خواننده: اَ... آ... اُ... هه... اِ... هو... ها ها ها... چَهچَه...
(بعد از پنج دقيقه)
رامين زماني: ميدوني، جنس صدات رو خيلي دوست دارم، دايناميكت بد نيست، و آكوستيك تونت وري گود بات ايتز نات ماي فيوريت اند ماي نيم ايز رامين، اوكي؟ مرسي
مريم حيدرزاده: شما خيلي خوب مي خونين ولي احساس ندارين و من دنبال احساسم... ببين اشكامو... هِق هِق...
هنگامه: واي... من عاشق صدات و خودت شدم... تو مرحله بعدي و مرحلهي آخر و فينال و برنده شدنت مي بينمت... (ناگهان لهجه اش شمالي مي شود) لاو ميتركونمت
اميد: شما بسيار متشخص هستين و خوب مي خونين، بسيار سپاسگذارم
ستار: (با دستش جلوي دهانش را گرفته و درحال انفجار از خنده است) گم شين بيرون
نگي: (كسي پشت سر نگيِ من حرف بزنه با من طرفه ها!)
محمد: بعله اينم شركت كنندهي بعدي نكست بُرژن استار بود...
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
3 comments:
غش و ضعف و کف و خون !
هنگامه وسط حرفای بقیه: بله، آهان، درسته، منم می خواستم همین رو بگم.
خيلي باهال گفتي . خنديدم خيلي .
ممنون
Post a Comment