فحش دوپهلو

Saturday, July 31, 2010

بچه که بودیم، خیلی مودب بودیم، وقتی می‌خواستیم به دوستامون فحش بدیم با شدت و سریع بهش می‌گفتیم: «برو خارکُ سیاحت کن!» و از این نکنه سنجی خودمون خیلی لذت می‌بردیم!

نصایح پدرانه- 6

پسرم! بعد از پایان مکالمه با موبایل، دکمه قطع آن را حتما فشار بده.
چون ممکنه اون طرف خط که دست برقضا رییس‌ت هم هست، قطع نکنه و بعدش فحشهایی که بهش میدی یا باد معده‌ای که ازت خارج میشه رو بشنوه و آبروت بره!

آقا داماد عصیان-گر

- خوب می‌فرمودین، آقازاده چه کاره‌ان؟
+ راستش گیکن. خیلی هم خوش‌تیپ هستن، هی تیپ می‌زنن، مدل ریشش‌شون رو عوض می‌کنن، پیرهن یقه باز می‌پوشن، کلاه‌های مختلفی هم دارن، وقتی هم تو بی‌بی‌سی ظاهر میشن، پیرهن چسب می‌پوشن که نوک جی‌جی هاشون می‌زنه بیرون... خلاصه جیگرین برای خودشون!

غربزن- 5

عقلش نمی‌رسه كه وقتی مهمون ميره خونه‌اش، كاور پلاستيكی روی مبلش رو برداره تا هم باسن مهمون از گرما تاول نزنه، هم هر سی ثانيه يكبار سُر نخوريم پايين و مجبور بشيم دوباره بريم بالای مبل!
پست 427

یک سال گذشت

Friday, July 30, 2010

توجه! این متن یک نوشته جدی و طولانی و شخصی است، اگه حوصله و علاقه ندارین ادامه ندین!
***
سال گذشته همین روزها بود که با دیدن شرایط جامعه با خودم گفتم باید جایی بنویسم که بتونم حرف دلم رو بدون سانسور بزنم، با وجود چند تا وبلاگ دیگه، اینجا رو هم باز کردم. فکر نمی‌کردم شناخته بشه و طرفدار پیدا کنه، راستش اصلا فکر نمی‌کردم که تا یک ماه دوام بیاره، چه برسه به یک سال! خدا رو شکر
الان بعد از یک سال و تقریبا 1500 پست، بیشتر از 1500 تا مشترک در گودر دارم و با وجود فیلتر شدن، روزانه حدود 200 تا بازدید. خوشحالم که تونستم مخاطبم رو جذب کنم.
مدتیه که دنبال بهانه می‌گردم تا به یه عده که بهم انتقاد می‌کنن جواب بدم، والان دیدم این پست بهترین بهانه است. نمی‌دونم چند نفرن یا یک نفره که خیلی علاقه داره با اسمهای مختلف کامنت بگذاره و میل بزنه و بهم چرت و پرت بگه. عرزشی نیست، چون هر وقت پست مذهبی می‌نویسم بهش برمی‌خوره!
من مسلمونم، شیعه دوازده امامی، طبیعتا نماز هم می‌خونم و به سایر مسایل دین هم اهمیت می‌دم. شاید باور کردنی نباشه براتون، دوران دبستان و راهنمایی و سه سال اول دبیرستان رو هم در مدرسه مذهبی درس خوندم. مدرسه‌ای که علاوه بر درسهای عادی، درسهای مذهبی هم بهمون می‌دادن، عربی و احکام و تفسیر قرآن و... چند تا از معلمهامون هم روحانی بودن. روحانی واقعی!
بعد از سال سوم نشستم و با خودم فکر کردم که الان یا باید برم شیخ بشم و یا مهندس و اینجوری بود که جنگ بین حوزه و دانشگاه راه افتاد و آخرش هم دانشگاه پیروز شد! مهندس شدم و رفتم سربازی. با وجود اینکه بسیجی فعال داشتم ولی افتادم تو ارتش و عصاره‌ام کشیده شد بطوریکه دیگه کارت بسیجم هم باطل شد!
بعد از سربازی هم چسبیدم به کار و زندگی. هنوز اعتقاداتم رو به مذهب از دست ندادم ولی دوست ندارم که خشکه مقدس باشم و اجازه هم نمیدم که کسی به این دو وجه شخصیتم توهین کنه: یکی مذهبی بودنم و دیگری باز بودن فکرم (نمی‌گم روشنفکر، چون این واژه خیلی مقدسه و به همین راحتی نمیشه به هرکسی اطلاق کرد)
به هرحال چه بخواهیم چه نخواهیم من اینجوریم، شاید درست نبود که این حرفها رو بزنم و شاید بعد از گفتن این چیزها تعدادی از خواننده‌هام رو از دست بدم، ولی دوست دارم طرف مقابلم واقعیت من رو بدونه تادرست بتونه درموردم قضاوت کنه. بهترین راه شناخت من هم خوندن نوشته‌هامه!
پارسال در این روز 13 تا نوشته پست کردم و امروز همین یک پست!
معذرت می‌خوام که وقت‌تون رو گرفتم، امیدوارم که همیشه دلشاد و سالم باشین
:)

جوانمرگی

Thursday, July 29, 2010

میگم: این روزا چقدر مرگ و میر جوانها زیاد شده!
میگه: خوب ننه بزرگ من که با موتور نمیاد تو خیابون تک‌چرخ بزنه، یا کریستال رو اُوردوز کنه، یا از غصه بیکاری و قسطهاش سکته کنه و...

ژانر کلاسگذاران

اونایی که کلاس می‌ذارن:
مردان: یادش به‌خیر، دوران خدمتمون تو زمستون، برفهای کوه‌های کردستان...
زنان: وقتی دماغم رو عمل کردم، ده میلیون خرج برداشت...
مردان و زنان: خط موبایلم رو زمانی خریدم که دو تومن قیمتش بود...
!

غربزن- 4

- شومبول مضاعفی دارم...
(حضار در ِ باسن خود را دو دستی می‌چسبند!)
پست 423

کار کار انگلیسه

Wednesday, July 28, 2010

هی میگن بی‌بی‌سی با ایناست، شما باور نمی‌کنین، دلیل از این محکمتر که تو برنامه‌هاش به جای کامپیوتر میگن «رایانه»!

پاپیون

اون دو تا چیز توپی شکلی که زیر گلوی بز آویزونه، چیه؟ یه جوریه، خیلی ضایع‌ست!

درجلسه خواستگاری اتفاق افتاد- واقعی

- به سلامتی، تحصیلات آقازاده چی هست؟
+ مهندسن
مادربزرگ عروس: الان تو سر سگ بزنی مهندس میریزه، شغلش چیه؟
.
.
.
با چشمهای خودم دیدیم!

مناجات خواجه عبدالله- 8

Tuesday, July 27, 2010

الهی!
اگر از دوستانم، حجاب بردار
و اگر مهمانم، مهمان را نیکو دار

هوسی هوسی هوسی

- اگه گفتی فرق شادی و عزاداری تو مذهب اختراعی اینا چیه؟
+ تو عزاداری‌شون با یه ریتم سینه می‌زنن، تو شادی‌شون با همون ریتم دست می‌زنن!

کامی جون

فکر کنم «کام*ران نج*ف‌زاده»، چوچک «حیاتی» و «حسین‌زاده» بوده. چون وقتی گزارشهاش تموم میشه، این دو تا یه لبخندهای معناداری می‌زنن که بیا و ببین! حتما دلشون براش تنگ شده!

غربزن- 3

اينقدر غر نزن كه «زندگی سخته و...» از اين حرفا. برو يه ليوان ايستك آناناس كه گرم شده بخور تا بفهمی چيزهای سخت‌تری هم تو دنيا وجود داره!
پست 410

امام زمان خودت بیا دیگه، تو رو قرآن

Monday, July 26, 2010

از اول که آرامش خاصی داشت، هاله نور هم که دور کله‌اش دیده بود، سید هم که شد، حالا هم که داره پیشگویی می‌کنه، پس فردا اگه این مرتیکه‌ی دجال بگه من امام زمانم، چه خاکی به سرمون برزیم؟

ضرب‌المچل- 7

از اون نترس كه های و هوی داره، از اون بترس كه حال و هول داره!

student girl from felan

اینایی که دانشجو هستن و تو پروفایلشون می‌نویسن student لابد خیلی حرص می‌خورن وقتی بقیه فکر کنن دانش‌آموزن؟!

فرکانس جدید فارسی وان بدون پارازیت

حالا که فارسی وان رو قطع کردین، اقلا هر شب ازغدی و حسن عباسی و شهرام امیری پخش کنین یک کم بخندیم!
.
.
.
پینوشت: تیتر سرکاری بود تا یک کم بخندیم!

عذر می خوام سرکار خانوم

Sunday, July 25, 2010

یکی از ترفندهای من تو اداره‌ها و بانکها که باعث میشه کارم به طرز معجزه‌آسایی با سرعت پیش بره، اینه که می‌گردم از بین کارمندهای خانوم، زشت‌ترین‌شون رو انتخاب می‌کنم و بعد با یه حالت اشتیاقی می‌رم جلو و با احترام خاص همراه با دلبری، کارم رو بهش میگم!
خدا از سر تقصیراتم بگذره!

گیهان و خوانندگان- فارسی وان

من هم کاملا با شبکه مستهجن و ضدانقلابی فارسی وان مخالفم ولی از مسولان محترم صدا و سیما خواهشمندم تا برای اینکه هموطنان‌مان به سوی شبکه‌های بدتر و دروغ‌پردازی همچون بی‌بی‌سی و وعا نروند، دوباره پخش فارسی وان را آزاد کنند. هرچند که کاملا با این شبکه بد و مخرب مخالفم و هیچگاه آن را تماشا نمی‌کنم.
با تشکر
mohadesse_love_Salvador_Cerinza@yahoo.com
از دوگنبدان

آلون دولون

آیا واقعا کسی وجود داره که طاقت شنیدن صدای ضبط شده‌ی خودش رو مثلا روی فیلم، داشته باشه و حالش از بدصدایی خودش به هم نخوره؟!

غربزن- 2

بسمه تعالی
شهرداری خر است
نقطه
پست 396

دماسنج طبیعی

Saturday, July 24, 2010

به نظرم گرمای هوا از چهل و پنج درجه هم گذشته. این رو میشه از روی میزان دیوانگی مردم فهمید، یکیش خودم!

هکر کلاه سبز

امروز یک هک بزرگ انجام دادم. رمز گاوصندوق بانک رو فهمیدم، 123456 بود. کافیه یه شب بتونم داخل بانک بشم و سیستم دزدگیرش رو از کار بندازم، بقیه‌اش حله!

نصایح پدرانه- 5

- پسرم! ازدواج بدون عشق هم ممکن است، شک نکن!

بچه که بودیم

Friday, July 23, 2010

نمی‌دونم شما هم اینجوری بودین یانه، وقتی لباس جدیدی می‌خریدم، تا مدتها مارکش رو یه گوشه نگه می‌داشتم!

پیشکسوت ازواج هنری

یه زمانی بود که پشت سر «اندی و کوروس» همون حرفهایی رو می‌زدن که الان پشت سر «کامران و هومن» می‌زنن!

مسافری از دره سیلیکون

یکی از دوستام «سن خوزه» زندگی می‌کنه چند روزیه اومده ایران، میرم پیشش هی خودم رو بهش می‌مالم میگم تو بوی گودر اصل میدی، خیلی برام عزیزی...!

پینوشت: از جمله شرکت های بزرگ واقع در دره‌ی سیلیکون می‌توان موارد زیر را نام برد:
اینتل، ای ام دی، ادوبی سیستمز، اپل، ای بی، گوگل، اچ پی، اوراکل، یاهو، سيسكو سيستمز، انويديا، سايمانتك، سان ديسك

دلیل افت تحصیلی

Thursday, July 22, 2010

به نظرم از دلایل افت تحصیلی من در دوران راهنمایی این بود که هم دوچرخه داشتم، هم آتاری و هم تفنگ بادی. دیگه بابام نمی‌دونست چه جوری مجبورم کنه درس بخونم!

غربزن- 1

تا چند وقت پیش یه بلاگی بود که منم توش می‌نوشتم، به اسم «غر بزن». بعد بنا به دلایلی دیگه توش ننوشتم و بعدتر هم بنا به دلایل دیگه‌ای بسته شد. برای اینکه نوشته‌هام توی اون بلاگ جمع و جور باشه و ممکنه اون بلاگ کلا بسته بشه، بعضی از چیزهایی که اونجا نوشتم رو، توی بلاگ خودم با ذکر منبع اصلیش آرشیو می‌کنم. با لیبل غربزن.
.
.
.
می‌خوام وقتی بزرگ شدم، پولدار بشم، تا هرسال شب عيد برم يه خونه‌ی نو بخرم تا ديگه لازم نباشه مثل «كوزت و اليور توئيست» خونه‌تكونی كنم كه تا بعد از سيزده فروردين نتونم كمر راست كنم!
پست 365

نصایح پدرانه- 4

- پسرم! هیچگاه شورت ِ شل و ول نپوش!

دائم‌الجنب و البریود

Wednesday, July 21, 2010

نمی‌دونم هنوز هم تو مدرسه‌ها، بچه ها برای فرار از نماز جماعت میگن ما عذر شرعی داریم؟

خوشبختی یعنی...- 13

دیدن باز شدن تخم‌های مرغ عشقهات، تو لونه‌شون...

روز پاسدار در فرودگاه اتفاق افتاد- واقعی

یکی از مسافران بعد از دیدن یک میز پر از شکلات و اینجور چیزا، رو به مامور حراست فرودگاه: اینا برای چیه؟
پاسداره: روز پاسداره، شماها که نمی‌تونین حلوای پاسدارها رو بخورین، اقلا شیرینی‌شون رو بخورین!
مسافره: خوبه خودتون هم می‌دونین که همه مردم منتظرن حلواتون رو بخورن!

غیبت- 9

Tuesday, July 20, 2010

- آقا راضی باشی، غیبت‌ات رو کردیم...
- بازم بکن...

گشت نسبت عاشقانه / عارفانه

- شما دو تا چه نسبتی با هم دارین؟
+ نسبت دل و دلدار...
- گم شین تو مینی‌بوس!
+ نه صبر کنین با یه مثال توضیح بدم براتون. ببینین مثلا شما تو خونه با زیرشلواری هستین ولی الان با لباس نظام، درست شد؟
- ... زود برین پی کارتون! نفر بعدی

کم‌ کاری دوستان گودری

به نظرم در حق دکتر عباسی جفا شده، چون به اندازه‌ای که به قضایای «زلزله» و «پوست آرنج» و «مرده‌شور هیکل» و... تو گودر بها داده شد، به «زنای ذهنی» پرداخته نشده!

تجسم کن

اگه به کـُنه مطلب بری، وقتی به کسی میگن «کله شق» باید قیافه اش خیلی وحشتناک باشه!

نامبرده و گوگل

Monday, July 19, 2010

یکی از سرگرمی‌های نامبرده یافتن لوگوهای جدید گوگل بود!

نصایح پدرانه- 3

- پسرم! سعی کن رانندگی بدون دست را یاد بگیری، بعضی وقتها لازم می‌شود!

در خانواده ما اتفاق افتاد- واقعی

ميگم: زبونم مو درآورد از بس گفتم...
نفر اول: موچين بدم؟!
نفر دوم: نه، با داروی موبر درستش ميكنه!
نفر سوم: اپی‌لیدی هم داریم ها!
نفر چهارم: با ژیلت بزن!
من: غلط کردم، یه چیزی هم روش خوردم، بس کنین!

طعم‌های دوران کودکی

Sunday, July 18, 2010

یه مزه‌هایی هست که از بچگی زیر دندونم مونده... خمیر دندونی که قورت می‌دادم، تکه ای از مهر نماز بابام، ته مداد سیاه استدلر، تخمه ژاپنی با پوست و...

دهه‌ی بیلاخ

برخلاف تمام آلت‌هایی که دهه شصتی‌ها خوردن، یه شانسی که آوردن اینه که با پدیده نت و علی‌الخصوص گودر دارن بزرگ میشن!

دل به دل راه داره

- از خودم بدم میاد...
+ چه جالب، اتفاقا منم از خودت بدم میاد!

خوشبختی یعنی...- 12

Saturday, July 17, 2010

اونی که دوستش داری، دوستت داشته باشه...

زرررت ِ حضار

گوینده تبلیغ: با حضور تک ستاره موسیقی پاپ ایران... افشین!

اسلام vs مسیحیت

به نظرم یکی از جذابیت های دین مسیحیت نسبت به دین اسلام، مراسم «اعتراف» شونه. وقتی میری پیش یه آدم و به گناهانت اعتراف می‌کنی و اون آدم هم بهت قول میده که آمرزیده میشی!

نصایح پدرانه- 2

Friday, July 16, 2010

- پسرم، هیچ‌وقت به منشی دفترت رو نده، حتی جواب سلامش رو هم نده، چون ممکنه پس فردا ترتیبت رو بده!

مالیاتی که می‌دهیم

رفتم اداره دارایی برای اظهارنامه و مالیات. پزشکی هم آمده بود برای اظهارنامه‌اش. فوق تخصص و جراح. همونجا براش با پونزده درصد قطعی کردن. فکر می‌کنین مالیاتش چند شد؟ حدس بزنین! بعله، درست حدس زدین، نه هزار و دویست تومن، ناقابل!

شهرام ِ ضد اعتصاب

از عجایب روزگار اینه که شهرام امیری که تا چند روز پیش داشت با سیا و اف‌ بی‌آی موش و گربه بازی می‌کرد، یهو تا اعتصاب بازار به جاهای حساس رسید، راحت فرار کرد و برگشت به ایران؟!

نوستال دوران جاهلیت- سی و هشت

تابستون که میشد، عشقمون این بود که از این جوجه طلایی‌ها (که بعدا رنگیشون هم اومد) برامون بخرن و باهاشون بازی کنیم و تا آخر تابستون طفلکی‌ها می‌مردن!

اعیاد شعبانیه مبارک

اگر برای تولد امام حسین (ع) به اندازه‌ای که برای شهادتش عزاداری می‌کنن، شادی می‌کردن، الان از مردم اسپانیا هم شادتر بودیم!

شهرام و شهرام

شهرام جزایری رو با صورت ورم کرده و کبود برگردوندن ایران، شهرام امیری رو با اضافه وزن و گردن کلفت! ببینیم عاقبت جفتشون چی میشه؟

غیبت- 8

Thursday, July 15, 2010

- آقا راضی باشی، غیبت‌ات رو کردیم...
+ اختیار دارین، خوب بود؟

سرشماری ایرانی های ِ مقیم خارج ِ گودر

در ادامه طرح سرشماری خودم از بچه‌های گودر،
لطفا دوستانی که در خارج از ایران هستند، این پست رو لایک و شر کنن!

بچه ها بیان...- نوزده

پس بیائید همه با هم نزدیکی کنیم... از این نزدیکی‌ها، نه از اونا!

قدرت اسپرماتوزوئید

خیلی عجیبه، تو هر فیلمی که به دختره تجاوز میشه، نه دختره و نه متجاوز هیچکدوم نازا نیستن و زرتی دختره بعد از همون یک دفعه حامله میشه!

گشت نسبت فارسی وانی

Wednesday, July 14, 2010

- شما دو تا چه نسبتی با هم دارین؟
+ نسبت ماماجون و یه‌یانگ یا
سالوادور و ایزابل، یا
ایگناسیو و مارگاریتا، یا
اسکار و تاتیانا، یا... بازم بگم؟
.
.
.
توضیح: شاید این نوشته دوبار پست شده باشه، گیر ندین و دست به گیرنده‌هاتون هم نزنین!

ژانر هماهنگ ِ مخلوط

اونایی که خیلی نازن،
اونایی که شکل غازن،
یا عین ته پیازن،
با گردن درازن،
هی به خودشون می‌نازن!

نوستال دوران جاهلیت- سی و هفت

یه زمانی بود که بهترین تفریح‌مون تو روزهای عید، دیدن برنامه تلویزیون بود که توش یه آقایی می‌اومد و تقلید صدا می‌کرد و صدای هلی‌کوپتر و تشویق مردم توی استادیوم فوتبال رو با دهنش درمی‌آورد!

نصایح پدرانه- 1

- پسرم! امروز كه بهشون حق طلاق بديم، فردا حق بچه‌دار نشدن می‌خوان، پس فردا حق ِ ندادن، پسون فردا هم حق ِ كردن...!

فتبارک ا... احسن الخالقین

Tuesday, July 13, 2010

اونایی که تا چشمت بهشون می‌افته، دلت ناخودآگاه می‌لرزه...

انسانهای آدم‌نما

بالاخره نفهمیدم «انسان» بودن بهتره یا «آدم» بودن؟

ستاره‌ی هلندی

غم باخت هلند برای طرفداراش یه طرف، برای طرفداران اون ستاره معروفش که حالا دیگه به فالوئرهاش سرویس مجانی نمیده، یه طرف!

خدائیش کچلا شانس دارن

کچل هم نشدیم که شانس بیاریم بشیم علی مصفا که لیلا حاتمی گیرمون بیاد!

یواش بگو، شاید زشت باشه

Monday, July 12, 2010

یه جایی دیدم که چند تا از جمله‌های سرکاری که باید تکرار کنی رو نوشته بود، یاد این جمله معروف افتادم. سه بار پشت سرهم و سریع تکرار کنین:
سرشیر و سرکه، سیری شیش هزار
!

خشایار مستوفی

آقای حمید لولایی هستن، در حال سماع عارفانه، بعد از دیدار عاشقانه...!

بابام و جام جهانی- قسمت آخر

بابام بعد از تحت تاثیر قرار گرفتن از اشکهای کاسیاس و رقص ملکه اسپانیا و نوای شکیرا: دلم برای هلندیها میسوزه، مهمان‌نوازهای خوبی هستن!
بعد صداش رو میندازه تو گلوش و با لحن جواد خیابانی میگه: به نظر من برنده اصلی این جام «پل ِ اختاپوس» بود!
بعد که فردوسی‌پور گفت «خود اسپانیایی‌ها می‌خوان کشورشون تعطیل بشه، قبول نکردن اما مثل اینکه نمی‌دونن کلا تعطیل کردن کار ساده‌ایه!» بابام پاشده تلویزیون رو می‌بوسه میگه خدا این پسر رو حفظ کنه، کار دست خودش نده با این زبونش!
.
.
.
جام جهانی تموم شد و جلسات فوتبال‌بینی من و بابام هم به پایان رسید. ولی باتوجه به هوادارانی که بابام پیدا کرده، از این به بعد گزیده‌ای از سخنان حکیمانه‌اش رو براتون می‌نویسم تا دلتون براش تنگ نشه!

همسایه‌هایی که داریم- واقعی

خونه همسایه آتیش گرفته، همسایه‌ها به جای اینکه کمک کنن، نفری یه دوربین و موبایل آوردن و دارن شکار صحنه‌ها می‌کنن!
آتش نشانی بعد از خاکستر شدن خونه رسیده، می‌خوان شلنگش رو باز کنن، اشتباهی شیر رو باز می کنن، شلنگ از دست یارو درمیره، همه تماشاگران رو خیس می‌کنه!
از بس آب ریختن تو خونه، دیوارهای خونه ترک برمی‌داره، ولی هنوز آتیش شعله میکشه و همسایه‌ها ریسه رفتن از خنده!
لاستیک ماشین همسایه تو پارکینگش می‌ترکه، از صدای انفجار همه فرار می‌کنن و همدیگه رو زیر دست و پا له می‌کنن و خنده‌بازار راه می‌افته!
خلاصه زندگی همسایه خاکستر شد ولی بقیه همسایه‌ها یه شب به یادموندنی و لذتبخش رو تجربه کردن!

شفاف سازی ِ پشم

وی در مراسم رونمایی از مدلهای موی ارزشی، بعد از چند سال تاکید کرد که منظور مااز جمله‌ی تبلیغاتی «مشکل ما مدل موی جوانان نیست» منظور موی سر نبوده و موی در کونشان بوده است!

انواع زنان از لحاظ پروازهای خارجی

Sunday, July 11, 2010

در پروازهای خارجی، خانومها دو دسته‌ان: یکی اونا که وقتی از توالت هواپیما میان بیرون شناخته میشن، یکی اونایی که شناخته نمیشن!

مجلس ِ تحت‌الامور

میزان حال فعلی افراد است، رای ملت به آرنجتان!

دیالوگ- هفت

«وقتی کسی به پارتنرش میگه: باید با هم حرف بزنیم، یا منظورش اینه که: باید به هم بزنیم، یا اینکه: من حامله‌ام!»

پدر خوب

Saturday, July 10, 2010

شعار ریتمیک تبلیغاتی:
با مادر خوب،
همگی میدیــــم،
به پدر خوب!

ژانر آنلاین

اینایی که هر فیدی که وحیدآنلاین شر میکنه، فکر می‌کنن اونا رو خود وحید نوشته و زیرش نظر میدن و فکر می‌کنن اگه نظر ندن بقیه فکر می‌کنن لالن!

معاشقه یک روشنفکر دینی و همسرش

مرد: مرده‌شور هیکلت رو ببره، بیا یه توله پس بندازیم!
زن: خفشه پفیوز، بتمرگ!
.
.
.
پینوشت: با عرض معذرت از روشنفکران دینی واقعی!

در کیش اتفاق افتاد- واقعی

- آقا ساحل از کدوم طرفه؟
مرد بومی با تمسخر: عامو اینجا جزیره است، از هر طرف بری به ساحل می‌رسی!

شعارهای تعطیلات تابستانه یکشنبه و دوشنبه

می‌جنگیم، می‌میریم، پولمونو پس می‌گیریم، ولی مالیات نمی‌دیم
نترسین، نترسین، ما همه حاجی هستیم
پول ما رو دزدین، دارن باهاش پز میدن
بسیجی واقعی، دشمن اداره‌ی دارایی
!

به کار نگوئید نماز دارم

Friday, July 9, 2010

یه تجربه شخصی نشون میده که هروقت بعد از انجام همه‌ی کارهام، نمازم رو خوندم، حضور قلب بیشتری داشتم، نسبت به وقتهایی که در اوج کارم و اول وقت نماز خوندم و توی نماز فکرم همش دنبال کارهام بوده!

نون زیر کباب

دوست ِ خواهر یا حتا همسر یا حتا خواهرش!

غیبت- 7

- آقا راضی باشی، غیبت‌ات رو کردیم...
+ راضی نیستم
- به درک، ما که کردیم!

موضوع جدی: دزدی مطلب

لابد می‌دونین که به جز اینجا، توی چند تا وبلاگ گروهی هم می‌نویسم. اسم‌هاشون با توضيحات در اینجا موجوده.
امروز یکی از خواننده‌ها برام کامنت گذاشته بود که نوشته‌هات رو توی فیس‌بوک هم می‌بینم و آیا اونجا هم می‌نویسی یا نه؟
رفتم تا ببینم موضوع از چه قراره. رسیدم به صفحه‌ای با این نام: لطفا گوسفند نباشید.
http://www.facebook.com/pages/ltfa-gwsfnd-nbashyd/103220183050321?v=wall&ref=ts
من خیلی از فیس‌بوک سر درنمیارم و حالیم نیست چی به چیه، ولی دیدم یه صفحه است که پر شده از نوشته‌های وبلاگهای مینیمال که بیشتر نوشته‌های من هم اون توست!
موندم که یعنی چی؟ هرچی گشتم لینک به بلاگم رو ندیدم. الان هم نمی‌دونم قضیه چیه و این آقا کیه و با چه اجازه‌ای نوشته‌های بلاگ من رو کپی می‌کنه اونجا!؟
به هرحال از همینجا اعلام می‌کنم بنده فقط در بلاگهای: مملكته داريم؟ امروز چه خبر؟ من اگه خدا بودم، سنگ قبر و فقط برای یک مشت لایک می‌نویسم و لاغیر
یه آیدی هم در فرندفید دارم که زیاد ازش استفاده نمی‌کنم و تنها راه ارتباطی من با خواننده‌هام آدرس ایمیلم هست.
مسئولیت نوشته‌هام در همین بلاگها رو به عهده می‌گیرم و از هرکسی که بدون اجازه و اعلام از این بلاگ نوشته‌ای رو در جایی نقل کنه، راضی نیستم و روزی سه بار دعا می‌کنم که به زمین گرم بخوره! بی‌رودرواسی
باز هم می‌گم هرکی لطف کرد و به این بلاگ لینک داد، به من بگه تا در حد خودم جبران کنم.
برسونین به دست اون آقای بانمکی که داره نوشته‌های من و دوستام رو بي‌اجازه تو صفحه فیس‌بوکش کپی می‌کنه
والسلام

آب هلو جهت تقویت سرعت تایپ

Thursday, July 8, 2010

درسته که بالاخره اون هلو رو خوردم، ولی در عین حال ری*دم روی صفحه کلیدم!

توي ده شلمرود، انينه تک و تنها نبود

اين مالياتي رو کجاي دلم بذارم ديگه...
تومبوکتو- مالی

ژانر بخشندگی

اینایی که «میدن و میرن» و اینایی که «میدن و نمی‌رن»‏!‏

مناجات خواجه عبدالله- 6

الهی!
هرچه مرا از دنیا نصیب است، به کافران ده!
و آنچه مرا از عُقبی نصیب است، به مومنان ده!
مرا در این جهان، یاد و نام توبس!
و در آن جهان، دیدار و سلام تو بس!

جریمه‌ی پیشگوزی

میگن قرار شده اختاپوسه به عنوان جریمه، لباس‌های «لو» سرمربی آلمان رو که چند وقته نشسته، بشوره!

پویول

به زبون اشاره خارجکی یعنی: مالیدم به درتون!
شرمنده، امشب خیلی بددهن شده این بچه...!



عکس از اینجاست

گزارش تصویری آلمان- اسپانیا

میگن آلمانها وقتی نتونستن با اختاپوس از سد اسپانیا بگذرن



دست به دامن سوپرمن شدن



که اونم گیر اقتاد.



در نتیجه هیچی دیگه، گریه کردن!

سوژه برای گشت نسبت

Wednesday, July 7, 2010

آلت ِ تناسبی!

سيستم بازی آلمان در برابر اسپانیا لو رفت

فکر می‌کنم آلمانها می‌خوان با روش «کون به هوا» امشب بازی کنن. شاید هم فکر می‌کنن اسپانیایی‌ها تمایلات همجنس‌گرایانه دارن و می خوان اینطوری گولشون بزنن!

در پرده سخن می‌گویم

عده معدودی هستن که از بس تنگ می‌پوشن، رد بندش می‌زنه بیرون... لامصب خوب اقلا نپوشش تا رد بندش دیده نشه!

یک جواد، یک جام

گزیده‌ای از سخنان گهربار جواد خیابانی در بازی هلند- اروگوئه:
- امان از این دیرک دروازه...
- بازیکنان ناشناس و بازیکنان کم‌شناس...
- فلان بازیکن هم میدان رو ترک کرد هم دنیا رو...
- اسم فینالیست رو با مداد بنویسین...
- امشب یا هلند یا اروگوئه به فینال راه خواهند یافت...(حالا نمیشه هردو به فینال راه یابند؟)
- میلیاردها نفر در سراسر دنیا این توپ رو نگاه می‌کنن... (چه جالب از جمعیت چهار هفت میلیاردی دنیا، همه‌شون پخش مستقیم دارن نگاه می‌کنن!)
- بازیکن شلخته‌ایه، از اول بازی با یقه کج و کوله داره راه میره...
- خوب بالاخره داور سوت پایان بازی رو زد و هلند به فینال راه یافت... (بعد از یک دقیقه) نه، مثل اینکه بازی هنوز تموم نشده!
***
پینوشت: دوستان دارن جرم میدن که جمعیت دنیا 6-7 میلیارده. شاید شما یادتون نیاد ولی زمان ما 4 میلیارد بود! به هرحال تصحیح کردم.

در رستوران اتفاق افتاد- واقعی

مترجم مشتری‌های عرب: شیشلیک دارین؟ اینا عربن، خوب پول میدن!
صاحب رستوران رو به عربها: شیشلیک ما فی موجود، اما کباب موجود!
یکی از عربها: ما فی چی؟

بابام و جام جهانی- 13

خیابانی: بعد از گل سوم هلند، ورزشگاه کیپ تاون سراسر نارنجی‌پوش میشه...
بابام که حواسش به کار خودشه، زیرلبی: چه جالب، تماشاگرهاشون آفتاب‌پرستن، با هر گل رنگ عوض می‌کنن!

فرق عادل و جواد

فردوسی‌پور چیزهایی که «می‌دونه» و «می‌بینه» رو میگه، خیابانی چیزهایی که «نمی‌دونه» و «ندیده» رو میگه!

غیبت- 6

Tuesday, July 6, 2010

- آقا راضی باشی، غیبت‌ات رو کردیم...
+ خوشم اومد... بازم بکن...

زنهایی با موهای کوتاه

چرا اینایی که تو کار حقوق بشرن نه تنها خوشگل نیستن، بلکه گاهی زشت هم هستن؟!

بچه‌ها بیاین...- هجده

پس بیایید همه باهم عاشق صدای پنکه بشویم...!

آرایشگاه حاج محمود و برادران

افتخار دارد مدلهای اسلامی-ارزشی جدید زیر را به کلیه برادران تقدیم نماید:
دم کفتری، کاسه‌ای، کله خربزه‌ای، قارچی، داریوشی، فرق وسط، چرب-چیلی، هلال تو پیشونی، افشون و...
در ضمن فر ِ ریش، خضاب و اصلاح موی دماغ و گوش برای برادران عضو پایگاه نیمه بها می‌باشد.

ضرب‌المچل- 6

مثل سیخی كه از وسط نصف كرده باشند!

در مجلس ختم انعام اتفاق افتاد

Monday, July 5, 2010

- من خودم تو انترنت خوندم که یک اسرائیلی صاحب فارسی وان ِ و گفته این کانال رو راه انداختم تا جوونهای ایران رو منحرف کنم!

مملکت بلانسبت که میگم، همینه

درسته دیگه، وقتی شجریان رو تو مملکت مطرود کنن، محمد پسر حبیب باید کنسرت بذاره!

غیبت- 5

- آقا راضی باشی، غیبت‌ات رو کردیم...
+ الاغ، اون غیبتم نبود...!

هرچی گفتی، آینه به هفت جد و آبادت

یعنی برای بعضی‌ها همون بالاترین و امثالش خوبه که برن عین پیرزنها دور هم بشینن و غرغر کنن و فکر کنن تمام دنیا و اصلاح‌گران دنیا نشستن و دارن اونجا بد و بیراه میگن و فرداست که پیروز بشن.
کسی که فکر می‌کنه من کار بازیگرانی که رفتن اونجا رو تائید یا تشویق کردم یا حتی خودم هم قاطی اونها بودم(!)، شعورش درحد اسپرم خوک می‌مونه، میگم اسپرم خوک چون عقلش نرسیده که بره اقلا اسپرم گاو بشه!
والسلام

بابام و جام جهانی- 12

Sunday, July 4, 2010

بابام بعد از دیدن قیافه مربی آلمان: این یارو هم که مثل قلعه‌نویی موهاشو پرکلاغی می‌کنه!

سر پول به هم می‌پرند

بانک مرکزی اعلام کرد: اگه خیلی گیر بدین، پشت بیست هزار تومنی می‌نویسیم:
بنی حوا اعضای همدیگرند، که در آفرینش ز یکدیگرند!

در دفاع از چاپلوسی

قصدم دفاع از اینایی نیست که پا شدن و رفتن بیت و در مدح و ثنای اوشون حرف زدن، قصدم منصف بودنه. همه مردم سیاستمدار نیستن که برای رسیدن به هدفشون حاضر باشن جونشون رو هم بدن. همه مردم باقی و زیدآبادی و نوری‌زاد نمیشن. حتی بین سیاستمداران هم ابطحی و عطریانفر وجود داره که برای رفع شر، حاضر میشن (به ظاهر) پا روی عقایدشون بذارن.
حالا خودتون رو بذارین جای کسانی که هیچ کاری به جز «فیلم بازی کردن» ندارن، وقتی بهشون دستور داده میشه که در محضر حضور به هم برسانید، مجبورن که برای زندگی و زنده موندن، حاضر بشن!
در بین همین عده‌ای که بهشون فحش میدیم، حداقل دو نفر رو می‌شناسم که اوایل انقلاب عضو مجاهدین خلق (منافقین) بودن و بعد توبه کردن و جزو توابین شدن و حالا هنوز پرونده‌شون بازه و ماهی یکبار باید گزارش بدن تا سرنوشت‌شون رو به تاخیر بندازن.
بین همین عده‌ای که می‌بینیم، حداقل دو نفر دیگه رو می‌شناسم که با تلفن تهدیدشون کردن تا به بیت تشریف ببرن. یکی‌شون همیشه از زیر این کار درمی‌رفته ولی این بار اومدن دم خونه‌اش و خودشون بردنش!
سعی کنیم به بقیه هم حق بدیم، وقتی از حقیقت خبر نداریم.
گناه ریا بقیه گردن خودشون، من از اون کسانی دفاع کردم که می‌شناختم.

عکس مارادونا بعد از خوردن چهار تا

داره آرنجش رو به طرفدارانش نشون میده، بی‌لیاقت!

جدی: نیازمندی گودری، دست به دست کنین

بی‌مقدمه و بدون حاشیه میرم سر اصل مطلب:
یکی هست آبروداره، با سیلی صورتش رو سرخ نگه می‌داره، با یه آب باریکه داره یه زندگی رو می‌چرخونه، خیلی هم خرجش بالاست، خرج زندگی و خورد و خوراک و پوشاک و اجاره خونه و اینترنت و هفته‌ای دو بار غذای بیرون و سه ماهی یه مسافرت و اینا ... یه مشکلی داره که اونم درآمدشه که کمه، حالا مردانگی کنین و حس نوع‌دوستی خودتون رو نشون بدین، یه صد میلیونی براش جور کنین تا بذاره تو بانک و سودش رو بگیره که با درآمد خودش و این پول بتونه راحت و بدون دغدغه، وبگردی و ولگردیش رو بکنه .
برای اینکه واسطه نداشته باشه، آدرس ایمیل خودش رو میدم، ازش شماره حساب بگیرین و تا جایی که می‌تونین براش پول بفرستین:
riznevesht@gmail.com
کوتاهی نکنین، این رو برای لیست دوستان‌تون بفرستین تا اونا هم کوتاهی نکنن. چند روز پیش یکی کوتاهی کرد، خیلی پشیمون شد که کوتاهی کرده.
پینوشت: الان گفت به جای پول ماشین هم قبول میکنه.

بابام و جام جهانی- 11

Saturday, July 3, 2010

بعد از دیدن چند تا صحنه خطای داوری: امسال داوری‌ها ریدمون بود، خوب شد استاد کامرانی‌فر رفت جام جهانی تا از حیثیت داوری دفاع کنه!
بعد خودش یه شیشکی در می‌کنه!

پدیده نادر

«ما در این انتخابات با پدیده شگفت‌آوری روبرو هستیم که خیلی راحت دروغ می‌گوید، قرمساق ِ ان»!

جشن تیرگان

عکس‌های جشن تیرگان رو که دیدم، کیفور شدم... بهانه خوبی بود بعداز روزها برای شادی.

غیبت- 4

- آقا راضی باشی، غیبت‌ات رو کردیم...
+ دهنت سرویس، پس برای همین دردم اومد؟

خداحافظ آقاي خوش لباس

Friday, July 2, 2010

فردوسي‏پور با صداي بلند: فقط سه دقيقه «نيشي مورا» خودش وقت تلف كرد...
فردوسي‏پور تو دلش: خواهر و مادر «نيشي مورا» رو بايد...!

مسابقه: اسم سریال، کانال و عکس‌العمل بعد از مکالمه زیر؟

- خواهر مامارين؟
+ هييی خدا... چی ميگی برادر ماماجون؟
- بیا با هم دوست باشیم!
+ پس تهيه‏كننده هان چي؟ ها؟!
- از اون خوشم نمياد!
+ چیییش... باشه بیا!
- هورررااا...

بالابرين- بلزير

پيروزي ديگري براي جنبش سبز: باخت مفتضحانه برزيل!
.
.
.
درسته از باخت برزيل ناراحتم، ولي خوشحال هم هستم! حالا با خيال راحت آرژانتين رو تشويق مي‏كنم.

بابام و جام جهانی- 10

بابام: بازیکنان آمریکا و انگلیس که هی میگیم مرگ بر اونا، بعد از زدن گل دستهاشون رو می‌برن رو به آسمون و از خدا تشکر می‌کنن، بازیکنان ما بعد از گل زدن رو به تماشاچی‌ها و دوربین و هم تیمی‌هاشون ادا و اطوار درمی‌آرن!

ویل گور

،

در چت اتفاق افتاد، کاش نمی‌افتاد

کلیپ‌بورد خود را همیشه خالی نگه دارید. شاید روزی در یک فرآیند چت، چیزی برای دوست خود به اشتباه paste کنید که آبروی چندهزار ساله خود را ببرید!

غیبت- 3

Thursday, July 1, 2010

- آقا راضی باشی، غیبت‌ات رو کردیم...
+ غلط کردی! خوبه منم بیام غیبت تو رو بکنم؟

بابام و جام جهانی- 9

بابام بعد از تموم شدن مسابقه هلند: رود گولیت موهاش رو کوتاه کرده بود؟
من: !؟
بابام: همون که شکل مایکل جکسون با موهای بلنده، ندیدمش تو بازی امروز...
!

فیلمفارسی- سیزده

هنرپیشه در خیابانی که برف روی زمین نشسته، کت کرمی رنگ به تن داشته و با ریش بلند سوار ماشین می‌شود. در صحنه بعدی هنگام خارج شدن از ماشین هوا آفتابی بوده و هنرپیشه کت به تن ندارد. وارد منزل شده و کاپشن سورمه‌ای دستش است و ریشش کم شده. هنگام شست و شوی صورتش ریشهایش برگشته اند. سر میز ناهار موهایش کوتاه شده. بعد از ناهار کتش را برمی‌دارد و از در بیرون می‌رود. بیرون در با تیشرت سوار ماشین می‌شود و روی زمین برف نشسته است. هنگام رسیدن به مقصد باران شدیدی می‌بارد و آفتاب نیز می‌درخشد و هنرپیشه هم با همان کت کرمی رنگش می‌باشد، بدون ریش و سبیل... و همینطور تا آخر فیلم شاهد هنرنمایی‌های گروه کارگردانی و منشی صحنه هستیم!

قسمت آخر لاست

حوصله‌ام سر رفت، گوشاتون رو بگیرین می‌خوام آخر لاست رو تعریف کنم...

دست به دست، برسه به فرشته موکلم در گودر

روزنامه می‌خونم، پایین صفحه دنبال دکمه Share with note می‌گردم،
تلویزیون نگاه می‌کنم، اون پایینش دنبال دکمه Next می‌گردم،
کتاب می‌خونم، دنبال دکمه Like می‌گردم،
یه صحنه خنده‌دار می‌بینم، دنبال Email می‌گردم،
به حرف بابام گوش می‌دم، دنبال Add star می‌گردم...
زندگیم داره از دست میره به مولا!

نتایج اولیه سرشماری گودر

دولت باید بیاد از من یاد بگیره، یک هفته صبر کردم تا همه درست و حسابی رای بدن، بعد نتایج رای‌گیری رو اعلام می‌کنم! هرچند دقیق نیست ولی تا حدودی به مقصودم از این سرشماری رسیدم. به ترتیب تعداد رایها می‌نویسم:
1- تهرانی‌های مقیم گودر: 133 نفر
2- مشهدی‌ها و خراسانی‌های مقیم گودر: 122 نفر
3- شمالی‌های مقیم گودر: 94 نفر
4- ترک‌های مقیم گودر: 91 نفر
5- اصفهانی‌های مقیم گودر: 65 نفر
6- شیرازی‌ها و فارس‌های مقیم گودر: 39 نفر
7- جنوبی‌های مقیم گودر: 36 نفر
8- اهالی سیستان و بلوچستان، کرمان، همدان و یزد مقیم گودر: 26 نفر
9- کرد و لرهای مقیم گودر: 19 نفر
10- اهالی سمنان، قم و مرکزی مقیم گودر: 15 نفر
11- مابقی: 15 نفر
توضیح 1: این رای‌گیری خوشبختانه رای باطله نداشت!
توضیح 2: زمان هنوز برای رای‌گیری باز است. هنوز هم می‌تونین توی گودر به هر فیدی که مربوط میشین رای بدین.
توضیح 3: یه عده تو پروفایل‌شون یه شهر نوشته بودن ولی توی یه شهر دیگه رای دادن که من تو همونجا که رای دادن حساب کردم، به من چه اگر غلط بود!
توضیح 4: تهرانیها تنبلی کردن، حدس می‌زنم بیشتر از اینان.
توضیح 5: کامنت‌های مشهدی‌ها و خراسانی‌ها خوندنی بود، با شور و نشاط شرکت کردن!
توضیح 6: قابل حدس زدن بود که شیرازی‌ها تنبلی می‌کنن و درست و حسابی رای نمی‌دن، وگرنه بیشتر از این تعدادن!
توضیح 7: هرگونه نظر، پیشنهاد و انتقاد وارد است!

هیس... بچه می‌شنوه

- مامان خانوم، صد بار گفتم که شما و باباخان شبا اینقدر پلو نخورین، هی تا صبح آه و اوه می‌کنین دو تایی...!