جملات برون‌رفت- 1

Sunday, April 17, 2011

وصف حال بزرگان مملکت؛ وقت بیرون آمدن از آنجا:
ان آقا: من واقعا تعجب می‌کنم...(قابله میزنه در کونش!)
جنتی، رو به دایناسوری که او را از تخم درآورده: ماما... ماما
اسفندیار ر.م: بالاخره ظهور کردم!
سازنده اخراجی‌ها، بلد نیست حرف بزنه، درحال چنگ‌زدن و کشیدن موی قابله، می‌گوزد!
کامران 2030: یا کاظم قاقی... حیف که جایم تنگ بود...

ادامه دارد...

0 comments: