات كار فروشگاه: همه روزه به‌جز ايام هفته
.
.
.
به‌خاطر يه رگ شيرازي‌ام به خودم اجازه ميدم با همشهري‌هام شوخي كنم، كسي ناراحت نشه لطفا

فارسي را پاس بداريم- هفت

تلفظ اين كلمه براي من مصيبته:
Favorite
از اون بدتر اينكه لعنتي دو جور نوشته ميشه:
Favourite
فكر نكنم تا آخر عمر بفهمم چه جوري خونده ميشه!

داستانهاي واقعي- چهار

- ناخن مصنوعي هاتو چه جوري از ناخن هاي خودت جدا مي كني؟
+ راحته، آخر شب بايد دستت رو بكني تو آب جوش، بعد از چند دقيقه جدا ميشه
.
.
.
خانوم هاي محترم، آبگوشت انگشت حاضر است!

يكي از معضلات اين روزهام

Wednesday, November 18, 2009

مدتهاست دارم دنبال يه كلمه جديد براي نشون دادن خنده‌ي از ته دل مي‌گردم، به جاي «ها ها» و «ياه ياه» و «قاه قاه» و «هار و هار» و...! چي پيشنهاد مي‌دين؟

جل‌العجب

چطوره كه آبجو حرامه ولي ماءالشعير (به عربي يعني آب‌ ِجو) حلاله!؟

دكتر عوض علي كردان

مي‌گن مُرده. حالا فهميدم چرا اح*م*دي اينقدر اصرار داشت كه يه پستي بهش بده، مي‌خواسته آخر عمري دلشو نشكونه...!
.
.
.
پينوشت: پشت سرش خيلي حرف زديم و خنديديم، خدا از سر تقصيرات همه‌مون بگذره

بچه دزدِ بامعرفت

Tuesday, November 17, 2009

- خفه شو... ببين چي بهت مي گم... خوب گوش كن... اين شماره حساب منه، تا يك ساعت ديگه پونصد ميليون مي ريزي به اين حساب... يه كپي از فيش واريزي هم محض اطمينان تا وقتي بچه تون رو بهتون پس مي دم نزد خودتون نگه دارين...!

نوستال دوران جاهليت- هشت

يادش به خير.. يه زماني چقدر با اين شعر حال مي كرديم:
عمله دسته دسته، سر كوچه نشسته... ديگه نُمُرُم، ديگه نُمُرُم، ديگه نُمُرُم ولايت...!

داستان‌هاي ميمي مال

شورت اِستوري!

بهينه سازي زر-زر

شيطونه ميگه دور «پوزه»‌اش رو با فويل آلمينيومي بپوشونيم تا اينقدر «پارازيت» نندازه!

Next Persian Star

Monday, November 16, 2009

خواننده: اَ... آ... اُ... هه... اِ... هو... ها ها ها... چَهچَه...
(بعد از پنج دقيقه)
رامين زماني: مي‌دوني، جنس صدات رو خيلي دوست دارم، دايناميكت بد نيست، و آكوستيك تونت وري گود بات ايتز نات ماي فيوريت اند ماي نيم ايز رامين، اوكي؟ مرسي
مريم حيدرزاده: شما خيلي خوب مي خونين ولي احساس ندارين و من دنبال احساسم... ببين اشكامو... هِق هِق...
هنگامه: واي... من عاشق صدات و خودت شدم... تو مرحله بعدي و مرحله‌ي آخر و فينال و برنده شدنت مي بينمت... (ناگهان لهجه اش شمالي مي شود) لاو مي‌تركونمت
اميد: شما بسيار متشخص هستين و خوب مي خونين، بسيار سپاسگذارم
ستار: (با دستش جلوي دهانش را گرفته و درحال انفجار از خنده است) گم شين بيرون
نگي: (كسي پشت سر نگيِ من حرف بزنه با من طرفه ها!)
محمد: بعله اينم شركت كننده‌ي بعدي نكست بُرژن استار بود...

فارسي وان- 2

الان جاي خالي «هاله» خيلي احساس ميشه، بايد به «ماريانا» روي بياريم!

كلام قاصره... در برابر اين همه جيگر

بعضي از دختر خانوم‌هاي گودري اينقدر آواتارهاي خوبي دارن كه لايك براشون كمه، يه لاوي، كيسي، هاگي چيزي هم بايد بزنيم تنگش!

سكه‌ي بهار آزادي، جاي شهدا خالي

- راستي دختر زري خانوم چقدر مهرش كردن؟
+ يك سكه ي بهار آزادي...
- واااي... خدا شانس بده، معلوم ميشه پسره چقدر دوستش داره
+ آره به خدا، تو اين دوره زمونه كي مياد براي يه دختر اينقدر مهريه بده؟

از سري قوانين مورفي عليه‌الرحمه

مدتيه كشف كردم كه بدنم از خودش نوعي پارازيت ساطع مي‌كنه! چون تا وقتي كنار گوشي موبايل نشستم، حتا اگه يك شبانه‌روز باشه هم كسي زنگ نمي‌زنه، ولي كافيه دو دقيقه برم توالت تا بيست تا اسمس و ده تا ميس كال برام بيفته!

براي طرفداران بوگندو

Sunday, November 15, 2009

جنبش سبز هَپَلي!

تهوع آميز

نمي‌دونم كارخونه‌ها به چه اميدي هنوز، «آدامس موزي» توليد مي‌كنن؟

سوپر ماركتِ سوپر

نوار غير بهداشتي رسيد!

جوادها رو عشق است

Saturday, November 14, 2009

از حركتِ دستِ اين راننده هاي جوادِ پيكان هاي قديمي، وقتي دنده ي ماشين رو از چهار به دو كم مي كنن، كيف مي كنم! با يك حركت موزون مچ و ساعد و شونه، و بعضي وقتها حتا سر و گردن، دنده رو از سمت راست مي برن سمت چپ... خيلي باحاله

براي بچه هاي فرندفيد

مرسي كه پست هاي ريزنوشت رو شير مي كنين. الان ديدم چقدر تو فرندفيد بهم لينك دادن، ممنون
:)

توصيه به فرهنگستان زبان

حالا بياين يه لطفي بكنين و بعد از سالها، اسم «تمبر» رو به «تمر» تغيير بدين تا هم نوشتنش راحت باشه و هم تلفظش!

جيش شماره يك و دو

- مامان... جيشم داره مي‌ريزه...
+ مامان، منم جيشم داره مي‌افته!

خيلي پول دوست داره

سخنگوي دولت افزود:
دولت بعد از هدفمند كردن يارانه‌ها و به‌دست آوردن بودجه‌ي مازاد آن، خواهان به‌دست ‌گيري متروي تهران مي‌باشد. برنامه‌ي بعدي ما در اختيار گرفتن وجوهات داخل صندوق صدقات و در مرحله بعدي سرپرستي درآمد كودكانِ گل‌فروش سرِ چهارراه‌هاست!

مرگ بر سي بي بي

Friday, November 13, 2009

بي بي سي، بي بي سي... پونه ي ما رو پس بده
چرا تازگي «پونه» رو كم نشون ميدن؟ ما هم دل داريم ها!

لغت چندش آور

اين اصطلاح تركيبي حالمو به هم مي زنه:
«خوشبختانه يا متاسفانه» بايد بگم...
خوب اگه خوبه كه بگو خوشبختانه، اگه بده بگو متاسفانه، يعني چي خوب؟!

خَرين آدم روي زمين

آخرين «آدم» روي زمين در اتاقش نشسته بود كه... آخرين «حوا»ي روي زمين داخل شد...
بعد از نه ماه آنها ديگر «آخرينها» نبودند!

روي سخن من با شما مشتركان فيد است

Thursday, November 12, 2009

از وقتي لايك هاي فيدها توي گودر شمرده ميشه و باعث بالا و پايين شدن فيد توي رده بندي ميشه، لايك زدن هم شده يه كار باارزش.
محض رضاي خدا لايك بزنيد...!

شعار گودريون

«تا اح*مدي فيلانه ... هر روز همين بيساره...»
ال مضمون و قافيه
!

جنبه پيشرفت تكنولوژيك هم نداريم

آروغ
.
.
.
در جواب «وات آر يو دوئينگ؟» توئيتر!

به كجا مي رويم؟

Wednesday, November 11, 2009

چهار سال بعد در چنين روزي:
«بسيجي واقعي ... پرهام بود و پارميدا...»!
.
.
.
هرگونه تشابه اسمي اتفاقي است

بچه ي بامحبت

- بابايي
+ بعله
- بابا جون
+ جان
- بابا خوشگله
+ جونم
- باباي نانازي
+ چيه نفسم؟
- پي پي دارم
+ !@#$%^&*)(_+|~

انقلابي در صنعت فيلم و سريال

دولنوازان!
.
.
.
تازه آخرش تو آهنگ تيتراژش مي گه: «مال من... دست خودم نيست...»!

بيخوابي

زن غلتي زد و با چشمان بسته گفت: «شيطون باز اومدي تو جاي من؟» و دستهايش را روي سينه ي مرد گذاشت. مرد با چشماني خيره به سقف، آرام گفت: «چه جوري بگم من از تاريكي مي ترسم، چراغ خواب رو خاموش نكن...؟»

قاري بدون آي كيو

Tuesday, November 10, 2009

مجري مراسم: حالا توجه شما را به آياتي چند از قرآن كريم دعوت مي كنيم...
قاري روي صحنه مي آيد و قرآن را روي تريبون مي گذارد، سي و پنج ثانيه قرآن را ورق مي زند و به دنبال سوره ي مورد نظر مي گردد، بيست و سه ثانيه سوره را مرور مي كند، يك جرعه آب مي نوشد، ارتفاع ميكروفن را تنظيم مي كند، يقه ي كتش را مرتب مي كند، با چشم هايش آيه هاي قرآن را دنبال مي كند، سرفه اي مي كند، و شروع مي كند:
اعوذ بالله من الشيطان رجيم... بسم الله الرحمن الرحيم... قل هو الله احد...
.
.
.
يعني از حفظ نيست!؟

سوء تفاوت

- آنِ مني، كجا روي؟
+ خودت و هفت جد و آبادت «اَنِ» منين، بي تربيت...

نگفتنيها

خدا وكيلي برام سواله اين آقاي «امير فرش*اد اب*راهيمي» چطور بعد از اينهمه سال مي تونه هركسي رو كه توي عكسها مي بينه شناسايي كنه و حتا آدرس خونه و شماره تلفنش رو هم بده؟ يعني حافظه اش خوبه يا جاسوس زياد داره يا... تخيلش قويه؟!

عكاس وظيفه شناس

- خوب حالا نيمرخ بده به دوربين... خوبه. حالا پشت كن به دوربين و سنگ رو پرتاب كن... خوبه. حالا انگشتات رو وي كن، ماسكت رو ببر بالاتر كه شناخته نشي... خوبه. حالا فرار كن و از پشت برگرد به دوربين نگاه كن... عالي شد... عكس هاي خوبي شد، حالا بريم هفت تير كه الان اغتشاش شروع ميشه و نمي تونيم اونجا عكسِ خوب بگيريم...!

در حمايت از شيخ مهدي كروبي

نامرديه كه همش بگيم يا حسين، ميرحسين. براي حمايت از كروبي هم بگيم:

يا مهدي، شيخ مهدي

بنيانگزار كمدي صحنه دار

Monday, November 9, 2009

در اينجا بد نيست يادي كنيم از مرحوم «بني هيل» كه پدرانمان در كودكي اجازه نمي دادند فيلم هايش را ببينيم!

بازجوهاي بيخبر

- نكن برادر... نكن... من خودي ام...
+ تو *** كه خودي هستي... *** بگير اين شيشه رو فرو كن *** بعدش هم اين باتوم رو بگير *** فلان فلان شده...
- به خدا برادر من از خودتونم... آخ...
+ از خودمونيم كه سربند و دستبند و شال سبز بستي... بچه قرطي؟
- مگه خبرش رو نشنيدي برادر؟... آخ... نكن... ما از جنبش سبز عل*وي هستيم... آخ...

آرزوي محال

يكي از آرزوهام اينه... برم فرانسه... برم پاريس... برم دفتر واحد مركزي خبر... ترتيب «كام*ران نج*ف زاده» رو بدم و برگردم!

امثال و حكم- دو

Sunday, November 8, 2009

در نطفه خفه كردن!
.
.
.
هر وقت اين ضرب المثل رو مي شنوم، تصور مي كنم كه يكي دستش رو كرده توي ظرفي كه پر از نطفه است و داره يكي يكي خفه شون مي كنه!
عوق
ضرب المثل كثيفيه

اين پست حاوي كلمات ركيك است، وارد نشويد

مادر قح*به هاي بي ناموسِ حرومزاده ي بي پدر...
خدا كنه يه روزي جلوي چشم هاي خودتون، اين بلاها رو سر مادر و خواهر و زن و دخترتون بيارن...


بايد اينا رو مي گفتم تا تخليه بشم... معذرت مي خوام

گيهان و خوانندگان- پنج

من و عده اي از دوستانم هم دو جنبش به راه انداختيم تا در داربي بعدي، پوزه ي طرفداران تيم مقابل رو به خاك و خون بماليم. اسمشون رو هم گذاشتيم «جنبش سرخ مملي» و «جنبش آبي شلغمي». به ما بپيونديد!
اتحاد ممد بوقچي و حسين شلغم

بادا بادا مبارك بادا

بالاخره انريكه و تاتيانا به هم رسيدن و رسمن زن و شوهر شدن، جرونيمو هم با والريا ريخت رو هم، خدا رو شكر!

با اجازه ي «قوزك چپ زرافه ي سيگاري...»1

Saturday, November 7, 2009

چراغ زرد كهربايي روشن شد.
كوري/ خوزه سارماگو/ مينو مشيري

1000000+ people liked this!0

خدا توفيق نداد

قسمت نبود توي اين اغتشاشات، شلوغ- پلوغ بشه، چهارتا دختر رو بغل كنيم و از مهلكه نجاتشون بديم!

خيلي حال ميده

وقتي آخر شب، با مصيبت بري وضو بگيري تا نماز بخوني، بعد يهو يادت بياد نمازت رو سر شب خوندي!

لذت بصري

Friday, November 6, 2009

«دختر دوچرخه سوار» يكي از نمونه هاي بارز لذاتي است كه نصيب چشمها مي شود، به نظر من!

بچه اسپند دود كن

خدا اين هانيه توسلي رو از تلويزيون كودتا نگيره... از ما هم همينطور!

گيهان و خوانندگان- چهار

Thursday, November 5, 2009

مي خواستم از اين طريق اعلام كنم كه اگر آقاي «مير.ح.م» به جاي چهارده تا بيانيه، صد و چهل تا بيانيه هم بدهند و در همه شان اينقدر قشنگ و باكلاس و شاعرانه بنويسند، باز هم ما به «چيز» گفتن ايشان مي خنديم... بچه ها بخندين: ياه ياه ياه...
مموت كثيفه و دوستان

تهاجم فرهنگي

ايوان يك خانه ي روستايي!

سيزده به در

Wednesday, November 4, 2009

بعد از سي سال بالاخره نحسي سيزده، دامن خودشونو گرفت...

بعله... اينجوريا بود

ما هم كه خريم و نمي فهميم جمعيت ميليوني كه رفته بودن حرم امام رضا براي تولد ايشون نبوده و براي استقبال از «اوشون» رفته بودن!

يك تقاضاي عاجزانه

از اغتشاشگران عزيز، نيروي انتظامي جان بركف و لباس شخصي هاي زحمت كش استدعا مي كنم كه چون من امروز شيفت صبح سر كار بودم، لطفا مدت مراسم سيزده آبان رو تا شب تمديد كنن تا من هم بتونم توش شركت كنم!

جنبش سبز علفي- دو

امروز اين شعار رو هم بديم:
نترسين، نلرزين... ما همه سبز هستيم!

نوستال دوران جاهليت- هفت

بچه كه بوديم، روزها رو مي شمرديم تا جمعه برسه... تا با ناهار نوشابه بخوريم... يه شيشه ي كامل... توي يك ليوان كه تا سرش يخ باشه...

اوه... يس

آندِر وِر...!

جنبش سبز علفي- يك

و چه آزاد و سرخوشانه... ريدن به رنگ سبز!

خدا رو شكر كه اين دو مساله هم حل شد

Tuesday, November 3, 2009

دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور از برخی اشتباهات چندین ساله در ثبت برخی رویدادهای مهم تاکید کرد: از جمله آن روز 18 محرم است که تا کنون به عنوان روز تغییر قبله مسلمین از بیت‌المقدس به مکه مکرمه از آن یاد می‌شد اما تاریخ صحیح آن 15 رجب است و این در تقویم سال آينده خواهد آمد. اشتباه دیگری که صورت گرفته درباره سالروز شهادت سیدعلی اندرزگو است که تا کنون 22 آبان بوده حال اینکه تاریخ صحیح آن 2 شهریور است و این مورد نیز در تقویم سال 89 خواهد آمد.

لذات ساعتي

خيلي حال ميده وقتي صبح ساعت رو كوك كردي و مثلا دو ساعت قبلش به زور «جيش» بيدار بشي و بري توالت و زود بياي بخوابي تا ساعت زنگ بزنه! ولي مصيبت اونجاست كه تا مياد خوابت ببره، ساعته زنگ بزنه...!

مملكته داريم؟!

پدرت درمياد تا در يه پاكت سس يك نفره رو باز كني، آخرش بايد با دندون جرش بدي! مملكته داريم؟!
.
.
.
توضيح تيتر: وبلاگ باحاليه، مي تونم منم توش بنويسم؟

شعارهاي سياسي-ورزشي 13 آبان

Monday, November 2, 2009

توصيه مي شود براي ابراز احساسات سياسي و ورزشي در روز سيزده آبان از اين شعارها استفاده شود:
گروه اول: موسوي... گروه دوم: سرور استقلاله (يا پرسپوليسه)
گروه اول در حمايت شيخ مهدي: ماشالا به تخ*مش... گروه دوم: ماشالا...

جيگر شيرازي

يكي از پارادوكس هاي ايراني اينه: سالاد شيرازي!
هميشه برام سواله كه يه «شيرازي» چطور حوصله داره تا بشينه و گوجه و خيار و پياز رو به اندازه ي كله ي مورچه خورد كنه؟!

به افتخار دكتر عبدالله عبدالله

وقتي دكتر عبدالله گفت «در دور دوم انتخابات شركت نمي كنم»، اشك تو چشماش جمع شد. ياد ميرحسين خودمون افتادم كه چقدر مظلومانه سرش رو بريدن...

بچه ي هيز

بابا... چرا شومبولت ريش و سيبيل داره؟!

زده به سيم آخر ميرحسين عزيز

«دولتمردان نه مشکلات جهان را حل کردند و نه بر حقوق تردیدناپذیر ملت خود تاکید نمودند، که با گشاده‌دستی از این حقوق عقب نشستند. آنها نشان دادند که حتی در تسلیم شدن و کرنش کردن افراط‌گرند... سیزدهم آبان میعادی است تا از نو به یاد آوریم که در میان ما مردم رهبرانند. این روز عزیز را به ملت ایران تبریک می‌گویم و برای گروهی از آفرینندگان این مناسبت که اینک در بندند و دیگر اسیران نهضت سبز از خداوند آزادی، شکیبایی و پاداشی متناسب با نیت‌های بلندشان آرزو می‌کنم.»

بيانيه چهاردهم

حكم صادر شد

آقاي «بهزاد نون» به جرم ايجاد اخلال در ترافيك شهر تهران به صد و بيست سال حبس با اعمال شاقه، تبعيد به كوير لوت، اعدام به وسيله طناب دار، آتش زده شدن جسد، بر باد دادن خاكستر و هفتاد و دو ضربه شلاق محكوم مي گردد.
اين حكم براي ابلاغ به متهم به بخش مراقبت هاي ويژه ي بيمارستان ارسال مي گردد!

فارسي وان- 1

Sunday, November 1, 2009

واجب شد يه ليبل براي اين شبكه با دوبله هاي محشرش افتتاح كنم!

از نامه علي عليه السلام به مالك اشتر

هنگامي كه او را والي مصر ساخت:
«آگاه باش كه هيچ چيزي بيش از حركت بر مبناي ظلم موجب دگرگوني نعمت خداوندي و سرعت انتقام او نيست. زيرا خداوند شنونده ي دعاي ستمديدگان است و در كمين ستمكاران.»

شيخ مهدي نترس

Saturday, October 31, 2009

فكر كنم تخ*م هاي كروبي حداقل به اندازه ي كپسول گاز پيك نيك باشه!

شاه مي بخشه، شاهقلي نمي بخشه

- من واقعا تعجب مي كنم چرا آقاي كرزي تهمت تقلب در انتخابات رو قبول كردن؟ به نظر بنده ي حقير، انتخابات افغانستان بعد از انتخابات ايران، سالم ترين انتخابات دنيا بود!
(تف و لعنت حضار)

بشكنه دستش كه نمك نداره

Friday, October 30, 2009

- شنيدم دستش چلاق شده؟
+ اگه خدا قبول كنه!
* از بس زير مصوبه هاي صد تا يه غاز رو امضا كرد، اينجوري شد...

8888

وي سپس افزود: عزيزان من... عزيزان من... دقت كنيد... توجه كنيد... من واقعا تعجب مي كنم كه چطور تولد اين بنده ى حقير، نوكر شما (با دست شكسته به خودش اشاره مي كند)، با تولد اين آقا (با دست به گوشه اي از صحن اشاره مي كند) در يك روز اتفاق افتاده است...
(عده اي از حضار بر سر و صورت خود مي كوبند و عده اي ديگر «بيا شمعا رو فوت كن» مي خوانند!)

دانلود بازي هواپيماي آتاري براي كامپيوتر

Thursday, October 29, 2009

در پي استقبال بينظير از پست خاطره انگيز «بازي هواپيما»
(River Raid)
لينك دانلود اين بازي براي كامپيوتر تقديم مي گردد!
دانلود بازي هواپيماي آتاري براي كامپيوتر
راهنمايي:
روي دانلود داخل صفحه كليك كنيد
بعد از دانلود، فايل زيپ رو باز كنين، و فايل Stella رو اجرا كنين
بعد، در صفحه اي كه باز ميشه بگردين و فايل
River Raid (1982) (Activision) (PAL) [!]
رو پيدا كنين (در همون پوشه ي فايل زيپ هست) و اجراش كنين.
اميدوارم با يادآوري لذت دوران كودكي مون، حسابي كيف كنين!
(اينم بذارين به عنوان عيدي هشت هشت هشتاد و هشت!)
***
اضافه شد: براي شروع بازي بايد دكمه اف‌2 رو فشار بدين، با چپ و راست حركت مي‌كنه، با بالا و پايين سرعتش تغيير مي‌كنه و با اسپيس تير مي‌زنه. حالشو ببرين!

تو رو خدا دست بردارين

وقتي ديواري رو مي بينم كه هنوز روش نوشتن «مرگ بر شاه» يا وقتي كه يكي داره سخنراني مي كنه و از «ملت شهيد پرور» تعريف مي كنه، به اين فكر مي كنم كه كي قراره از اينا دست بردارن!؟

داستانهاي واقعي- سه

Wednesday, October 28, 2009

- علي دايي تو كدوم تيم بازي مي كنه؟
+ تو تيم بيبيت!
- مگه همچين تيمي هم داريم؟
.
.
.
راهنمايي: در اين هنگام گاو در برابر اين قوم پرفسور مي شود

محسن نام-جو

حالا همه چي به كنار، به نظرت وقتي محسن نامجو آيه هاي قرآن رو اون شكلي مي خونه، خيلي هنرمنده؟ يا قصد مسخره كردن نداشته؟ يا احيانا قصدش هنجار شكني و كسب نام نبوده؟
با عرض معذرت از عشاق سينه چاك ايشون

به سلامتي گودر

Tuesday, October 27, 2009

به نظر من اين قسمتهاي «اكسپلور» و «سورت باي مجيك» تنها نواقص گودر بودن كه به همت مسولان دلسوز و كارآمد اون، برطرف شدن. خدا حفظشون كنه كه براي مشتركان يك محصول مجاني، اينقدر امكانات رفاهي تهيه مي كنن!

به جان خودم اين جمله رو تو فارسي1 گفت

«آره ارواح خيكـِت!»
اينو دوست دختر سانتياگو (تو ويكتوريا) بهش گفت!

اين لذت رو نميشه توصيف كرد

Monday, October 26, 2009

وقتي تو و «اون» توي يه بستر خوابيدين و تو مي خوابي با اين لذت كه «اون» بيدار مي مونه و بهت نگاه ميكنه...
.
.
.
«اون» مي تونه همسر شرعي و قانونيت باشه، فكر بد نكن!

جدي نوشت- 1

بعد از نزديك به سيصد پست، اين اولين پست ريزنوشت هست كه مستقيم با شما خواننده هاي خوب صحبت مي كنم.
يكم: ممنون از اظهار لطف و توجهي كه به اين وبلاگ نوپا در اين چند ماهي كه از تولدش گذشته داشتين
دوم: ممنون از كساني كه لينك ريزنوشت رو توي وبلاگشون قرار دادن. همونطور كه ديدين تا جايي كه باخبر شدم جبران كردم. اگر هم لينك مي دين و من متوجه نمي شم، خواهش مي كنم بهم خبر بدين تا من هم به وبلاگتون لينك بدم
سوم: متاسفم كه نمي تونم به تك تك كامنت هاتون جواب بدم ولي مطمئن باشيد كه همه شون رو مي خونم، بهشون فكر مي كنم و لذت مي برم. اين رو ميشه از روي تائيد كردن كامنتها فهميد
چهارم: تنها راه ارتباطي من و شما، همين كامنت هاست. خوشحال ميشم بيشتر باهاتون در تماس باشم
پنجم: باز هم تشكر مي كنم از همه ي خواننده هايي كه ريزنوشت رو مي خونن، تو وبلاگشون بهش لينك دائمي مي دن، توي سايت هايي مثل بالاترين و... بهش لينك مي دن، مشترك فيدش شدن و...
ششم: باز هم در خدمت تون هستم
:)

اين پاكستاني هاي خوب

آقاي وزير: ما از مسولان كشور دوست و برادر پاكستان درخواست مي كنيم تا عبدالمالك ريگي را به ما تحويل دهند
برادران عزيز پاكستاني: چـَــشـــــم!

ديگه به بزرگي خودتون ببخشين

Sunday, October 25, 2009



ببينين چه زجري كشيدم تا عكس اينا رو كنار هم چيدم!... براي آمرزش شون دعا مي كنيم

جوك قديمي

Saturday, October 24, 2009

به امام فحش ميدي؟
.
.
.
راهنمايي: اصلش يادتونه!؟

بچه هاي اين دوره زمونه

Friday, October 23, 2009

- دخترم درست بشين
+ مگه چه جوري نشستم؟
- دامنتو بكش رو پات، شورتت ديده ميشه
+ خوب شورتمو درميارم كه ديده نشه

اين يك پست مخصوص است، احترام بگذاريد


به احترام بالاترين لذت كودكي مان، به پا مي خيزيم...
***
اضافه شد: دانلود بازي هواپيماي آتاري

لطفا عده اي را از نگراني نجات دهيد

Thursday, October 22, 2009

آقا تهي كي آلبوم ميدي؟!

:|

گاهي فكر مي كنم زندگي مون خلاصه شده به دو نقطه و پرانتز...
.
.
.
:( :) :(( :))

كمدي كلاسيك

Wednesday, October 21, 2009

اگه چارلي چاپلين (خدا بيامرز) كمدين بود پس اين لورل و هاردي چي بودن ديگه؟ اه، چندش!

صد رحمت به عقب مونده هاي نود و نه درصدي

مجري: خوب خودتون رو معرفي كنين؟
اولي: حسن چهل و پنج ساله / دومي: كامبيز سي و نه ساله / سومي: هوشنگ بيست و هشت ساله / چهارمي: فريدون چهل ساله
مجري: خوب، حالا سه بار پشت سرهم بگين: تاجر تو چه تجارت مي كني؟ به تو چه كه تاجر چه تجارت مي كنه!
شركت كننده ي اول: تاجر به تو چه كه... چي؟
دومي: تاجر... چي؟
سومي: چاجر چو ته چتارت چيكني؟ چه جو ته كه ته چتارج مي كنه!
چهارمي: تاجر چو... جو... تو... جو... چو.. تو.. جو... چو...
مجري: خوب تشويق شون كنين. به رسم يادبود به هركدوم از شركت كننده ها هديه باارزشي (!) تقديم ميشه
(تشويق بي پايان حضار)

دانه بلند متبرك

Tuesday, October 20, 2009

- وا! چرا اين داره هي دراز مي شه؟... حميـــد...!؟

مسعود بهنود- دو

من مرده ي اون پوزخندهاي مسعود بهنودم كه بعدش براي اينكه ادب رو رعايت كرده باشه لبهاش رو به هم فشار ميده. در اون لحظه حاضرم جون بدم

وقتي با خودت يا عمه ات حرف مي زني

Monday, October 19, 2009

تا حالا شده داري با كسي تلفني حرف مي زني، بعد مي فهمي چند دقيقه است تلفن قطع شده و داشتي با خودت يا با عمه جانت حرف مي زدي!؟

تاكسي نوشت- دو

راننده تاكسي عينهو مرحوم فريدون مشيري بود، هم از نظر قيافه و هم از نظر سن! شانس آوردم تا وقتي تو تاكسي نشسته بودم عزرائيل هوس نكرد بياد اون طرفا!

موج كره اي

Sunday, October 18, 2009

اونايي كه ميگن سريال هاي كره اي با اعتقادات و فرهنگ ايراني ها بيشتر همخواني داره رو بايد با پس گردني نشوند پاي «سام سون» و «همسر يا دردسر» تا بفهمن دنيا دست كيه!

هتل پرستاره با امكانات فوق مدرن

- الو؟ هتل فلان؟
+ بفرمائيد
- مي خواستم قيمت اتاق هاي دو تخته تون رو بدونم و اينكه چه امكانتي داره؟
+ شبي پنجاه هزار تومن. تخت داره، تلويزيون داره، حمام داره، توالت داره، يخچال داره،... همينا ديگه
- مطمئنين كه توالت داره!؟
+ بعله
- پس راحت ميشه توش ري*د!
(گوشي رو با تمام قوا روي تلفن مي كوبد!)
.
.
.
خدا رو شكر كه اينا رو داره، وگرنه مجبور بوديم توي اتاق هتل، خودمون چادر بزنيم!

كاش منم دوربين بودم

Saturday, October 17, 2009

خوش به حال دوربين عكاسي، چون همه بهش لبخند مي زنن!

يكي جلوي منو بگيره

رفتم امامزاده قسم خوردم كه اگه كسي كه براي اولين بار «فيلم رو فيلم انداختن» رو وارد فيلم هاي ايراني كرد گير بيارم، با دست هاي خودم خفه اش كنم...!
.
.
.
بسه ديگه، فكر كنم كارگردان ها مجبورن تو هر فيلم و سريالي چند تا صحنه ي فيلم رو فيلم (پرده ي آبي) كه تو ماشين دارن حرف مي زنن و پشت شون تابلوئه كه فيلمه، بايد بچپونن!؟

به زبون خوش بهت مي گم

Friday, October 16, 2009

دوست عزيز، چه يكبار دكمه ي آسانسور رو بزني، چه صد بار، چه دستت رو بذاري روش و برنداري، كابين آسانسور با يك سرعت ثابت و بعد از طي كردن طبقات به شما ميرسه.
سعي كن اينو بفهمي كه هرچي محكمتر دكمه رو بزني كابين زودتر بهت نمي رسه، الاغ جان!

شب زفاف كم از صبح پادشاهي نيست

دوماد عروسو بـ***، يالا، يالا، يالا، يالا
.
.
.
حضار چشم و گوش خود را مي پوشانند!

داستانهاي واقعي- دو

Thursday, October 15, 2009

مي گن طفلكي مفاصيلش اوت كرده
جدي؟ مفاسيرش؟ خيلي هم درد داره
آره بيچاره، شوهر منم چند سال پيش بفاسيلش اوت كرده بود، روز و شب برام نذاشته بود
بنده ي خدا، شنيدم كه درد مواسير مثل درد زائيدن مي مونه
مگه نميشه بواسيل رو عمل كرد؟
.
.
.
راهنمايي 1: روضه ي زنانه
راهنمايي 2: درد بواسيرش عود كرده

راست ميگه

يه ضرب المثل نمي دونم كجايي ميگه:
به آماده شدن دو چيز قبل از مصرف نگاه نكن: سوسيس و زن!
اگه بخوايم فارسيش بكنيم بايد بگيم: زن و كله پاچه!

خنك بازي هم حدي داره

Wednesday, October 14, 2009

آيا هنوز هستند كساني كه به زبان برره اي صحبت كنند؟
و احساس نمكداني بكنند؟
و اطرافيانشان هم لذت ببرند؟
و بهشان قاه قاه بخندند؟
و به همان زبان جوابشان را بدهند؟!

خيلي مي چسبه

يكي از لذت هاي مسافرت براي من اينه كه چيز- ميزاي توي هتل رو به عنوان يادگاري، «كـِش» برم، مخصوصا حوله! دمپايي و واكس و... بقيه چيزها هم خيلي مزه ميده

هوس كردم

Tuesday, October 13, 2009

از اين تويوتا كرولال ها!

گيهان و خوانندگان- سه

مي خواستم به آقاي موسوي و طرفدارانشان بگم كه دست از سر مردم برداريد. بد نيست كمي هم مردانگي را از جومونگ ياد بگيريد و بگذاريد تسو كار خودش را انجام بدهد.
ممنون
يك انقلابي از دامون

تازه از فرنگ برگشته

Monday, October 12, 2009

طفلكي چند روز طول كشيد تا تونست روي توالت ايراني بنشينه، چند هفته طول كشيد تا فهميد تاحالا برعكس مي نشسته و بايد سر و ته بنشينه، و ماهها طول كشيد تا بالاخره ياد گرفت نشونه گيري كنه! فكر مي كرد اون سوراخه هدفه و بايد حتما بيفته توي هدف!

انفجار نور

به نظر من میرحسین جرقه بود (یه لحظه کارش رو انجام داد و رفت کنار) و شیخ مهدی فیتیله. کم کم داره فیتیله تموم میشه و آتش جرقه به اصل بمب میرسه!

نوستال دوران جاهليت- پنج

Sunday, October 11, 2009

سربازي سر بازي سربازي سر سربازي را شكست
حتا: در اين درگه كه گه گه كه كه و كه كه شود ناگه
بعله ديگه... يادش به خير
.
.
.
راهنمايي: تفريحات سالم

گاج با همكاري قلم چي تقديم مي كند

كتاب تست، جهت آمادگي براي ورود به اول دبستان!
.
.
.
نمونه سوال:
گزينه مناسب را انتخاب كنيد
«بابا آب ...»
الف. داد *** ب. نداد *** ج. خورد *** د. ريخت

آخيش... خيالم راحت شد

Saturday, October 10, 2009

Chand vaght bood doost dashtam ye matne Ingilisi benevisam ta neshoon bedam ke cheghadr roshan-fekr va ba kelasam, vali chon savade kafi nadaram, tarjih dadam ino benevisam!

دل به دل راه داره

هرچي خدا از من بدش مياد، منم از سامي يوسف بدم مياد!
.
.
.
بچه قرطي رو ما ايراني ها آدمش كرديم، نه صدا داره، نه قيافه، نه هنر

هم خوردني هم ماليدني

Friday, October 9, 2009

- بگو دَنِت؟
+ دنت
- اينو بمال به تنت!
- يا حتا بمال به بدنت!
.
.
.
راهنمايي: چند وقته مد شده

جاي شما خالي

امروز بازجوم اجازه داد يه انگ*ولك ازش بردارم. بعد سر شوخي باز شد، اونم برداشت. خيلي حال داد!

يعني واقعا خاك بر سرت

Thursday, October 8, 2009

- يه بوس ميدي؟
+ شرمنده، مي ترسم آنفلونزاي خوكي بگيرم!

دانه هاي بلندي كه كوتاه مي شوند

از اين مي ترسم حالا كه اين «دانه بلندها» سمي اعلام شدن، بيان «ختنه شون» كنن تا كوتاه بشه و بعد به خوردمون بدن!

پس كو پشت صحنه ي سوسانو؟

Wednesday, October 7, 2009

«دانلود پشت صحنه ي سريال جذاب و پرطرفدار جومونگ»
.
.
.
راهنمايي: تبليغات جديد بعد از تموم شدن خود لامصبش

نامرد با زانو!؟

آزادي انديشه / با باتوم و با شيشه!؟

آخي... يادش به خير

Tuesday, October 6, 2009

عشق دوران نوجوونيم چقدر پير شده



راهنمايي: سركار خانوم، استاد نيكي كريمي... تشويق بفرماييد

استعاره ي مسجع مخنث ايهام دار كنايي

دولت به دولت!
.
.
.
راهنمايي: Dowlat be Doolat!

زني كه روي صندلي قرمز در توده اي از دود نشسته است

Monday, October 5, 2009

«ما شب ها بيداريم و روزها مي خوابيم. عينهو سگ ها. تنها فرقش اينه كه ما پارس نمي كنيم.»
لحظه اي سكوت مي كند اما انگار چيزي به خاطرش رسيده باشد يا بخواهد حرفي را كه زده تصحيح كند بلافاصله مي گويد: «البته گاهي هم پارس مي كنيم.»

* من گنجشك نيستم، مصطفي مستور

تغيير جنسيت؟

اينا تغيير جنسيت دادن!؟

فارسي را پاس بداريم- شش

Sunday, October 4, 2009

تو كه به «فشن» مي گي «فاشيون» و به «فكس» ميگي «فاكس»، پس چرا هي ميگي «فَك يو»؟!
.
.
.
راهنمايي: مي خواد خيلي بااحساس و خارجي جلوه كنه، وقتي فيلم زبون اصلي مي بينه

اسنادش هم موجوده

- من واقعا تعجب مي كنم...
(استفراغ حضار بر سر و صورت گوينده!)

بيانيه هيت مديره جديد مخابرات

Saturday, October 3, 2009

هيت مديره ي جديد مخابرات ايران، اولين بيانيه ي خود را پس از خريدن بيش از نيمي از سهام شركت مخابرات ايران صادر كرد. بر اساس اين بيانيه:
1- نام شركت مخابرات به: بنياد مخابرات انقلاب اسلامي تغيير مي يابد
2- از اين پس به جاي استفاده از واژه ي غريب و نامانوس «الو» از اين عبارت استفاده مي گردد: ميثم،ميثم، عمار
3- جهت خريد هرگونه خط تلفن ثابت يا همراه واعتباري ارائه ي استشهاديه و عدم سو سابقه از پايگاه بسيج مسجد محله الزاميست
موارد بعدي به مرور به اطلاع امت شهيد پرور خواهد رسيد

چطور توالت رفتن را به کودک آموزش دهیم؟

به کودک اجازه دهید ادرار و مدفوع خود را در توالت ببیند.
بگذارید کودک با سیفون توالت بازی کند.
هنگامی که کودک احساس نیاز به ادرار کردن یا اجابت مزاج دارد، ممکن است حالت صورتش تغییر کند.
همچنین خالی کردن لگن به درون توالت و کشیدن سیفون آن را به او نشان دهید.
چنانچه كودك در مدت سه ماه توالت رفتن را ياد نگرفت، با پزشك خانوادگي مشورت كنيد
.
.
.
راهنمايي: از سري آموزشهاي مفيد همشهري آنلاين! كور بشم اگه دروغ بگم

منتظر دستور شما مونده بوديم... بخواب بابا

رضاپهلوی: وقت آن است که جنبش سبز را در ایران تقویت کنیم.
.
.
.
متاسفانه وي اضافه نكرد كه در اين سالها چه چيزهاي ديگري را «تقويت» كرده است!؟

بالاخره دفنش كردن يا نه؟

Friday, October 2, 2009

شعار زمان جنگ:
خليج فارس ايران، محل دفن ريگان
يادش به خير!

ساعت 2:30 عصر جمعه

همين الان بگم اگه تو داربي (شهرآورد قرمز و آبي) ما برديم كه هيچ، شما مجبورين بشينين تو تشت آب سرد! ولي اگه شما بردين، بياين و مردانگي كنين و هي به ما سركوفت نزنين!
خوب؟
براي مساوي هم كه معلومه، زندگي ادامه دارد

زردي من از تو... مي خوام سبز بمونم

من به چه زبوني بگم از پائيز خوشم نمياد؟!

افسردگي عشقي

Thursday, October 1, 2009

يادش به خير... يه زماني با شنيدن آهنگ «زندگي با تو چقدر قشنگه خوب من» معين چه احساس عاشقيتي بهمون دست مي داد و مي رفتيم تو حس...!

مرتيكه، درست حرف بزن

خودتو نكن... لوس
بيا تو منو بكن... بوس

شهيد زنده ي اصلاحات

سعيد حجاريان اولين بيانيه ي خود را پس از آزادي از زندان صادر كرد:
- .... ... ....... ... ........، .. ........ .... ... . .... ......!
زيرنويس: من دلم براي بازجوم تنگ ميشه، زودتر منو برگردونين اوين!

ايجاد دوگانگي در بين حضار

Wednesday, September 30, 2009

«سلام، هاله هستم...»
عده اي ازحضار استفراغ مي كنند و عده اي ديگر از حضار از هوش مي روند!

ببند... تا بالا نياوردم

وقتي دهنت رو اينجوري كج مي كني كه نشون بدي مثلا خيلي بي تفاوتي و مي خواي طرف مقابلت رو مسخره كني، حالم رو بيشتر از هميشه به هم مي زني و بيشتر از قبل ازت متنفر ميشم...

سران جنبش! تکلیف ما رو روشن کنین لطفا

بالاخره:
بترسیم؟، نترسیم؟ / کیا همه با هم هستن!؟

فارسي وان

Tuesday, September 29, 2009

- ويكتوريا...
+ جرونيمو...
* كاميلا...
/ سانتياگو...
.
.
.
تهوع حضار...
.
.
.
راهنمايي: صد رحمت به جومونگ

حیف از این سه اسم که روی اینا گذاشتن

جواد نشون داد که اگه پا بده، از علی و صادق هم «اَن» تره!

فارسي را پاس بداريم- پنج

ليپ كه ميشه لب
ساكشن هم كه از خانواده ي مكيدن هست
پس به جاي «عمل ليپو ساكشن» ميشه بگيم: مكيدن با لب!؟

به بهانه حضور ابي در بي بي سي فارسي

Monday, September 28, 2009

دوست دارم برم كنسرت ابي، بعد ابي بخونه «وقتي دلگيري و تنها...»، بعد همه تكرار كنن و من تكرار نكنم و تو چشمهاي ابي نگاه كنم، بعد ابي بگه «يه بار ديگه»، بعد باز مردم تكرار كنن و باز من تكرار نكنم و ابي قبول نكنه، همينجوري ادامه بديم... بعد بار بيستم مردم تكرار كنن «وقتي دلگيري و تنها...» من هم تكرار كنم و تو چشمهاي ابي نگاه كنم و بعد ابي خوشش بياد و بگه «ها... ماشالاه...» و بقيه اش رو بخونه!

چوگو هاوز

نفهميدم «هوگو چاوز ِ گ*وه» هم تو سالن بود يا اونم تركش كرد!؟
پس كو عكساش؟

ادبت منو كشته

دستشويي ام داره ميريزه!
.
.
.
راهنمايي: جيش دارم

مشترك گرامي، دستا بالا

Sunday, September 27, 2009

مشترك گرامي، از اين پس هنگام مكالمه با تلفن، همراه و فرستادن پيامك، فاصله ي طولي مناسب را با گوشي تلفن خود حفظ كنيد تا مبادا به مشكل بربخوريد.
روابط عمومي شركت مخابرات
.
.
.
چون ري*دن تو مخابرات، ممكنه ترشح كنه بهتون... فاتحـــــــه

خانوم برسونمت؟

لاو بتركونمت!؟

تولدت مبارک

گوگل ما هم یازده ساله شد


جهت ثبت در تاریخ

يكي از لذت هاي دنيا براي من اينه

كه كامپيوترم رو با شست پام روشن كنم!

راي سبز عشقولانه

يه متن خيلي رمانتيك روي پول:
راي سبز ما، نام سياه تو نبود
!

وزير شعار

Saturday, September 26, 2009

كجاست؟ تو اين چند تا نماز آخري جاش خالي بود تا گلوش رو جـِر بده


راهنمايي: حاجي مرتضايي فر

دلم براشون مي سوزه

خدايا... كاش آن روز كذايي، پيچ از پايه ام مي كندي تا رها شوم، زجر نكشم و خفت به جان نخرم...
.
.
.
گوشه اي از درد دل يك صندلي به نمايندگي از ساير همكاران مستقر در سازمان ملل متحد

داروخانه چي هواس پرت

- گفتين بالدار مي خواين يا ساده؟
+ گفتم خاردار مي خوام!

سوالات مهم احسان عليخاني از جومونگ

قسمت آخر برنامه ماه عسل:
احسان عليخاني از جومونگ: توي كره هم براي بازي در فيلمها پارتي بازي ميشه؟... چرا قدت اينقدر بلنده؟... تو واقعيت هم دو زنه هستي؟
.
.
.
جومونگ به حالت استفراغ و استمداد به دوربين نگاه مي كند
(كور بشم اگه دروغ بگم)

برام سوال شده

Friday, September 25, 2009

الان كفش «آل استار» نماد روشنفكريه؟!
.
.
.
راهنمايي: فيس بوك و گودر و سيصد و شصت و فرندفيد و... همه جا مردم به جاي عكس خودشون، عكس كفش هاي آل استارشون رو مي ذارن!

مسافربر شخصي

راننده بقيه ي پول را پس داد و منتظر ماند تا ببيند مسافر اعتراض مي كند يا نه. مسافر بعد از رفتن ماشين با خودش گفت: چه راننده ي باانصافي، چقدر كم گرفت. راننده هم بلند خنديد و گفت: دستش درد نكنه، نگفت بقيه اش رو پس بدم.
راننده تازه از شهرستان آمده بود و نرخ مسيرها را نمي دانست.

جك و كيت و ساير در تلويزيون ايران

مي گن صدا و سيما سريال لاست رو خريده و مي خواد از تلويزيون پخش كنه.
به نظر من تنها راه براي انجامش اينه كه توي دوبله بگن «جان لاك» عاقده و همه رو به هم محرم ميكنه!

اگزيبيت

قربون دستت، بيا يه دستي هم به سر و روي اين لگن من بكش
.
.
.
راهنمايي: پيمپ ماي رايد در گاراژ وست كوست

تجاوز به اعصاب

فكر مي كنم اثري كه بيست و سي مي تونه روي زندانيها بگذاره، صد برابر مخربتر از تجاوز با شيشه ي نوشابه ي خانواده ي دو و نيم ليتري باشه!

كه رنج برده باشيم فقط، مرسي

Thursday, September 24, 2009

فكر مي كنم محسن نامجو براي صاف كردن فِر موهاش، سرش رو كرده توي بشكه ي «گِلـَت»!

اعراب باديه نشين و متمدن

تو مدرسه يه درسي داشتيم كه توش به نقل از يكي از امامان يه شعري نوشته بود:
به جاي كِرِم هاي مردم پسند، بر آن چهره ها كِرم ها مي خزند
بعد من هميشه تو كف اين بودم كه مگه زمان اون امام، كِرِم هم اختراع شده بوده؟!

يكي از سخت ترين نوع سخراني ها

اينه كه براي سالن خالي سخنراني كني!

از جلو... نظام

باز آمد، بوي گند مدرسه...

لطفا با عينك وارد شويد

مي گن تو اجلاس عمومي سازمان ملل، قبل از اينكه سخنراني «يكي» شروع بشه، بين حضار «عينك جوشكاري» توزيع كردن تا مبادا هاله ي نور چشم هاشون رو اذيت كنه!

ليدي گاگا؟

!به خدا فحش نيست ها
.
.
.
راهنمايي: خدا قسمت نكنه
Lady Gaga

UN = يو ان

وي در پايان از تمامي صندليها كه بادقت و صبر بسيار سخنراني اش را گوش داده بودند، تشكر كرد!

خدا بهشون صبر بده تا بتونن تحملش كنن

وقتي مي ره نيويورك، اون وقت نيويورك كجا مي ره!؟

نوستال دوران جاهليت- شش

Wednesday, September 23, 2009

مي نشستيم پاي آتاري و تا صبح «ريور رايد» بازي مي كرديم و ركورد مي زديم

حذف رنگ سبز

خوبه هنوز رنگ سبز رو از پرچم ايران حذف نكردن و به جاش آبي نگذاشتن
.
.
.
راهنمايي: به پرچم روسيه هم نزديك ميشه

تفريح ناسالم

يكي از تفريحاتش اين بود كه بره توي گودر و زير فيدهايي كه لايك زيادي داشتن، موس رو روي آيدي هايي كه لايك زده بودن نگه داره و اگه از عكس طرف خوشش اومد، فالوش كنه!

عذ ا ب و جد ا ن

Tuesday, September 22, 2009

عذاب وجدان دارم كه تا حالا توعمرم حتا يك بار هم از «نيم فاصله» استفاده نكردم!

خودمون رو مسخره كرديم با اين مسلموني مون

با پايان يافتن ماه رمضان، قرآن ها تا يازده ماه ديگر به گوشه ي كتابخانه ها و لب طاقچه ها تبعيد شدند...

شايد اين هفته بيايد، شايد

آخر هفته... فلاني رفته
كي اين آخر هفته ميرسه!؟

حافظ شيرازي-اصفهاني، به روايت فالس نيوز

روزي كه فالس نيوز (يا فارت نيوز) توش دروغ نگه، شب نميشه!


راهنمايي

مزاحم كجايي كه يادت به خير

Monday, September 21, 2009

يه مزاحم تلفني بود كه هر روز مزاحمم مي شد، الان چند روزه كه زنگ نزده، دلم براش تنگ شده. اگه اينجا رو مي خونه ازش خواهش مي كنم كه دوباره شروع كنه به پوف كردن!

تسبيح سبز

ديدن اين پيرزن ها با چادر كش دار و مقنعه چونه دار، با دستبند سبز و علامت ويكتوري، توي راهپيمايي هاي سبز، اشكمو درمياره...

يادش به خير

معلم هاي ادبيات مون كه به «بازرگانان» مي گفتن: «بازُرگانُن»!
يادتونه؟

جهت شادي روح مرحوم همينگوي

Sunday, September 20, 2009

آخرين انسان روي زمين در اتاقش نشسته بود كه ناگهان...
...استفراغ حضار!

موشولينا كوشن؟

راستي جمعه مشايي كجا بود؟ تو عكسا نبود!

اِوا خدا مرگم نده

بعضي از اين عكس هاي روز قدس سبز رو بايد بعد از افطار ديد، چون ممكنه روزه رو باطل كنه!
حتا: خواهرا لطف كنن وقتي با مانتوي آستين كوتاه يا آستين گشاد مي خوان علامت وي (ويكتوري، پيروزي) نشون بدن، اقلا زير بغل ها رو شِيو كنن كه تو عكس خوب بيفته!

الوداع

Saturday, September 19, 2009

از اعمال شب سي و يكم ماه رمضان نماز مخصوص آن شب است. غروب آفتاب غسل كن و نماز آن صد ركعت دارد و در هر ركعت يك حمد و هزار و دويست قل هو الله و هفتصد آيت الكرسي و سيصد و پنجاه انا انزلناه. چون از نماز فارغ شدي يك دور قرآن بخواني. اگر اين نماز را بخواني تا از اين دنيا نرفته اي نخواهي مرد
.
.
.
باور كردي!؟

خواهش مي كنم بيا

امام زمان، ماه رمضون داره تموم ميشه، خواهش مي كنم قول بده تا رمضان سال آينده بياي... چون سال ديگه روزها خيلي بلند ميشه و گرم، شايد اون زمان بتونيم ازتون اجازه بگيريم كه يك روز درميون روزه بگيريم، يا اقلا كله گنجشكي بگيريم!

حكومت اسلامي

از نشانه هاي حكومت اسلامي فعلي اينست كه:
روزه داري مايه ي خجالت و روزه خواري باعث افتخار شده!

تره به تخمش ميره

وي افزود: ملت ايران براي اين تحرکات شما سر سوزني تره هم خورد نخواهد کرد...
تشنج حضار به دليل آلرژي به بوي تره
.
.
.
راهنمايي تيتر: حسني به باباش

آخيششش

بعد از راهپيمايي روز قدس و كلي كيفور شدن، مي چسبه دراز بكشي پاي وي سي دي و ياني ببيني و گوش بدي تا خستگيت رفع بشه و با مرور خاطرات صبح، خوش خوشانت بشه


Voices آلبوم

بگردمت كه اينقدر قانعي

Friday, September 18, 2009

اولي: الان كف مطالبات ما اينه كه جومونگ رو يك شب درميون نشون بدن
دومي: بعد سقف مطالبات شما چيه؟
اولي: اينه كه هرشب جومونگ نشون بدن

مرتيكه ي بيست و سي

خدا رو صد هزار بار شكر كه هنوز هستند خبرنگاراني كه وبلاگ دارن تا هروقت دل آدم گرفت، بره تو وبلاگشون و تو قسمت نظرها، چيزهايي كه مردم گفتن رو بخونه و دلش از خوشي باز بشه!
.
.
.
راهنمايي يك و دو و سه و چهار و پنج
آدرس هاي ديگه هم اگه دارين تو كامنتها بگين

گيهان و خوانندگان- دو

بنده از اين طريق از مسولان محترم تقاضا مي كنم تا امسال مراسم روز قدس را در شنبه برگزار كنند تا هم ما بتوانيم به مراسم پر فيض نماز جمعه برسيم و هم دشمنان انقلاب نتوانند از اين روز بهره برداري سياسي كنند.
شامورتي از بندر سالسا

روز قدر... روز مبادا... روز قدس

Thursday, September 17, 2009

شب هاي قدر كه تموم شد، اقلا قدر روز قدس رو بدونيم. اين همون روز مباداست كه بالاخره بعد از سي سال، كاربرد واقعي خودش رو مي خواد نشون بده.

کارمون به کجا کشیده

که مردم ایران برای اتحاد، باید روز قدس با هم قرار بذارن!
.
.
.
منتظریم ها، دیر نکنین!

حضرت آيت الله العظمي يوسف صانعي

مقلد ايشون نيستم ولي ارادت شديدي بهشون پيدا كردم.
.
.
.
راهنمايي: اين پست فقط جهت حمايت از اين مرجع عاليقدر بوده و هيچ مناسبت ديگري ندارد.
یه بوس هم برای شیخ مهدی کروبی، شجاع مرد این روزها

آخر اعتماد به نفس

...اولي: اگه من مردم
دومي: اگه!؟ ماشالا به اعتماد به نفست

روضه ي زنانه

موي جو گندمي اي دارم...
(بَه بَهِ حضار...)
چشم و ابروي مشكي اي دارم...
(لَه لَهِ حضار...)
بدن ورزيده اي دارم...
(هِق هِقِ حضار...)
كه همه متعلق به شماست...
(جـِرجـِر حضار...)


و اينگونه حضار خود را براي جورج كلوني (بر وزن برج فلوني!) جـِر مي دهند
روش فشار بده تا بزرگ بشه!

Viva Green Yanni

فرارسيدن روز قدس، روز جهاني حمايت صدا و سيما از آثار آهنگساز معروف، ياني كبير، بر تمام دوستدارانش مبارك باد!

مـِنو

Wednesday, September 16, 2009

گارسون!... ببخشيد «بادمجون دور قاب چين» ندارين؟

ندا موسوي ايراني

اين روزا تشخيص دوستام تو فيس بوك خيلي سخت شده، اسم نصف دوستان يه چيز شده!؟

استريپ كُند

Tuesday, September 15, 2009

مرده ي اون لحظاتي هستم كه قرائتي با يك حركت كمر و شونه، خيلي دلبرانه، عباش رو از روي شونه اش مي اندازه روي صندلي!

گيهان و خوانندگان- يك

منافقين بدانند، روز قدس روز نجات اسلام است، نه روز نجات ايران. پس اگر در اين روز نيروهاي نفوذي و خودسر موجبات هلاكت عده اي از اغتشاش گران را فراهم آوردند، دنبال صورت مساله نگردند و بدانند كه اين بار هيچ اسنادي در اين زمينه موجود نيست.
با تشكر از روزنامه ي مردمي شما، هلاكوخان

تحريك ناپذير

Monday, September 14, 2009

ميرحسين: مردم مواظب باشيد شما را تحريك نكنند...
مردم: خوشبختانه شيشه هاي نوشابه نقاط تحريك شدني را از كار انداخته!

موشك جواب موشك

پنج به اضافه ي يك در جواب بسته ي پيشنهادي ايران، «شسته ي پيشنهادي» خود را نشان داده و به «دسته ي پيشنهادي» خود اشاره كردند!

دست شما درد نكنه

به مناسبت رسيدن تعداد مشتركان فيد ريزنوشت به يكصد نفر، يه پوستر از استاد شجريان براي پسزمينه دسكتاپ تون هديه بگيرين. دريافت اين پوستر فقط از طريق اشتراك فيد ممكنه! ببخشيد ديگه، اينم يك جور ترفند تبليغاتيه!
***
پينوشت: اينم لينك پوستر، با گذشت چند روز از فيد حذف شد.

توصيه مادرانه

Sunday, September 13, 2009

- پسرم وقتي مي ري توالت، حتما دستهاتو بشور
+ يعني جيش نكنم؟
- چرا! ولي دستهات رو هم بشور
+ قبل از جيش كردن يا بعدش؟
- بعدش پسرم
+ پس اونجامو نشورم؟

اشتباه لپي

زولميا و بابيه!

بوش دراومد

چه باحال، تو انتخابات افغانستان هم ري*دن!


راهنمايي: اينجا مي تونين يه عالمه كاريكاتور از افغانستان ببينين

توقيف موقت

Wednesday, September 9, 2009

به دليل ارادت ويژه به علي آقا (عليه السلام)، مطلب بعدي ريزنوشت در ساعت 6 صبح يكشنبه بيست و دوم شهريور پست خواهد شد. انشاالله اگر عمري باقي بود!
.
.
.
اين شبها ما رو از دعاي خودتون محروم نكنين

يعني خودشه؟

مطمئنين كه الان ضرغامي رئيس صدا و سيماست؟ يعني ممكنه اينقدر خوب بتونه با برنامه هاش در مردم تنفر ايجاد كنه!؟

اعتماد به نفست منو كشته

درسته پول ندارم، ولي خوب دل كه دارم
خط ثابت ندارم، ولي ايرانسل كه دارم
كت پوست مار ندارم، شلوار لي كه دارم
پاسپورت كانادايي نه، ولي كارت ملي كه دارم
چاي ساز نه ندارم، ولي قوري كه دارم
خوش مي گذره با اينكه جيب من خاليه
.
.
.
راهنمايي: دونوازي اساتيد تتلو و طعمه

09/09/09

امروز چه باحاله!
براي ثبت در تاريخ

خوب به تو چه؟

Tuesday, September 8, 2009

Felani wants to know more about you and:
چه قدر قلیون کش هستی؟!
.
.
.
راهنمايي: اپليكيشن هاي لوس فيس بوك

حاج صادق آهنگران

فرزند آهنگران: پدرم شب‌ها تا صبح اشک می‌ریزد و زحمات خود و سایر مجاهدان را از دست رفته می‌بیند/ پدر با شنیدن صحبت‌های همسر جواد امام از بي بي سي، شدیدا بدحال شد
.
.
.
تگ: بلبل امام هم از بينندگان بي بي سي است
اينا به كنار، توجه شما را به كامنت پررنگ شده براي مطلب فوق جلب مي كنم: (روي عكس كليك كنيد تا واضح ببينيد)

نه عاطفه دارن، نه امام سرشون ميشه

عاطفه ي امام را هم گرفتند
.
.
.
آزاد شد

كشف جديد

به تازگي محققان روش جديدي براي درمان بيماري مننژيت كشف كردند. بنا بر اين گزارش روش جديد كه براي كم كردن «ورم مغز» در افراد مبتلا به كار برده مي شود، استفاده از فشار باتوم بر سر فرد بيمار مي باشد. متاسفانه تا كنون اين روش به نتيجه نرسيده و باعث مرگ بيمار شده ولي با اين حال دانشمندان در حال آزمايش بيشتر بر روي نمونه هاي بيشتري هستند

هركي تونست اين رو بخونه و گريه اش نگيره، جايزه داره

به نقل از وبلاگ فاطمه شمس، همسر محمدرضا جلايي پور:
« محمدرضا در ملاقات آخر با مادرش تسبیحی به دست داشت، ساخته از دانه‌‌هایی ظریف و کوچک و نارنجی رنگ، از پوست پرتقال. او پوست پرتقال را با واشر شیر آب سلولش هم اندازه و یک شکل، ریز کرده بود و دانه دانه به نخ چشم‌بندش کشیده بود و برای ذکر تسبیح ساخته بود.
۳۲ دانه ریز و گرد نارنجی که با ظرافتی بی‌نظیر برش خورده بودند تا دانه‌های تسبیحش شوند برای ذکر گفتن و شمردن اسماء اعظم خدا. گویا آنجا داشتن تسبیح برای زندانیان ممنوع است، چون ممکن است به عنوان ابزار خودکشی از آن استفاده شود. محمدرضا خودش تسبیح کوچکی ساخته بود تا وسیله آرامشش باشد. بر دانه دانه‌های تسبیحش نام جلاله الله و زیر آن اسم اعظم، نام کوچک من- فاطمه- را حک کرده تا به قول خودش جلوی چشمش باشند مدام...
با همین تصویر سه روزست که زندگی می‌کنم. سه روزست که خدا را می‌خوانم... شاید بیاید و سوغات برایم تسبیحی از پرتقال بیاورد.»
.
.
.
راهنمايي: پرده ناتمام

صحنه

يه پسربچه يك ساله، تو كوچه، بدون دمپايي، يه تيشرت گل و گشاد تنش، بدون شورت و شلوار، داره اين طرف و اون طرف مي دوه، درحاليكه شوم*بولش هم تكون- تكون مي خوره و كلي كيف مي كنه...
با ديد هنري به اين صحنه نگاه كنيد، نه ديد پ*رنو

Hugo Chavez is not our president!

Monday, September 7, 2009

هوگو چاوز در مصاحبه مطبوعاتي سفر دويست و هفتاد و هشتمش به ايران اعلام كرد: در سفر بعدي به ايران كه پس فردا صبح انجام خواهد شد، تهران را خواهر خوانده ي كاراكاس اعلام خواهيم كرد. وي كه با تسلط كامل به زبان فارسي سخن مي گفت افزود: دليل اول اين كار ارادت و عنايت ويژه ي ونزوئلا به خواهر و مادر ايران مي باشد و دليل ديگرش هم اينست كه اين روزها خرج زندگي خيلي رفته بالا!

مخترع دعاي سحر كيست؟

عمو همزه ي سومالي؟
.
.
.
تلفظِ جديدِ ابوحمزه ثمالي!

جيگرتو بخورم، يه «چيز»ي بگو

خدا رو شكر بالاخره ميرحسين يه حرفي زد، داشتم كم كم نگران مي شدم كه خداي نكرده بلايي سر زبونش آورده باشن!

مصاحبه با اعتماد به نفس بالا

Sunday, September 6, 2009

اولي: الان خواسته ي شما چيه؟
دومي: ما خواسته مون يه چيزه، بازشماري آرا
.
.
.
راهنمايي: تو واقعا ديوونه اي يا خودتو زدي به ديوونگي يا خوابي هنوز!؟

انفجار تشک بادی يك آپارتمان را ويران كرد

از بچگي مي گفتن نپر روي تختت، اينم نتيجه اش! خدا كنه يارو مجرد و تشكش يك نفره بوده باشه
http://fardanews.com/fa/pages/?cid=86870

دِمُده

يادش به خير، يه زماني مُد شده بود كه تو ماه رمضون گناه نكنيم...
.
.
.
بزرگترها مي گن حتا زمان اونا مد شده بوده كه علاوه بر گناه نكردن، ثواب هم بكنن!

اَه... چندش... ببند دهنتو، حالم بد شد

عاشششقتم... عاشششقتم... عاشششقتم...
.
.
.
راهنمايي 1: حتا خنده هاي زوركي و الكيش با نفس نفس زدن هاش
راهنمايي 2: گلشيفته فراهاني وقتي گوشت تن آدم رو آب مي كنه تو فيلم هاش

مي خاره ها

Saturday, September 5, 2009

جرات داري دست بزن به ميرحسين و سيد محمد و شيخ مهدي... يعني دوست دارم بهشون چپ نگاه كني ها!

ايشالا با توپولف بري و برنگردي

كامران نجف زاده، خبرنگار صدا و سيما در پاريس شد
.
.
.
آخر گزارش هاش ميگه: پاريس، خبرنگار اعزامي صدا و سيما، كامران نجف زاده، دستمال كش سابق

اسپم هاتو قربون

گاهي نگاهي به «اسپم باكست» بينداز، ممكن است پستچي نامه اي از دوست را اشتباهي به تو نرسانده باشد

پشت مو رو داشته باش

كاش استاد معين دست از اون كت هاي «اپل دار»، با رنگهاي فسفري و پشت موي ضايع بر مي داشتن!
.
.
.
راهنمايي: از استاد اميد ياد بگير!

تكبير گودريون

اگر «تامبلر» نبود، «گودر» مرده بود!

حضور 85 میلیونی مردم، جهان را به حیرت واداشت

وي سپس درحالي كه چند نفر از حضار خنده ي خود را مخفي مي كردند، عده اي از خنده غش كرده و از حال رفته بودند و چند نفر از پشت پرده بال بال مي زدند و چيزي مي گفتند، افزود: البته من به ريال گفتم، شما به تومان حساب كنين! هرچند اگر برگه هاي تعرفه تمام نمي شد و ساعت اخذ راي نيم ساعت ديگر تمديد مي شد و حاميان انقلاب مخملي تقلب نمي كردند، جمعيت به صد ميليون هم مي رسيد!
.
.
.
سال آينده: حضور هشتاد و پنج ميلياردي مردم ايران در انتخابات سال گذشته، مشت محكمي بود بر دهان ياوه گويان!
.
.
.
مي گن دروغ رو اينقدر بزرگ بگين كه خودتون هم باورتون بشه

داستانهاي واقعي- يك

Friday, September 4, 2009

من سعي مي كنم هميشه مايوي آستين بلند بپوشم!
.
.
.
راهنمايي: حتا گوينده ي سخن بالا، مرد بود!

خيلي بي ادبن

راي ما رو دزديدن، دارن بهش گ*ز مي دن!؟
.
.
.
خدا ازشون نگذره

صد شرف داره به دولتي

يك- خاك بر سرت كنن، مدرك تو هم كه وقفي از كار دراومد؟!
***
دو - آقا دوماد چيكاره ان؟
تو يكي از شعبه هاي سازمان اوقاف و امور خيريه هستن
***
سه- والدين گرامي، با پرداخت به موقع شهريه، سهم خود را در امر مقدس وقف بپردازيد. با تشكر، امور مالي
.
.
.
راهنمايي تيتر: اقلا با پول خودمون درس خونديم، نه بودجه ي دولت

اينجاش رو خيلي دوست دارم

وقتي ميگه:
اللهم اِني اَسئلُكَ بِما تُجيبُني حين اَسئلُك، فاَجبني يا اللهُ يا اللهُ يا الله...

هلونامه

... از ديگر فوايد هلو مي توان به خاصيت «مُسهِل بودن» آن اشاره كرد كه در درمان «يُبوست» كارايي بسياري دارد...!

حيف نون

Thursday, September 3, 2009

از وقتي نون گرون شده، حيفم مياد بخورمش، اول خوب بهش نگاه مي كنم و بعد با احترام مي ذارمش تو دهنم و با اكراه قورتش مي دم...!
.
.
.
نمرديم و نون هزار تومني هم خورديم!

نامه علي عليه السلام به مالك، در باب وزيرانش

«مالك... بدترين وزراي تو كسي است كه پيش از تو وزارت اشرار را داشته و در گناهان شريك آنان بوده است. هرگز او را از خواص خود قرار مده، زيرا آنان ياران گنه كارانند و برادران ستمكاران»

تاكسي نوشت- يك

راننده تاكسي سر هر پيچ و موقع عبور از هر تقاطع بسم الله مي گفت و صلوات مي فرست، بعد مي پيچيد و رد مي شد. خدا رو شكر كه خدا صداش رو مي شنيد، وگرنه تا برسم به مقصد بيست و پنج بار مرگ بر اثر تصادف يا انحراف به چپ رو تجربه مي كردم!

خدا رو صدهزار بار شكر

كه اسرا يكي- يكي آزاد مي شن...
.
.
.
... و ما مي تونيم اقلا يك كلمه از ميرحسين بشنويم و يك فريم عكس ازش ببينيم!
.
.
.
موسوسي قهر كرده يا روزه ي سكوت گرفته؟!

قسمِت مي دم

يالا بذار تو گوشِت، جون من بذار تو گوشِت
.
.
.
راهنمايي: استاد ساسي مانكن، در باب گوشواره

مرخصي اجباري- استعلاجي

يكي از مزيت هاي خانوما به آقايون اينه كه در طول ماه رمضون حداقل يه هفته اي به مرخصي اجباري مي رن!

فحش جديد

Wednesday, September 2, 2009

مرتيكه ي جومونگ
حتا: برو گمشو مادر بيست و سي!

دلم ريش شد

اونايي كه توي گروه تواشيح (سرودهاي مذهبي به زبان عربي) صداشون رو نازك مي كنن و قاطي بقيه صدا كلفت ها مي خونن! اگه شنيدن صداي آواز زن گناه داره، پس شنيدن صداي مردي كه اداي زنها رو درمياره گناه نداره؟

وقتي ماه رمضون تو مدرسه ها بود

+ خانوم اجازه، اگه ته خودكار رو بكنيم تو دهنمون روزه مون باطل ميشه؟
- نه
= خانوم ته مداد چي؟
- نه
* خانوم اجازه؟ پاكن كن چي، روزه رو باطل مي كنه؟
- نه
# خانوم گوشه ي دفترمون چي؟
- نه
@ خط كش هم روزه رو باطل نمي كنه؟
- نه
$ خانوم ما حواسمون نبود چسب نواري رو با دندونمون كنديم، روزه مون باطل شد؟
- نه
.
.
.
زمان ما معلم ها چه صبري داشتن ها!

رسيدن به خير

مكالمه تلفني:
- سفر خوش گذشت؟ چيكار داري مي كني؟
+ بد نبود، دارم چمدون- ممدون هامو باز مي كنم
- حالا چمدونا يه چيزي، ولي مواظب باش مَمِدون هات رو باز مي كني، نيفتن بيرون!

خفه خون بگير ديگه

شريفي نيا خيلي رو اعصابي ها!
.
.
.
راهنمايي: احمدي نژاد سركه و مسعود ده نمكي هسته انگور است

جمهوري اسلامي

Tuesday, September 1, 2009

اين هم يكي ديگه از عجايب روزگار كه روزنامه «جمهوري اسلامي» كم كم داره تبديل ميشه به روزنامه ي جنبش سبز!

فوتبالفارسي

جدي دلمون رو به چه چيز اين فوتبال خوش كرديم؟ حالا ما هيچي، مسئولان چه اميدي به اين گ*ه دارن؟ درشو تخته كنين و خيالمون رو راحت كنين بابا...
.
.
.
تيتر از خودم نيست، يادم نيست كجا ديدمش

چند سال بعد در چنين روزي

ما به خرداد و تير و مرداد و شهريور و مهر و آبان و آذر و دي و بهمن و اسفند و فروردين و ارديبهشت پر از حادثه عادت داريم!

بخور بخور... تندتر بخور

عزيزانِ شب زنده دار، بيداردلانِ سحر خيز، تا هنگام اذان صبح فقط پنج دقيقه ي ديگر باقيست...!

تيتر دلاورانه ي خبر

گوينده ي خبر: شكست آمريكا در برابر ايران... (مكث) در واليبال قهرماني جهان!

آيا هنوز هستند؟

كساني كه فيلم مورد علاقه اشان تايتانيك باشد!؟
.
.
.
و حتا برايش گريه كنند!؟
و حتا آهنگش را گوش كنند!؟
و حتا پوسترش را به اتاق و ماشين شان بچسبانند!؟

اوقات فراغت

Monday, August 31, 2009

يكي از تفريحات سالم من اينه كه وبلاگ خودم رو باز كنم، اون بالا دكمه ي نكست بلاگ (وبلاگ بعدي) رو بزنم و با وبلاگهاي مختلفي توي دنيا، به طور تصادفي آشنا بشم

مادرِ حبيب...!؟

فحش نيست، اسم يكي از آهنگ هاي معروف حبيبه! تازه الان دارم مي فهمم كه چرا نسل قبل بهش مي گفتن «حبيب خر صدا»! با عرض معذرت از هوادارانش

رندانِ مستِ سبز

سه هزار و پونصد تومن، فداي خاك پاي استاد


.
.
.
راهنمايي: آلبوم «رندان مست» استاد شجريان وارد بازار شد. فكر كنم ركورد فروش در روز اول رو هم زد

نهج البلاغه، خطبه 103، در باب آخرالزمان

علي عليه السلام:
اي مردم، زماني براي شما فرا مي رسد كه اسلام در آن برگردانده مي شود، همان گونه كه ظرف با محتوياتش برگردانده مي شود.

اعتراف به آرزوي كودكي

بايد اعتراف كنم كه از بچگي دوست داشتم كه داور مسابقات واليبال ساحلي بانوان بشم، حالا كه نشدم حاضرم حتا توپ جمع كن شون هم بشم، يعني ميشه؟!

عبيد زاكاني و ايرج ميرزا

Sunday, August 30, 2009

واقعا ايراني ها روحيه لطيفي دارن. كجاي دنيا مردمش مي تونن با موضوع تج*اوز جن*سي به جوانهاي مملكتش در زندان، و حتا با شيشه نوشابه و باتوم، اينقدر جوك بسازه؟!

دانه ي بلند و پولدار

دو ماهي ميشه كه تلويزيون بدجوري وابسته شده به دانه هاي بلند!
.
.
.
راهنمايي: تبليغ انواع و اقسام برنج هاي دانه بلند

يكي به ميخ، ده تا به نعل

احمد توكلي و علي مطهري و محمدرضا باهنر
.
.
.
اينا خودشون مي دونن طرف كي هستن اصلا؟!

مترجم فرانسوي

داشتم يه فيلم فرانسوي مي ديدم، يه جاييش مرده به زنه گفت: «كونت خو سوپس»! يعني چي؟

نوستال دوران جاهليت- چهار

- پدر بزرگ از قديما برامون بگو
+ آره بچه ها... يادش به خير... اون زموناي قديم، ياهو به جاي گروپ، كلاب داشت، بعد با بچه ها اونجا جمع مي شديم و حرف مي زديم و حتا ميتينگ هم مي ذاشتيم. اون روزا فقط ياهو ايميل داشت و هات ميل. جيميلي دركار نبود
- جدي پدر بزرگ!؟ گودر چي؟
+ نه بچه ها، نه گودر بود و نه حتا توئيتر
- واي پدر بزرگ تو چه دوران بدي زندگي مي كردين!

ارتباط مستقيم

Saturday, August 29, 2009

الو؟ سياوش جان؟ من الان دارم از ميدون هفت تير صحبت مي كنم... اينجا خيلي شلوغه... گاردي ها مردم رو بستن به گلوله... سي و هفت تا مرده رو من خودم با چشمهاي خودم ديدم... (صداي شعار پسزمينه)... كف خيابون رو خون گرفته... الان لباس شخصي ها دارن با قمه سر يك دختر رو گوش تا گوش مي برن... واي... خونش پاشيد رو من... من از مردم مي خوام همه بريزن بيرون... (صداي شعار پسزمينه)... «بابا، بابا، من پي پي دارم، بيا منو ببر توالت... مرد، پاشو ديگه از پاي ماهواره، باز نشستي داري با كجا حرف مي زني، پاشو اين بچه رو ببر سرپا كن، بعد هم برو سر كوچه يه شونه تخم مرغ بخر براي شام»... خوب سياوش جان، من بايد برم. خدانگهدار

Caster Semenya

يعني تعيين جنسيت اين بنده خدا خيلي سخته؟ خوب يه توك پا بفرستنش بياد ايران، سه سوته معلوم ميشه!

ربنا

كارمون شده يه ربع مونده به اذان مغرب، سي دي ربناي شجريان رو بذاريم تو ضبط و صداش رو تا آخر بلند كنيم تا همه ي محله مون نوراني بشه
.
.
.
راهنمايي: دانلود ربناي شجريان

خدا قسمت نكنه

دوش حموم داره چكه مي كنه توي لگن، ياد بچه هاي كهريزك افتادم!

امثال و حكم- يك

ظريفي مي گفت: بادي كه در سحرگاهان و بلافاصله پس از بيداري، در رختخواب در مي شود، مفرح ذات است، هيچ بادي خواص آن را ندارد و لذتش با هيچ چيز برابري نمي كند!
.
.
.
راهنمايي: كنترل صداش رو داشته باش!

زوج هنري

Friday, August 28, 2009

هنوز فرق كامران و هومن رو نفهميدم، نمي دونم الان كدوم به كدومه!؟

كميته تحقيق و تفحص

شهادت چهار مرد عاقل و عادل بر ديدنِ وارد شدن ميل در سرمه دان!
.
.
.
راهنمايي: كروبي اسناد خود را ارائه داد

كرامات جومونگ

از معجزات جومونگ همين بس كه يكي از دوستاش كه آهنگره يه تيكه آهن رو ميگذاره توي كوره و بعد از چند ثانيه درمياره و با چكش چند تا تقه مي زنه روش و بعد مي گيره رو به دوربين... و اون تيكه آهن تبديل شده به يه شمشير فولادي و آبديده!

تحليل بيضوي

اگه سيد محمد هشت سال پيش، يك صدم تخ*م هاي شيخ مهدي رو داشت، حال و روزمون به از اين بود!

اين روزا جاش خاليه

Thursday, August 27, 2009

چه خبر از دكتر سردار سرلشكر سيد يحيي رحيم صفوي؟

خود امام زمان بيني

وي گفت: در بين ياران امام زمان (عج) پنجاه زن وجود دارد. سپس افزود: مگر چه چيز من از ايشون كمتره كه نتونم سه تا زن رو تو كابينه جا بدم!؟

خدا ازشون خيلي قبول كنه

همين الان باخبر شدم كه چند روز ديگه افطار دعوتيم، به صرف پيتزا و سالاد الويه! آخر روشنفكر مذهبي

وقتي تف مي كني، يه پا روش بمال لامصب

اي كسانيكه ايمان آورده ايد، روزه بگيريد. مبادا كه آب دهان خود را روي زمين اندازيد و آنرا له نكنيد، باشد كه بنده اي خلط سينه ي شما را ببيند و از حال برود...!