فيلمنامه يك فيلم ترسناك و بفروش

Saturday, April 17, 2010

مي‌خوام وقتي بزرگ شدم يه فيلم ترسناك بسازم كه توش هنرپيشه زن خوشگلي باشه، مثلا نيكول كيدمن يا خزر معصومي، بعد يه بچه افتاده باشه تو يه چاه آب و كپك زده باشه، بعد روحش كه موهاش خيلي بلنده و روي چشم‌هاش رو مي‌گيره و صداي زوزه از خودش درمياره و هي خون سياه ازش مي‌ريزه، هي بياد هنرپيشه نقش اول رو بترسونه و از تو تلويزيون دربياد و با اره و تيشه خونه‌اش رو خراب كنه و شير آب رو باز بذاره و اسراف كنه و از اينجور كارهاي بد. بعد خودم هم در نقش همسايه‌ي مهربان و فداكار و مجرد و فوق‌العاده خوش‌تيپ و جذاب ِ اين خانوم بازي كنم و بيام كمكش كنم و آخرش نعش دختربچه كه حسابي فاسد شده و بوي گند ميده رو از تو چاه دربيارم و چالش كنم و تا آخر عمر با هم به خوبي و خوشي زندگي كنيم.
خداكنه فقط تا وقتي بزرگ مي‌شم اين ايده رو كسي ندزده!

0 comments: