... و همچنین همیکردند، تا هرچه با وی کس بود از اولیا و شیعت، همه کشته شدند و حسین (ع) بماند با برادران و فرزندان و عمزادگان، پسر جعفرابن ابیطالب و پسران مسلم ابن عقیل.
حسین (ع) گفت: اکنون، نوبت من آمد.
ایشان گفتند: نیکو باشد که ما زنده باشیم، وتو پیش حرب شوی؟
پس نخستین کسی که حمله کرد از اهل بیت او، پسرش بود- علی اکبر.
حسین (ع) گفت: یا رب، مرا بر این مصیبتها صبر ده!
بر پای خاست. و از تشنگی سست شده بود.
پیادگان گرد حسین (ع) اندر آمدند. حسین (ع) به هر حملهای که بکردی، چند تن را بیفگندی.
عمرابن سعد گفت: شما هرگز مردی دیدهاید که همه اهل بیت او پیش وی بکشتهاند و او را چندین جراحت کردند و چندین سپاه گرد وی اندر آمدند و او از جان ناامید شده، با این دلمردی (دلیری) که این مرد است؟
مقتل حسین بن علی (ع)- ترجمه تفسیر طبری، ویرایش جعفر مدرس صادقی
به نقل از همشهری داستان 63
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comments:
بنده شما را لینک دادم
توی بلاگم
البته من زیاد بیننده و خواننده و اینا ندارم
نوشتین خبر بدیم، خبر دادم
Post a Comment