لب ساحل

Sunday, February 28, 2010

اين دخترهايي كه وقتي ميرن مسافرت، كنار دريا، حس عاشقيت‌شون گل مي‌كنه و از صبح تا شب و از شب تا صبح كنار ساحل راه ميرن و با موبايل حرف مي‌زنن!
.
.
.
بعد يه گوشه چشمي هم به پسرهاي توي هتل دارن!

وقتي يك فاصله مي‌تواند تاثيرگذار باشد

حاج غلام ِ دولابي...
حاج غلام ِ دول آبي!

عكس‌هايي از دفتر كار كوفت و زهرمار

شيطونه ميگه منم عكس دفترمون رو بندازم تو گودر تا ديگه اينقدر مردم عكس‌هاي مستراح و در و ديوار گوگل رو شير نكنن!

ديالوگ- دو

Saturday, February 27, 2010

«كليد حيات، جهالته. معلومات زياد آدم رو به فنا ميده!»

بچه‌ها بياين...- شش

پس بياييد همديگر را وا ننهيم...
!

محمد بن حبيب لعنة الله

يعني كسي توي اين دنيا وجود داره كه از «محمد» پسر حبيب خوشش بياد؟ بعد سي‌دي‌اش رو هم گوش بده؟ بعد بره به كنسرتش؟ بعد پوسترش رو هم بچسبونه؟

نوستال دوران جاهليت- بيست و شش

Friday, February 26, 2010

روزنامه ديواري...
جون مي‌كنديم تا خوش‌خط‌‌ ‌تر باشه با عكس‌هاي جالب، «لطيفه» هم داشته باشه، جدول هم براش طراحي مي‌كرديم...
يادش به‌خير، همون بچه‌ها روزنامه‌نگارهاي موفقي شدن...

فيلمفارسي- دو

در تمام فيلم‌ها، هنگام نماز، قبله كج بوده و هميشه به تشهد و سلام آخر هنرپيشه مي‌رسيم!

هري پاتر اشتباهي

بايد اعتراف كنم كه وقتي «هري پاتر» وارد بازار كتاب ايران شد، من رفتم و دو جلد اولش رو خريدم. بعد اشتباهي جلد دومش رو اول خوندم! هي با خودم مي‌گفتم اين چرا اينقدر بي سر و تهـِه؟! بعدش كه جلد اولش رو خوندم فهميدم كه جابجا خونده بودم!

آقا داماد و خبرگان

- آقا داماد چه كاره‌ان؟
+ ايشون «صلاحيت حضور در چارچوب نظام را از دست داده‌اند»‏
- خدا حفظشون كنه

همكاري براي وبلاگ گروهي

Thursday, February 25, 2010

وبلاگ گروهي «امروز چه خبر» نويسنده‌ي مينيمال ِ طنزپرداز كه داراي وبلاگ با حداقل سه ماه آرشيو باشند، مي‌پذيرد!
علاقمندان آدرس وبلاگ خودشون رو به آدرس ايميل بنده سند كنن:
riznevesht در جيميل

مخاطب خاص دارد

مي‌خوام وقتي بزرگ شدم يه فيلم بسازم، با تاثير از فيلم «حرامزاده های بی‌شرفِ» برادر تارانتينو، بعد اسمش رو بذارم «قرمساق‌هاي مادر به‌خطا»، بعد هنرپيشه‌هاش هم الان مدنظرم هستن!‏

نيمه پر ليوان

يه دختري بود، اصلا لبنيات نمي‌خورد، بعد كم‌كم موهاش شروع كرد به ريختن، بعد مامان باباش بردنش دكتر، دكتر گفت كه بايد لبنيات بخوره و موها و ابروهاش رو با تيغ بزنه تا دوباره پرپشت دربياد، بعد دختره كه اعصابش خورد بود، دلش براي موهاش تنگ شده بود، رفت جلوي آينه و روي آينه براي خودش مو كشيد، تا يادش باشه كه از اين به بعد لبنيات زياد بخوره. قصه ما تموم شد!
.
.
.
حالا هي عكس اون بنده خدايي كه ميگن سرطان داره رو برام شير كنين!

لارجر باكس ميل

بعد از يك ماه جيميل باز شده، رفتم توش مي‌بينم در سه كشور مختلف برنده‌ي سيصد ميليون دلار شدم. موندم برم كدوم يكي رو اول بگيرم!

حدس بزنين اينا چيه؟

- گوجي گوجي
- اي خره
- مرضضضضض
- كوفت...
- الهييييييي
- بوووووووس
- ججججججججاااااااننن
- پدر سگگگگگگ
- خررررررررر
- ماااااچ
- نفس منهههه
- ممممممممم
- جيگل مننننن
- جوجو
- وووويييي
- ...
.
.
.
كامنت‌هاي عده‌اي از خواهران در گودر، زير مثلا عكس يك گربه، يا خرگوش، يا يه بچه كه دماغش رسيده روي لبش
يا يه چتر، يا يه كره اسب، يا... جورج كلوني، مثلا!

مهندس، روزت مبارك

بي‌مروت، دلم برات تنگ شده، يه بيانيه بده...

زرررت و پرت

Tuesday, February 23, 2010

- معده‌ي بادسازي دارم...
(حضار پناه مي‌گيرند!)

بدون شرح- شش

هوي... آرومتر...!

همينجوري

ان الغيبه اشد من الزنا
به درستى كه غيبت كردن از زنا بدتر است
پيامبر (ص)

به رنگ ارغوان- 2

Monday, February 22, 2010

كاش يه جنبش راه مي‌انداختيم كه همه بريم ده بار به رنگ ارغوان رو ببينيم تا ركورد اخراجيهاي اون «گه» رو بزنه!

بدون شرح- پنج

هيس... يواش‌تر... بچه‌ها خوابن...!

مرحوم فاكر

دوستان برداشت بد نكنن، فاكر يعني «خيلي فكر كننده»!‏

مراسم كهيرزنون

تورو خدا از دو كلمه‌ي زير، حداقل جلوي چشم من، استفاده نكنين:
خو به جاي كلمه‌ي خب، پَ به جاي كلمه‌ي پس!
كهير مي‌زنم اينا رو مي‌بينم!

به رنگ ارغوان

Sunday, February 21, 2010

فيلم را ديديم، آن را پسنديدم، مصرّانه دنبال «آي‌دي ياهو» سركار خانوم خزر معصومي هستم!

نوستال دوران جاهليت- بيست و پنج

كتاب «جوانان چرا؟»... دنيايي داشتيم باهاش... يادتونه!؟

كلمه‌ي بدلهجه

ضرس ِ قاطع!
.
.
.
چندشم ميشه وقتي اين رو مي‌شنوم!

حاملگي

واقعا نمي‌تونم درك كنم كه حامله بودن يه بازيكن كانادايي ِ يه ورزش الكي (جدا الكيه ها!) چقدر مي‌تونه عجيب باشه كه نصف گودر منو پر كنه! بسه تو رو خدا...‏

Mary & Max

Saturday, February 20, 2010

به شدت توصيه مي‌شود. البته بالاي شونزده سال!‏

حالا تو كوتاه بيا

با چه مصيبتي زنگ زده به وُعا ميگه: «مسجدهاي مسير راهپيمايي به هركس كه تو راهپيمايي بوده سكه بهار آزادي مي‌داده...»
حالا درسته كه اوضاع قاراشميشه ولي تورو خدا شما هم كوتاه بياين و اينقدر خالي نبندين! چهار نفر كه بودن و ديدن و يا اقلا عقلشون مي‌رسه، مي‌فهمن كه داري چه خالي‌اي مي‌بندي!
آبروي جنبش رو با اين خزعبلات نبرين ديگه!

ديالوگ- يك

«وقتي ازدواج بدون عشق ممكنه، پس عشق بدون ازدواج هم ممكنه!»

بازي‌هاي نامبرده

Friday, February 19, 2010

بازي تخصصي نامبرده، «جفتك چاركش» بود!
.
.
.
ادامه دارد...

بدون شرح- چهار

عزيزم الان توانش رو ندارم، خودت تاكسي بگير و برو...

خررر مگس

مگسه از بس گنده است، پشت پنجره گير كرده و خودشو ميزنه به پرده، پرده تكون مي‌خوره!

فاميلي سخت

Thursday, February 18, 2010

كلاس اول دبستان يه دوست داشتم اسمش «سعيد مصطفوي پور» بود. بعد وقتي همه حروف الفبا رو ياد گرفتيم، يه روز من مبصر بودم و اسمش رو تو بدها نوشتم. بعد از بس اسمش سخت و پيچدار بود بهش گفتم اسمت مثل سيم تلفن مي‌مونه (اون سيم فنري كه گوشي روبه خود تلفن وصل مي‌كنه)! بعد رفت به آقاي ناظم شكايت كرد. بعد ناظم نمي‌دونست چه جوري جلوي خنده‌اش رو بگيره!

بچه‌ها بياين...- پنج

پس بياييد خوشه‌هاي خود را با محبت هرچه تمامتر با يكديگر تقسيم كنيم...
!
توضيح: تيتر با تذكر يك ناشناس عوض شد! ممنون

مصاحبه نرگس كلهر با بي‌بي‌سي

جالبه، اگه تونستين بخونين!‏

فيلمفارسي- يك

- امروز اون پسره رو ديدم، چي بود اسمش؟
(اندكي مكث مي‌كند)
+ علي رو ميگي؟
- (يهو به خودش مي‌آيد و با تكان سر مي‌گويد): آره، آره، علي...
.
.
.
مرده‌شور خودت و اون نقش بازي كردنت رو ببره!

حالا هي بگو

هنوز نتونستيم به يه عده بفهمونيم كه چرا از اين دولت حمايت مي‌كنين؟
بعد توقع داريم كه به جاي ولنتاين، «سپندارمذگان» رو جشن بگيرن؟!
.
.
.
روز عشق ايراني مبارك
:)

خانوم! شلوارت داره مي‌افته

Wednesday, February 17, 2010

دقت كردين: دخترها وقتي شلوار جين‌شون رو مي كشن بالا، از روي مانتو، دو طرف كمرش رو مي‌گيرن و با يه حركت دوراني-زيگزاگي مي‌كشن بالا، بعد مانتو ميره لاي كمرش، بعد مانتو رو صاف مي‌كنن... خيلي برام جالبه!
.
.
.
يا وقتي مي‌خوان از تو جيب شلوارشون چيزي دربيارن، مانتو رو ميدن بالا و دست مي‌كنن توي جيب‌شون، كه تا زير بغل‌شون هم ديده ميشه!

آقا داماد و تظاهرات

- آقا داماد چه كاره‌ان؟
+ بيست و دوهاي بهمن سوار اسب تروا ميشن...
- خاك بر سر شما و آقازاده‌تون!

حاجي فيلترچي ِ عزيز

اگه بگيم اوه خورديم كه سوار اسب تروا شديم، شما رضايت ميدي كه جيميل رو باز كني؟ به جان مادرت منتظر يه ايميل مهم هستم...!

راحتش كن

- پس بياييد همه با هم بلبل‌هاي خود را از قفس آزاد كنيم...
(صداي زيپ شلوار حضار!)

براي عشاق ريزنوشت

Tuesday, February 16, 2010

اين قسمت خالي زير اين نوشته، جاي لـُپ منه، شما كه مشتاقين مي‌تونين اونجا رو به قصد قربت ببوسين:







جدي گفتم ها!

شب تاريك و باقي قضايا

واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند...!

ريدن به واژه مقدس دكتر

دكتر وحيد ي*امين پ*ور!

گيهان و خوانندگان- دوازده

Monday, February 15, 2010

اين سبزهاي بي‌دين با خودشان چه فكر مي‌كنن كه سوار اسب تروا مي‌شوند؟ به حساب خودشان مي‌خواهند با اين كارها خودشان را سواركار جا بزنند؟ به آنها بگوييد كه سواركاري مختص مومنان است نه بي‌دين‌ها.
با تشكر از روزنامه خوب شما، طوفان تندرنژاد از بندر تركمن

تفاوت بارز

يكي از تفاوت‌هاي اين راهپيمايي با قبلي‌ها اين بود كه تعداد لاشي‌هايي كه اين دفعه با صدا و سيما مصاحبه كردن، رشد تصاعدي داشت!

وحدت ملي

مگه ميشه گرگ و گوسفند باهم متحد بشن؟!‏

سال‌هاي مشروطه

ضرب‌المثل استفاده شده در اين سريال: لاف در غربت و باد روده در بازار مسگرها؟
!

السلام عليك يا علي ‌ابن موسي الرضا

حضرت رضا عليه‌السلام:
* هركس ناراحتي و مشكلي را از مومني برطرف كند خداوند ناراحتي‌هاي او را در قيامت برطرف مي‌نمايد.
* زماني بر مردم خواهد آمد كه در آن عافيت ده جزء است كه نه جزء آن در كناره‌گيري از مردم و يك جزء آن در خاموشي است.
* برادر بزرگ‌تر به منزله‌ي پدر است.
* بعد از واجبات كاري بهتر از ايجاد خوشحالي براي مومن نزد خداوند بزرگ نيست.
* كسي دست كسي را نمي‌بوسد زيرا بوسيدن دست او مانند نماز خواندن بر اوست.

نوستال دوران جاهليت- بيست و چهار

Sunday, February 14, 2010

رقص لامبادا... با اون لباس‌هاي ضايع‌شون!

و خدا سطل آشغال را آفريد

دقت كردين تازگي‌ها چقدر پوست و لاشه‌ي كان*دوم، گوشه و كنار خيابونا ديده ميشه؟
يعني يارو با ماشين داره رد ميشه، شيشه رو ميده پايين و ميندازه بيرون؟ يا پنجره اتاق خوابش رو باز مي‌كنه و پرت مي‌كنه تو كوچه؟!

والم تايد

خوشگل خانوماي خواننده‌ي ريزنوشت،
شماره حساب بدم يا صندوق پستي؟
.
.
.
يوم ا... چهاردهم فورية مبارك باد!

اللهم صل علي محمد و آل محمد

Saturday, February 13, 2010

به مناسبت سوگواري رسول خدا (ص) و امام حسن (ع) تا فردا اينجا تعطيل است
:)

مادرت به اتفاق خواهرانت

- ننه قح*به ميگه: «ما قدرت هفدهم اقتصادي جهانيم و به زودي به قدرت دوازدهم مي‌رسيم!»‏
+ فقط ننه‌اش؟
.
.
.
موسوی: ما با پدیده‌اي مواجه هستیم که رو به دوربین می‌کند و به سفید می‌گوید سیاه!‏

بچه‌ها بياين...- چهار

Friday, February 12, 2010

پس بياييد لب‌هاي خود را غنچه كرده، و بر غنچه‌ي لب يار بگذاريم...
!

كو آن حرامي؟

چه خبر از معاون دانشگاه زنجان!؟

خوشه‌هاي ان

وقتي ميگم اين دولت گداپروره، ميگين نه. با اين خوشه بازي‌شون كاري كردن كه گداها افتخار كنن كه خوشه‌شون يكه!

نامبرده و زبان دوم

نامبرده به زبان‌هاي مختلفي آشنايي داشت، از جمله زبان زرگري!
.
.
.
ادامه دارد...

خسته نباشين بچه‌ها

خسته نباشيم. چرا ناراحتيم؟ مگه چي شده؟ توقع داشتين چي بشه؟ مثلا ظهر صدا و سيما تسخير بشه، عصر كلانتري‌ها و فرودگاه و فردا هم اسم رژيم عوض بشه؟!
بچه‌بازي كه نيست، آسه آسه، هرچيزي پله به پله.
فقط قبول كنيم كه ديگه گول عوضي‌هاي خارج‌نشين و احساسات كنترل نشده‌ و غير منطقي (مثل بالاترين)رو نبايد خورد.
حساب دودوتا چارتاست، كي بهتر مي‌تونه استراتژي تعيين كنه: كسي كه در متن و بطن قضاياست يا كسي كه سالهاست مملكت رو ول كرده و رفته؟!
درضمن، قصد انقلاب كه نداريم، ما اصلاح‌طلبيم. بايد اوضاع رو اصلاح كرد، جوش نزنين.
نااميدي بزرگترين دشمن جنبش سبزه، به علاوه نداشتن رهبر.
ما كه اميدواريم، رهبر رو هم كه داريم، ميرحسين و كروبي. نگران نباشين، چارتا پيرهن بيشتر از شماها پاره كرديم، دلتون آروم باشه...
حق پيروزه
دير و زود داره، سوخت و سوز نداره
يا حسين
:)

خدايا خودت رحم كن

Thursday, February 11, 2010

خداوكيلي امشب خواب ندارم، تا فردا اين موقع كه ببينم چه خبر شده تو كشور... خدا كنه اقلا گودر رو بتونيم باز كنيم
فردا به طور موقت اينجا چيزي پست نميشه، استرس اجازه نميده كه جفنگ بنويسم...
تو رو خدا مواظب خودتون باشين
توكل كنيم به خدا، انشاالله كه حق پيروزه
يا حسين
:)

ممنان

قالبه درست شد، دست شما درد نكنه، مي‌تونين لايك‌هاتون رو پس بگيرين!

آقا داماد و كرم

Wednesday, February 10, 2010

- آقا داماد چه كاره‌ان؟
- از تو باغچه خونه‌شون كرم خاكي درميارن، با موشك مي‌فرستن هوا!
.
.
.
ازمون چيزي كم نميشه به مخترع اين ژانر اداي احترام كنيم

وقتي برداشتمان از طنز اين بود

- همه ساكت بودند ناگهان خري گفت...
+ گوينده برادرم است!
(انفجار همكلاسي‌ها)

ضرب‌المثل انحرافي

فكر كنم از اين به بعد توي سريال‌ها به جاي ضرب‌المثل «جاتون سبز» مثلا از اين واژه استفاده كنن: جاتون قهوه‌اي! بعد خوبه به طرف مقابل برنخوره و بگه: فلان جاي خودت قهوه‌اي مرتيكه فلان فلان شده!

فوري! جدي

Tuesday, February 9, 2010

الان با فيلترشكن مي‌تونين اينجا رو درست ببينين؟ قالبش مثل قبله؟
قالبش رو انگولك كردم، ري*دم توش، حالا بدون فيلترشكن كه هيچي، با فيلترشكن هم نمي‌تونم ببينم!
اگه مي‌تونين اينجا رو ببينين، تو گودر لايك بزنين
ممنون
:)

ورژن جديد دختر بندري

يارو مي‌خونه: دختر بندري، فيلاني و بيساري...
بعد دختره كه تو كليپش مي‌رقصه اين شكليه: سفيد با دو متر و نيم قد با موهاي بلوند و چشم‌هاي عسلي... تازه «ماكارنا» هم مي‌رقصه!
ميگه اين كجاش دختر بندريه؟ مي‌گم منظور بندر سانفرانسيسكو بوده احتمالا!

جدي ميگم! چرا مي‌خندي؟

استقلال 13 - ذرت كاران پارس‌آباد مغان 0
.
.
.
خودتو مسخره كن!

حد اعلاي تخم

جناب آقاي سيد مصطفي تاجزاده
.
.
.
دمش گرم!

نوستال دوران جاهليت- بيست و سه

يادش به خير زماني كه توي رجيستر كردن ايميل ياهو، كد پستي رو مي‌‌زدي 123456 و بي سروصدا قبول مي‌كرد!

نوستال دوران جاهليت- بيست و هفت

تشك‌هاي خيس از شب ادراري‌هايمان...
يا
شلوارهاي خيس از مدرسه-ادراري‌هايمان!

دهه فرج- چهار

تزئين هر كلاسي بهتر باشه، نمره «پرورشي» اين ثلث دانش‌آموزهاش بيست ميشه، حواستون باشه!

قانون سوم وبلاگ

به ديگران لينك بدهيد تا ديگران هم به شما لينك بدهند!

بچه‌ها بياين...- سه

Monday, February 8, 2010

پس بياييد با نداشته‌هايمان پز بدهيم، چه برسد به داشته‌هايمان...
!

باربي يا گوريل؟

اين دخترهايي هستن كه هيكل‌شون مثل باربي مي‌مونه، بعد وقتي ميرن مسافرت و هتل صبحانه ميده، مي‌بيني سه تا بشقاب پر كردن و دارن مثل خرس مي‌خورن!

نامبرده و ناموس

نامبرده هيچگاه به ناموس كسي دست درازي نمي‌كرد...
- پس «چي درازي» مي‌كرد؟!
.
.
.
ادامه دارد...

برهان قاطع- دو

Sunday, February 7, 2010

- چيكار مي‌كني پسرم؟
+ دارم روي اسكناس‌ها شعار مي‌نويسم...
- نكن پسر، بيت‌المال رو حروم نكن...
+ دلت خوشه بابايي، تو كهريزك به دختر و پسر رحم نكردن، پليس تو عاشورا با ماشين از روي مردم رد شد، حق‌الناس رو له كردن، حالا ميگين بيت‌المال؟
- روان‌نويس سبز اضافه داري؟

تعويض امامـَين جـُمعـَـتـِـين

قبول نيست، «علم‌الهدي» داره جاي «حسني» رو مي‌گيره!

قافيه رو عشق است

مي‌خوام وقتي بزرگ شدم، يه خواننده‌ي مشهور بشم، بعد اسمم رو بذارم «بزبز قندي». چون «سندي» و «اندي» داريم، با هم يه گروه تشكيل بديم. شايد هم بشم رپر گروهشون!

بدون شرح- سه

Saturday, February 6, 2010

برم يه دومين ثبت كنم، يك حرفي باشه، فقط حرف «كا»‌ي انگليسي، با پسوند دات آي آر...!

نامبرده و موسيقي

يكي از سازهاي مورد علاقه‌ي نامبرده كه وي گهگاه آن‌را مي‌نواخت، «دبه‌ي پلاستيكي» بود!
.
.
.
ادامه دارد...

از صد تا فحش بدتره

Friday, February 5, 2010

بذار اونا بهمون بگن «سبزك» و «سبزي» و «جلبك» و «سبزينه» و «گوجه سبز» و «سبز اموي» و... همين كافيه كه يه كلمه بهشون بگيم: «عرزشي‌هاي اَن دوست»!

يادآوري به بعضي‌ها

نماز آيات خورشيدگرفتگي چند روز پيش رو خوندين؟

دهه فرج- سه

- يكي از دستاوردهاي بزرگ انقلاب افزايش هزار درصدي شبكه تلفن همراه و رشد «بالاي صد در صد» پراكندگي اينترنت در سطح كشور مي‌باشد...
!

حيوانات حلال‌زاده

Thursday, February 4, 2010

يكي ديگه از سوالاتي كه از بچگي تو ذهنم مونده اينه كه در كارتون رابين هود، چرا شاهزاده ماريان روباه بود ولي باباش، پرنس جان، شير بود؟!

نوستال دوران جاهليت- بيست و دو

چه كيفي مي‌كرديم وقتي توي دفتر نو و صفحه اولش مشق مي‌نوشتيم...
با خودكار...

بعدي رو بلندتر بگو

Wednesday, February 3, 2010

ژانر اينايي كه بعد از هر دعا تا جايي كه مي‌تونن فرياد مي كشن: الهي آمين. فكر مي‌كنن هرچي بلندتر داد بزنن خدا بهتر مي‌شنوه!

دهه فرج- دو

- يكي از معجزات انقلاب ما اين بود كه در طول هزار و چهارصد سال فقط دوازده امام داشتيم ولي در عرض سي سال توانستيم دو امام ديگر هم داشته باشيم...
!

بچه‌ها بياين...- دو

Tuesday, February 2, 2010

پس بياييد سيمبول ريت‌هاي خود را تنظيم نماييم...
!

بدون شرح- دو

گاز نگير لعنتي...!

بعله... كه اينطور

Monday, February 1, 2010

لكن اينگونه نباشد كه آنگونه شود...
(جـِر جـِر ِ حضار!)

دهه فرج- يك

بوي گل و سوسن و ياسمن آيد...
(تهوع حضار)
.
.
.
زنگ‌هاي تفريح از بلندگوهاي مدرسه‌مون