بابام برامون یه داستان تعریف میکرد که دانشمندها یه میمون ماده و بچهاش رو داخل اتاق آزمایش قرار میدن. کمکم هوای اتاق و در و دیوارش رو گرم میکنن. میمونه اولش بچهاش رو بغلش میگیره و اینور و اونور میپره، بعد که میبینه همهجا داغ شده، بچه رو میگذاره زیرش و روش مینشینه!
پینوشت: بین تیتر و متن و کلمههای «بازداشت» و «فحاشی» و « مترو» و «خبره» هیچ ارتباطی وجود نداره!
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments:
Post a Comment