Showing posts with label امثال و حكم. Show all posts
Showing posts with label امثال و حكم. Show all posts

غلط گیری

Monday, December 6, 2010

حالا درست نیست بگم، ولی درستش اینه: به نحو احسن!
احسن در عربی میشه بهترین، یعنی به بهترین نحو. نحو احسنت غلطه!

حادثه بد

Thursday, October 14, 2010

بعضی حادثه‌ها هيچگاه خبر نمی‌كند، فقط می‌كند...!

باغ برهنه

Saturday, October 2, 2010

چشم‌هایم در باغ تنت،
به جای آلبالو و گیلاس،
لیمو و انار می‌چینند...

خوش به حال لولوهه

Wednesday, August 4, 2010

خوب منم ممه می‌خوام!

غلط غولوط

Monday, August 2, 2010

- بزن اون کالان!
- پنارتی شد؟
- شروالم کو؟ می‌خوام بپوشمش!
- اون جعبه کنیلکس رو بده من!

صبور باشید،‌ تاریخ تکرار می‌شود، شک نکنید

Saturday, June 12, 2010

«جورج اورول» کجایی که نور به قبرت بباره، باید سر از گور دربیاری و ادامه «قلعه حیوانات» رو اینجوری بنویسی: سی سال بعد از اینکه خوکها همه کاره مزرعه شدن، کم‌کم با هم اختلاف پیدا کردن و افتادن به جون هم و همدیگه رو لت و پار کردن... دوباره مزرعه افتاد دست بقیه حیوونها...!

جانم و جهانم

Friday, June 11, 2010

جام جهانی ارزانی خودتان
من جان ِ جانی‌ام را می‌خواهم...

هایکو-قمبل

Friday, June 4, 2010

باسنم را از روی صندلی برمی‌دارم
صاف شده
از نشستن‌های بسیار
و وبگردی‌های بسیارتر
...!

امنیت خیابانی‌ها

Monday, May 24, 2010

طرح مبارزه با نوامیس خیابانی!

مسافر ِ ادیب

Tuesday, May 18, 2010

یارو رو تو ده راه نمی‌دادن، سراغ دهخدا رو می‌گرفت!

جواب مرحومه دلکش به دوست نامردش

دادی بر بادم...؟
بادی در دادم...!

ادبیات بالای هیجده

Sunday, May 16, 2010

اونایی که به «کان*دوم» میگن «کاپ*وت»، همونایی هستن که به «سوتی*ن» میگن «کرس*ت»‏!‏

به خدا اين كلمه‌ها غلطه

Wednesday, May 12, 2010

مراسم‌ها، تظاهرات‌ها، عمليات‌ها

بيچاره خارجي‌اي كه بخواد اينو ترجمه كنه

Saturday, May 8, 2010

درساتم نمي‌خوني؟
يعني: آيا تو درسهايت را هم نمي‌خواني؟

صد بار گفتم فيلان غلطه

Monday, May 3, 2010

اينم شاهدش: «امشب شب مهتابه... گوييد فلوني اومده، آن يار جوني اومده...»‏

از خاطرات يك طلبه

Friday, April 9, 2010

«روح‌الله ناهار مي‌آورد؛ آبگوشت مرغ. از وقتي آمده‌ام اينجا تمام وعده‌ها به غير از صبحانه مرغ خورده‌ام؛ با نوشابه‌هاي سياه كوكا و زرد فانتا. يادم باشد برگشتم، آدرس روستا را بدهم بعضي دوستان، بيايند تحصن!»
از داستان: جايي كه محرم آمده بود، عليرضا شاه‌محمدي
(داستان يك طلبه كه براي محرم به يك روستاي محروم فرستاده مي‌شود)

قافيه رو عشق است

Monday, March 15, 2010

جيش ِ پرفسوري...
.
.
.
لابد يعني نصفه مياد!؟

مراسم كهيرزنون

Monday, February 22, 2010

تورو خدا از دو كلمه‌ي زير، حداقل جلوي چشم من، استفاده نكنين:
خو به جاي كلمه‌ي خب، پَ به جاي كلمه‌ي پس!
كهير مي‌زنم اينا رو مي‌بينم!

كلمه‌ي بدلهجه

Sunday, February 21, 2010

ضرس ِ قاطع!
.
.
.
چندشم ميشه وقتي اين رو مي‌شنوم!

ضرب‌المثل انحرافي

Wednesday, February 10, 2010

فكر كنم از اين به بعد توي سريال‌ها به جاي ضرب‌المثل «جاتون سبز» مثلا از اين واژه استفاده كنن: جاتون قهوه‌اي! بعد خوبه به طرف مقابل برنخوره و بگه: فلان جاي خودت قهوه‌اي مرتيكه فلان فلان شده!