تصمیم ِ ریزی

Saturday, February 26, 2011

با شنیدن خبر حصر کامل میرحسین و کروبی، دلم گرفته و تصمیم گرفتم این بلاگ رو هم مثل بلاگ‌های قبلی‌ام ببندم. ولی دیدم اگه همین یه روزنه تنگ برای آزاد نفس کشیدن رو هم به روی خودم ببندم، خفه میشم.
خدمت عرزشی‌ها، سربازان گمنام، فیلترچی‌ها و بقیه دشمنان خودم عرض کنم: کور خوندین، تا وقتی زنده‌ام اینجا می نویسم، مسخره‌تون می‌کنم و کاری می‌کنم که بقیه هم به اون ریش‌های نحس و نجس شما بخندن. تو دنیای مجازی تنها کاری که از من برمیاد همینه که با تمام این محدودیت‌ها و فیلترها، باز هم بنویسم و به هیکل کثافت‌تون برینم!
تو خیابون هرچقدر دلتون می‌خواد ما رو بزنین، در عوض ما هم اینجا شما رو می‌زنیم. فرقش اینه که شما بدن‌های ما رو به درد می‌آرین ولی ما اعصاب و روان و روح (نداشته‌تون) رو خرد می‌کنیم!
بچرخ تا بچرخیم
به امید ایرانی آزاد و سبز
:)

8 comments:

مهرنوش said...

سلام

مثل هميشه عالي بود

اميدوارم هيچ وقت اين وبلاگ رو تعطيل نكنيد.

موفق باشيد

mia said...

هروقت میام وبلاگت روحم تازه می شه
خدا عمرت بده

Anonymous said...

ما دوست میداریم نوشته های شما رااااااا
بنویسید تا باهم به انها بخندیممممم

شادی said...

من همیشه با یادداشتهای شما خندیده ام ولی اولین باره براتون کامنت می ذارم اقای ریزنوشت.
ممنونیم که هستید. این تنها چیزیه که می تونم بگم.

امیر said...

کجا ریزی جون؟ هستیم حالا دور هم :دی غما رو هم رندی کن باهاشون فدات شم دلبر دل انگیز :دی

Anonymous said...

تکبیر

Anonymous said...

اشتباهه
هر آدمی یه آرمان و عقیده ای داره
وقتی شما توهین می کنی
هیچ فرقی با اونا نداری
دقت کن
هر کس داد می زنه کسی صداشو نمی شنوه و هر کس توهین می کنه کسی به حرفاش فکر نمی کنه
دقت کن
شما به نوعی نماینده ای
دقت کن!!!!!!!!!!!!!!!!

Anonymous said...

تو خیابون هرچقدر دلتون می‌خواد ما رو بزنین، در عوض ما هم اینجا شما رو می‌زنیم.
اين خيلي باحال بود ...مارو دعا كن .. هميشه مي خونم بلاگتو ..باحال مي نويسي ...مخصوصا ديالوگاي بابات رو مي پسندم ...
http://www.google.com/profiles/103658856979593264448#buzz