عارضم خدمتتون که بعد از بستن گودر و از بین رفتن واسطهای که میتونستم بازخورد پستهای بلاگم رو در بین خوانندههاش ببینم، دیگه دست و دلم به نوشتن نمیرفت. فکر کردم گولاس میتونه این خلا رو پر کنه و پلی باشه بین من و شما، ولی نشد.
حالا با اجازه از محضرتون، برای مدت نامعلومی (شاید یک هفته، شاید برای همیشه) دیگه اینجا نمینویسم و بعضی چیزهایی که به ذهنم میاد رو در پروفایل گولاسم میریزم!
خوشحال میشم اگه دوست دارین با هم در ارتباط باشیم، اونجا در خدمتتون باشم:
https://plus.google.com/108907252465914510905/posts
به امید دیدار
اول دسامبر 2011 / دهم آذر نود
پینوشت: اینو بذارین به حساب یکی دیگه از عواقب بسته شدن گودر... برای مرخصی چند روزی میرم کیش تا چشم و دلم سیر بشه، بعد با آغوش باز منتظرتونم!
اينجا هرچی به ذهنم ميرسه، به دهنم مياد! درضمن، ممكنه محتوای بعضی از نوشتههای اينجا با عفت عمومی شما سازگار نباشه، پيشاپيش عذرخواهم
▼
Thursday, December 1, 2011
Wednesday, November 30, 2011
در سطح مسولان مملکت اتفاق میافتد
اینایی که هم از توبره میخورن هم از آخور، ولی بازم همیشه گرسنهان!
Tuesday, November 29, 2011
مورفی (ره) در ایستگاه
خیلی جالبه، تو ایستگاه اتوبوس یا مترو، هرجا بایستم، در اتوبوس یا مترو یا سه قدم جلوتره یا سه قدم عقبتر!
Monday, November 28, 2011
به امید آن روز
حواستون باشه وقتی اینا رفتن، نریزین خونهها و کاخهاشون رو خراب کنین. باشه به عنوان موزه و یادگاری. مثلا موزه پیپ یا موزه عصا!
Sunday, November 27, 2011
Saturday, November 26, 2011
درد توالت
صبح زود بیدار شدن یک درده، از زور جیش بیدار شدن یک درده، نشستن رو لبههای توالت فرنگی یخزده هم یک درد دیگه!
Friday, November 25, 2011
Thursday, November 24, 2011
کاریش نمیشه کرد
باید با این نکته کنار بیایم که عدهای هم وجود دارن که طرفدار «افسین، فرشید، قیصر، مهرشاد، شهریار، ساسی مانکن و...» هستن!
Wednesday, November 23, 2011
صایب تبریزی یا شیرازی؟
فکر کنم صایب یه رگ شیرازی داشته:
فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را،
عشرت امروز بی انديشه فردا خوش است
!
فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را،
عشرت امروز بی انديشه فردا خوش است
!
Tuesday, November 22, 2011
Monday, November 21, 2011
کتری شوشولی
باید اعتراف کنم، تو راهنمایی وقتی معلم احکاممون میخواست نحوه استبرا رو بهمون یاد بده، رفت کتری آبدارخونه رو آورد و عملی روی کتری بهمون نشون داد! تا مدتها حالم از چای بهم میخورد!
Sunday, November 20, 2011
نوستال بوق دهه شصتیها
یه زمانی دوست داشتم راننده تاکسی بشم تا بتونم بی دغدغه جلوی همه ترمز بزنم و براشون بوق بزنم!
Saturday, November 19, 2011
Friday, November 18, 2011
مهاجران
یه روز چشم باز میکنی میبینی همه لیست شماره تلفنهات یا «واگذار شده» یا «خاموشه»، فقط تو موندی و حوضت، تک و تنها تو این مملکت...
Thursday, November 17, 2011
اینا همه با هم هستن
یه عده هم هستن که بیشترین کمکشون به جنبش سبز، وی کردن انگشتهاشون آخر عروسیها؛ وقتی دارن «ای ایران» رو میخوننه!
Wednesday, November 16, 2011
بابام و فیلمهای خانوادگی
پسرم؛
با دوربینت طوری فیلم بگیر که هروقت خواستی تماشا کنی مجبور نشی هی رد کنی!
با دوربینت طوری فیلم بگیر که هروقت خواستی تماشا کنی مجبور نشی هی رد کنی!
Tuesday, November 15, 2011
آکادمی گوگول
هومن خلعتبری گفت: مردهشور خودت و صداتو ببرن...
بابک سعیدی گفت: هرچی خانوم گوگوش بگن...
خانوم گوگوش گفتن: اگه اینجا بودی، الان اینجا بود... جات اینجا خالیه!
سطح مادرشون
یه چیز جالبی که عرزشیهای جنگ نرمی دارن اینه که تو لیست فرندهای پروفایلشون، تمام در و دافات دیده میشن. به اسم جنگ نرم همه این آواتار قشنگا رو فالو میکنن!
Monday, November 14, 2011
دخول مطلقا ممنوع
یه کانال عربی فیلم «ورود آقایان ممنوع» رو تبلیغ میکرد، به عربی نوشته بود: ممنوع دخول الرجال!
Sunday, November 13, 2011
تباکی؟ استباکی؟ استشفاکی؟
تو فیلم «یه حبه قند» یه آخوندی هست که بهش میگن روضه بخون تا فلانی گریه کنه، میگه: «نمیتونم... چون خودم گریهام میگیره... روضهخون که نباید گریه کنه...»
دقیقا به این اشاره میکنه که همه روضهخوانها ادای گریه درمیارن!
بیست سی تا جاکش
بیست و سی زائرهای ایرانی رو نشون میده که رفتن سوریه. باهاشون مصاحبه میکنه که اوضاع چطوره؟ جواب میدن که خیلی خوبه و ما فکر میکردیم تظاهراته ولی خبری نیست و...!
اگه بخوان کلمات قرمساق و دیوث و... رو به صورت شکل نشون بدن، همین بیست و سیها میشن!
پول، عشق، شهوت
زن تمام مدت در فکر شهریه دختر بود. آخر شب لباسهایش را پوشید، خداحافظی کرد و با دست پر از خانه خارج شد.
مرد بعد از صبحانه لباس پوشید و از خانه خارج شد.
دختر منتظر بود تا کلاس زودتر تمام شود. مرد از آن طرف خیابان بوق زد. دختر با تمام صورت خندید و دوید.
دختر روزش کامل شده بود. مادر شهریه را داده بود و با مرد رویاهایش در خیابان میچرخید.
مرد در فکر زن دیشب و دختر امروز بود.
پ.ن: هیچ جا نتونستم اینو چاپ کنم، خودش اومد اینجا!
Saturday, November 12, 2011
میخوام ببینم چه حسی داره
باید اعتراف کنم یکی از آرزوهام اینه که دو سه دقیقه دست بکشم روی کلهی هومن خلعتبری...!
اعراب جوانمرد
یکبار عربها تو عمرشون یه خورده جوانمردانه بازی کردن، اونم دقیقه نود گل خوردن دهنشون سرویس شد!
نشنال یا دکتر شریعتی؟
هفتهای یک ایمیل برام میاد که نوشته بهترین عکسهای «سال» نشنال جئوگرافیک، هیچکدوم هم تکراری نیست. فکر کنم هفتهای یکبار بهترین عکسهای سال رو انتخاب میکنن!
Friday, November 11, 2011
1111111111
جهت ثبت در تاریخ خودم: الان که این پست منتشر شد ساعت یازده و یازده دقیقه روز یازده یازده یازده خارجیه!
Thursday, November 10, 2011
سحرخیزان کامروا
دخترهای گلم، صبح ساعت چند بیدار میشین که وقت میکنین اینقدر غلیظ و شدید آرایش کنین که وقتی ساعت هشت میاین سر کلاس، انگار اومدین عروسی؟
Wednesday, November 9, 2011
مرگ عزیز
بچه که بودم دعا میکردم که قبل از پدر و مادرم بمیرم تا مرگشون رو نبینم.
بزرگ که شدم دعا میکنم که آخرین نفر بمیرم تا پدر و مادر و عزیزانم؛ غصه مرگ منو نخورن...
Tuesday, November 8, 2011
از تخم مرغ خود لذت ببرید!
باید به عرض برسونم: اون سفیدی ژله مانندی که وسط سفیده تخممرغ وجود داره و وقتی تخم مرغ رو میشکنیم تا باهاش غذا درست کنیم، اون تیکه سفیدی رو هم میبینیم، نطفه آقا خروسه است که داخل رحم خانوم مرغه شده و به تخم مرغ انتقال پیدا کرده!
Monday, November 7, 2011
خوشبختی یعنی...
نونوای محله ما، ظهرا و شبا که تعطیل میکنه، چند تا نون میذاره سر میخهای بیرون مغازه بمونه.
میوهفروش محله ما، شبا که تعطیل میکنه، چند تا کارتن از میوهها و سبزیهایی که ممکنه مشتریها زیاد نپسندن رو میذاره بیرون مغازه.
تا حالا ازشون نپرسیدم ولی میدونم که یا این کارشون، هوای شبگردهای گرسنه رو دارن...
Sunday, November 6, 2011
پنبهدزد دست به ریشش میکشه
دقت کردین وقتی میخوان اسم رییس جمهور یمن رو تو اخبار بگن، «علی» اولش رو نمیگن، فقط میگن: عبدالله صالح!
لذت مطالعه
دوست ندارم مشترک هیچ نشریه ای بشم. لذت مجله خریدن در اینه که دم روزنامه فروشی بایستی و روی جلد بقیه روزنامه و مجله ها رو ببینی.
Saturday, November 5, 2011
گیهان و خوانندگان- سرشماری از ما
میخواستم از رییس مرکز آمار تشکر کنم که برای سرشماری ما، یه داف به غایت شکیل و وزین رو فرستاد!
ریزنوشت از اینجا
Friday, November 4, 2011
لاس زدن با گیهان
یه برنامهای هست به نام «پارک ملت» که مجریش شهیدی فرد یا شهیدی فره! چند شب پیش حسین شریعتمداری گیهان رو آورده بود، نشونده بود روی مبل، شلوارشو درآورده بود، یه فرچه و وازلین برداشته بود، داشت بیضههای شریعتمداری رو پولیش میزد...
یعنی همچین مجریهایی هستن اینا!
Thursday, November 3, 2011
فروغ کجایی که یادت بخیر
هرچقدر هم زوربزنن، بازم به اون «بیا بنویسیم روی برگی» که فروغ پارسال خوند، نمیرسه!
حاجیهای ساندیسخور
مگه میشه با ویزای تقلبی از کشور خارج شد؟ اونم سیصد نفر! اونم ویزای عربستان!
حالا گندش درمیاد که این سیصد نفر لباس شخصیهایی بودن که ایران برای پرشور کردن مراسم برائت از مشرکین (که امسال با این اوضاع حاجیها میترسن شرکت کنن) فرستاده عربستان، اونا هم فهمیدن و دیپورتشون کردن!
ریزنوشت در گولاس
فکر نمیکردم اینقدر بهتون وابسته شده باشم! مخصوصا به کامنتهایی که زیر نوتهای گودر میگذاشتین... برای همین بالاخره پروفایل پلاسم رو فعال کردم. خیلی چیزی نمینویسم توش، فقط میخوام کامنتهاتون رو بخونم.
خوشحال میشم من رو هم وارد حلقهتون کنین!
مادر هلو، دختر هلو
یه مادر و دخترهایی هم هستن که وقتی تو خیابون با هم راه میرن، آدم مات میمونه که کدوم یکی رو باید اول بخوره!
Wednesday, November 2, 2011
رونوشت به آلن
تخم سگ بيا جيميل و بلاگر روهم ببند شايد دلت خنكتر بشه، عقده اي رواني...
خيلي هم جدي نوشتم، از شما هم معذرت ميخوام كه اينو خوندين!
Tuesday, November 1, 2011
امان از دست ایرج میرزا
- دو تا از شعرهای مودبانه ایرج میرزا رو بگو!
+ «داد معشوقه به عاشق» و «پستان به دهن گرفتن آموخت»!
+ «داد معشوقه به عاشق» و «پستان به دهن گرفتن آموخت»!
Monday, October 31, 2011
فرافكنی
حالا قضيه انگولك به کنار ولی از حق نباید گذشت، دروازهای که بتونه شیش تا گل رو درون خودش جای بده، باید خیلی گشاد باشه!
دیالوگ- دین و کفر
مردم دنیا سه دستهاند:
دیندارانی که خود را کافر نشان می دهند،
کافرانی که خود را دیندار نشان میدهند،
و... دسته سومی ندیدهام!
سایمبول ریتویچ
Sunday, October 30, 2011
دانلود کلیپ غیراخلاقی نصرتی و شیث در بازی پرسپولیس و داماش
نصرتی شیث رو انگولک کرده، خردبین رو اخراج کردن!
توضیح تیتر: زشته فیلم خصوصی مردم رو ببینین!
نوستال آکادمی گوگولی
شهرزاد رو میبینم یاد فروغ میفتم، تا میام بهش رای بدم قیافه شوهرش میاد جلو چشمام، منصرف میشم!
در رادیو 7 اتفاق افتاد- واقعی
داریوش فرهنگ در رادیو 7 (نقل به مضمون): وقتی سیب خورد تو سر نیوتن و لخت پرید و گفت یافتم یافتم...
منصور ضابطیان: اون ارشمیدس بود تو حموم، نیوتن که لخت زیر درخت نخوابیده بود!
داریوش فرهنگ در حالی که داره طبیعی میکنه و هنوز متوجه اشتباهش نشده: آره چه خوب و جالب گفتی... هاهاها!
قابل توجه مخالفان
به درجهای از عرفان رسیدم که بعد از گذر از دوران «زنده باد مخالف من»، رسیدم به مرحله: «کون لق مخالف من»!
Saturday, October 29, 2011
همه رفتن...
اگه همینجور پیش بره، تا آخر سال تعداد فامیل و دوستان اونور مرزی، بیشتر از داخل ایران میشن!
Friday, October 28, 2011
اواوو
«ایگیش... گیش گیش... گیششش...»
صدای خارج شده از پسرها بعد از دیدن فیلمهای بروس لی، جکی چان، جت لی، اسپایدرمن و...!
صدای خارج شده از پسرها بعد از دیدن فیلمهای بروس لی، جکی چان، جت لی، اسپایدرمن و...!
Thursday, October 27, 2011
محاسن تعطیلی گودر
از حق نگذریم، گودر که تعطیل بشه سه عضو بدنمون دعامون میکنن: کون و چشم و انگشت اسکرول!
روش شناسایی ارزشیها در گولاس
حالا که داریم کمکم کوچ میکنیم به گولاس، خوبه که نشانههای ظاهری پروفایل ارزشیها رو بدونیم تا راحتتر بلاکشون کنیم:
با اسم و فامیل واقعی خودشون ظاهر میشن. از کلمههای حاجی و سید در معرفی خودشون استفاده میکنن و آواتارشون:
اگه دختر باشن یا عکس گل و بلبله، یا حیوانات کارتونی مجاز، یا چادر و مقنعه که فقط چشمها دیده میشه،
اگه پسر باشن با ریش کمپشت مرتب یا پرپشت و ژولیده، موهای چربی که یکوری شونه شده، آویزون بودن چفیه از خودشون، لبخند ملیح رو به دوربین،
اگه جنسشون معلوم نبود هم؛ یا اسمشون رو به خط نستعلیق گذاشتن آواتار، یا عکس امام و شهدا، یا پوکه فشنگ و پلاک سربازی و سربند!
حالا ممکنه استثنا هم باشه ولی این روش تا نود درصد جواب میده!
درضمن، وقتی رفتین گولاس نترسین، چون یهو میبینین نصف آواتارها جاپونیه، از این انیمیشنها، کمکم عادت میکنین!
با اسم و فامیل واقعی خودشون ظاهر میشن. از کلمههای حاجی و سید در معرفی خودشون استفاده میکنن و آواتارشون:
اگه دختر باشن یا عکس گل و بلبله، یا حیوانات کارتونی مجاز، یا چادر و مقنعه که فقط چشمها دیده میشه،
اگه پسر باشن با ریش کمپشت مرتب یا پرپشت و ژولیده، موهای چربی که یکوری شونه شده، آویزون بودن چفیه از خودشون، لبخند ملیح رو به دوربین،
اگه جنسشون معلوم نبود هم؛ یا اسمشون رو به خط نستعلیق گذاشتن آواتار، یا عکس امام و شهدا، یا پوکه فشنگ و پلاک سربازی و سربند!
حالا ممکنه استثنا هم باشه ولی این روش تا نود درصد جواب میده!
درضمن، وقتی رفتین گولاس نترسین، چون یهو میبینین نصف آواتارها جاپونیه، از این انیمیشنها، کمکم عادت میکنین!
عمه گودرم کجاست
امان از دل وحید آنلاین...
باید اعتراف کنم که هیچ وقت نفهمیدم چشمهای وحید آنلاین تو این عکس بازه یا بسته یا خماره!؟
باید اعتراف کنم که هیچ وقت نفهمیدم چشمهای وحید آنلاین تو این عکس بازه یا بسته یا خماره!؟
فرفر
باید اعتراف کنم تا مدتها اسم یه جور شیر که روی جعبهش مینویسن «فرادما» رو میخوندم:
feradma!
تازگیها فهمیدم که اینجوری خونده میشه:
Fara Dama!
feradma!
تازگیها فهمیدم که اینجوری خونده میشه:
Fara Dama!
Wednesday, October 26, 2011
Tuesday, October 25, 2011
Ebi's Starred Items
بیا بریم اونجا که شباش، بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره، بریزه سرت ستارههاش...
ابی دست مهشید را میگیرد و از گودر خارج میشود!
ایول عادل
تا حالا کسی به این قشنگی به هیکل رویانیان پیپی نکرده بود،
کسی هم به این خوبی خصلت پاچهخاری استیلی رو به روش نیاورده بود!
Gooders
چند صباحی با هم خوش بودیم. چندلر بود که تیکه بندازه و مسخره کنه، جویی که خلبازی دربیاره، راس که ساده باشه، مونیکا که منظم و مرتب بود، فیبی که نمک میریخت، ریچل که کلاس بذاره... آخرش همه کلیدها رو گذاشتن روی میز و در رو بستن...
فرندز پیشگویی گودر بود. خیلی غمانگیزه ولی باید بریم پی کارمون... کلیدها رو بذاریم روی میز دم در، چراغها رو خاموش کنیم و بریم.
هروقت یاد گودر افتادیم، برگردیم نوتهای ستارهدار رو بخونیم وبخندیم، همون کاری که چند وقت یکبار با دیویدیهای فرندز میکنیم!
ممد باید برقصه
به نظرم شبکه تیوی پرشیا مسابقه رقصش رو با همکاری انجمن دگرباشان تهیه کرده. تک و توک شرکت کننده تک جنسیتی توشون پیدا میشه، همه دو و سه و چهار جنسیتیان!
Monday, October 24, 2011
سرجهازی تلویزیون
یه هنرپیشه است به نام «پروین میکده» که بیشتر از «آمیتا پاچن» فیلم بازی کرده. اسمش تو تیتراژ همه فیلمها و سریالها هست!
Sunday, October 23, 2011
گودرو بستن... هی هی
یه سایت جالب دیدم، آدرس فیدش رو کپی کردم، رفتم تو گودر پیست کنم، یادم اومد که چی بشه؟ ماه دیگه این موقع نه از گودر نشان هست و نه از گودریان...!
سه میلیون کجا و سه هزارمیلیارد کجا
پیرزنه اومده بود بانک تا سود پولش رو بگیره. دفترچه رو داد ولی کارمنده گفت این ماه سودی نریختن. گفت مگه میشه، سه میلیون تومن پول دارم تو دفترچه. کارمنده گفت چون یک روز موجودی حسابت از بیست هزار تومن کمتر شده، این ماه بهش سود نمیدن.
پیرزنه اشک تو چشماش جمع شد و رفت.
آیا از این قانون مخفی و رذیلانه بانک صادرات خبر داشتین؟ آیا بقیه بانکها هم همینطورن؟
Saturday, October 22, 2011
Friday, October 21, 2011
یادگاری از امروز
وقتی بیکارین، یه دوربین بگیرین دستتون از در و دیوار و مغازه و خونه و خیابونهای شهرتون عکس و فیلم بگیرین. ده- بیست سال دیگه که همه چی کن فیکون شد، اینا خاطره میشه و دلیل بهتری برای گریه کردن داریم...
Thursday, October 20, 2011
Wednesday, October 19, 2011
جهانگردی، ایرانشناسی
یکی از راههای شناخت ایرانیها در اماکن تاریخی ایران و هرکجای دنیا اینه که به هر حوض قشنگی میرسن، توش سکه میندازن!
Tuesday, October 18, 2011
دستشویی بعد از وبگردی
لطفا بعد از اینکه سه هزار بار بهتون گفتن «بیا غذا سرد شد...» و شما بالاخره دل کندین و از پای کامپیوتر بلند شدین و رفتین، حتما دستهاتون رو بشورین. مگه نشنیدین که میگن کیبورد از توالت هم کثیفتره!
Monday, October 17, 2011
در جمع نخبگان کرمانشاه اتفاق افتاد- واقعی
«اونها(غربیها) اگر پشت به مردمشون میکنند، ما به مردممون رو میکنیم...»
تبیین پوزیشنهای ملوکانه!
تبیین پوزیشنهای ملوکانه!
Sunday, October 16, 2011
Saturday, October 15, 2011
با تشکر از پدر و مادرم
اگه یه زمانی نویسنده بزرگی شدم، میخوام توی مصاحبهها وقتی ازم پرسیدن راز موفقیت شما چی بود؟ بگم بچه که بودم، وقتی تو خونه تنهام میگذاشتن، میرفتم سراغ کتابخونه، هر کتابی که بهم گفته بودن به درد سنت نمیخوره، با ولع میخوندم!
Friday, October 14, 2011
پستهای طویل
نمیتونم کسانی رو درک کنم که زیر یک پست سه متری، کامنت گذاشتن که بهبه و عالی و معرکه و...! یعنی واقعا حوصله داشتن اینهمه رو بخونن و بقيه پيشنهاد بدن، یا همینجوری یه چیزی میگن؟
Thursday, October 13, 2011
لطفا بت نسازیم
وقتی اینا رفتن، یادمون باشه برای از دسترفتههای جنبش یه سنگ قبر ساده با فونت معمولی بگذاریم. باز سنگ قبر آنچنانی و مقبره و بارگاه درست نکنیم که سی سال دیگه برای بچههامون شر درست کنیم!
Wednesday, October 12, 2011
شیمیایی و فیزیکی
پاها رو باز کنین... حالا باسن رو شل کنین... دو دست رو اطراف باسن بذارین... عقب، جلو، عقب، جلو... حالا سینهها رو بدین بالا... باسن رو به جلو هل بدین... سینهها رو سفت کنین... بلرزونین...
آموزش رقص شیمی، واقعی
آموزش رقص شیمی، واقعی
Tuesday, October 11, 2011
نوستال غمناک دههی لعنتی شصت
یعنی چی؟ من میگم چند وقته افسرده شدم، زرت و زرت گریهام میگیره، بعد توی یک شب:
سریال وضعیت سفید؛ مسابقه «نامها و نشانهها» با اجرای مرحوم رضا معینی رو پخش میکنه،
فردوسیپور توی نود «مسابقه هفته» با اجرای مرحوم نوذری پخش میکنه،
بعد مجتبی محرمی که پیر و معتاد شده رو میاره و بازیهای اون زمانش رو نشون میده،
بعد اولین قسمت نود رو نشون میده...
این کارا رو با ما نکنین، خودمون به اندازه کافی غم داریم...
سریال وضعیت سفید؛ مسابقه «نامها و نشانهها» با اجرای مرحوم رضا معینی رو پخش میکنه،
فردوسیپور توی نود «مسابقه هفته» با اجرای مرحوم نوذری پخش میکنه،
بعد مجتبی محرمی که پیر و معتاد شده رو میاره و بازیهای اون زمانش رو نشون میده،
بعد اولین قسمت نود رو نشون میده...
این کارا رو با ما نکنین، خودمون به اندازه کافی غم داریم...
نوستال انتخاب واحد
روز انتخاب واحد، ساعت پنج صبح میرفتیم دانشگاه جا بگیریم. درها که باز میشد میپریدیم پای تابلو اعلانات گروه، کدها رو توی جدولی که از قبل کشیده بودیم مینوشتیم، بعد تداخلی ها رو مرتب میکردیم، میپریدیم پشت در مدیر گروه تا تائید کنه، بعد هم آموزش تا جاها پر نشده درس رو بگیریم. میرفتیم خونههامون تا حذف و اضافه... ده روز بعد میاومدیم میدیدیم ریده شده تو برنامهها، دوباره روز از نو، روزی از نو!
Monday, October 10, 2011
التماس دعا
یکی از آشناها بیماری سختی گرفته و دکترها هنوز نتونستن علتش رو بفهمن. از دوستهایی که اعتقاد دارن، خواهش میکنم که براش دعا کنن.
اونایی هم که اعتقاد ندارن، لطفا نمک رو زخم نپاشن و نمکهاشون رو نگه دارن توی گودر بیشتر به کارشون میاد.
ممنون
اونایی هم که اعتقاد ندارن، لطفا نمک رو زخم نپاشن و نمکهاشون رو نگه دارن توی گودر بیشتر به کارشون میاد.
ممنون
شان معلم
یکی از آشناها پنج ساله آموزگار دبستان غیرانتفاعیه، ماهی صد و پنجاه هزار تومن حقوق میگیره، با لیسانس، بدون بیمه!
Sunday, October 9, 2011
جونم
قدیما سلمونیهای مردونه که بیکار میشدن، سر همدیگه رو اصلاح میکردن. الان زیر ابروهای همو برمیدارن!
پزشکان جوابگو باشن
فکر کنم از نظر پزشکان محترم هر بیماریای به یکی از دلایل سهگانه زیر است:
حساسیت، اعصاب، سرطان!
حساسیت، اعصاب، سرطان!
Saturday, October 8, 2011
نسل جدید انقلاب
دارم کتاب فارسی سوم دبستان رو میبینم، یه عکسی داره که توش عکس رهبر قدیم و رهبر جدید انقلابه. بچه اسم هرکدومشون رو زیرش نوشته. میگم این اسمها چیه؟ میگه نوشتم که یادم بمونه، قاطیشون نکنم!
Friday, October 7, 2011
انواع کچل
کچلها سه دستهان:
اونایی که تخمشون هم نیست،
اونایی که سیم کشی میکنن از اینور به اونور، یا کلاه گیس میذارن و به اصطلاح سقف کاذب میزنن،
و اونایی که پول دارن و میرن میکارن، میشن مودار!
اونایی که تخمشون هم نیست،
اونایی که سیم کشی میکنن از اینور به اونور، یا کلاه گیس میذارن و به اصطلاح سقف کاذب میزنن،
و اونایی که پول دارن و میرن میکارن، میشن مودار!
Thursday, October 6, 2011
لطفا این پست رو خانمها نخونن
تا حالا سوسک رو لمس کردين؟ يا روی بدنتون راه رفته؟ از این سوسکهای بزرگ، سوسک حموم. دیدین وقتی اون تیغهای پاش روی پوستتون کشیده میشه، قلقلک میده! حالا تصور کنین همون سوسک روی گردنتون راه بره. یا حتی روی صورتتون...
خونه بابام انواع و اقسام سوسکها رو دارن. به نوعی کلکسیون یا حتی پرورشگاه سوسک دارن! بعضی شبها که جلوی تلویزیون روی زمین دراز میکشم، سوسکها از سر و کولم بالا میرن! اولا میترسیدم، ولی الان عادت کردم. چارهای ندارم، هیچ جوری منقرض نمیشن!
اینم خاطرهای بود!
خونه بابام انواع و اقسام سوسکها رو دارن. به نوعی کلکسیون یا حتی پرورشگاه سوسک دارن! بعضی شبها که جلوی تلویزیون روی زمین دراز میکشم، سوسکها از سر و کولم بالا میرن! اولا میترسیدم، ولی الان عادت کردم. چارهای ندارم، هیچ جوری منقرض نمیشن!
اینم خاطرهای بود!
Wednesday, October 5, 2011
خیلی لایت رفت تو پاچه تلویزیون
یادآوری خاطرات دهه شصت کم بود، تو قسمت امشب (چهارشنبه شب) سریال «وضعیت سفید»، آهنگ پسزمینه «پریچهر- معین» یکی از خاطرهانگیزترین آهنگهای اون زمان بود! دم حمید نعمتالله گرم، کسی که بوتیک و بیپولی رو میسازه، باید همچین سریال نابی هم بسازه.
فکر کنم تو تکرار فردا این آهنگ رو سانسور کنن!
بنیانگذار شیوخ
راننده تاکسی که بهش میخورد بیسواد باشه، رو به من: جنایتی که شیخ صفیالدین و صفویه در حق ایران کردن، اسکندر و مغول و قاجار و بقیه نکردن!
Tuesday, October 4, 2011
هوعا
صدای آمریکا هنوز ساعت برنامههاش رو با ساعت جدید ایران تنظیم نکرده، بعد تیریپ آزاداندیشی برداشته از بیبیسی دفاع میکنه!
فیلمفارسی- هیجده
چرا تو این فیلمها هروقت سوار ماشین یا پیاده میشن، نه درها رو قفل می کنن، نه شیشهها رو میدن بالا، زرتی هم جای پارک گیرشون میاد، موقع از پارک دراومدن هم بدون راهنما و آینه بغل و با اطمینان گازش رو میگیرن و میرن؟!
Monday, October 3, 2011
کچلا لایک بزنن
وقتی پزشکان داروی «موبر» درست کردن، چی میشه داروی «موآور» هم درست کنن تا امثال من و نیما اکبرپور بمالیم به سرمون!؟
Sunday, October 2, 2011
یادگاری کلاس اول
یه فکری به ذهنم رسیده، دیر شده ولی اگه ازش استقبال بشه فکر کنم جالب باشه. می خوام یک کاغذ دیواری بزرگ (بعدا با هم درمورد طراحیش بحث میکنیم) از عکسهای کلاس اول مون درست کنم. یعنی: یه عکس خیلی بزرگ از عکسهای ما وقتی کلاس اول دبستان بودیم.
شرایطی که تا حالا به ذهنم رسیده اینه که:
عکس حدودا مربوط به سن هفت سالگی باشه.
اگه سیاه و سفید باشه چه بهتر.
چون فقط صورتها رو توش می گذارم، اگه پرسنلی و سه در چهار باشه چه بهتر.
اسم صاحب عکس و تاریخ و مشخصات لازم نیست.
لطفا عکسهاتون رو برام ایمیل کنین یا یه جایی آپلود کنین و آدرسش رو بهم بدین یا یه جوری بهم برسونین! اگه پیشنهاد دیگهای دارین بگین.
اگه شر بشه و ازش استقبال بشه، یه یادگاری از کلاس اول بچههای نت (مخصوصا گودریها) درست میشه که همینجا برای همه می گذارم.
پیشاپیش ممنون از همکاریتون
riznevesht@gmail
گیهان و خوانندگان- هیات همراه
متاسفانه این روزها شاهد هجمه فراگیری به ریاست محترم جمهور هستیم که چرا با هیاتی صد نفره عازم نیویورک شده بودند. باید همینجا عرض کنم وقتی همه ما پشت ایشان را خالی کردیم و تنهایشان گذاشتیم، ایشان هم مجبور شدند با همین صد نفر به کشور شیطان بزرگ سفر کنند، وگرنه همه ما را با خودشان میبردند.
بتول الف.نون
ff
تازه، این که چیزی نیست، ما وقتی بچه بودیم
iPhone
داشتیم. بعد همسایههای حسودمون زنگ میزدن و فرار میکردن!
iPhone
داشتیم. بعد همسایههای حسودمون زنگ میزدن و فرار میکردن!
Saturday, October 1, 2011
در فینال والیبال اتفاق افتاد- واقعی
تو تاکسی داشتم از رادیو فینال والیبال ایران و چین رو گوش میدادم، وسطش صدای بلندگوی سالن اومد: تماشاگران محترمی که روی تابلو نشستهاند لطفا به سیمهای ارتباطی دست نزنند!
تا وقتی رسیدم راننده داشت قاهقاه میخندید و هی زیر لب میگفت: اونایی که عقب رو تابلو نشستن... به سیماش دست نزنن...!
تا وقتی رسیدم راننده داشت قاهقاه میخندید و هی زیر لب میگفت: اونایی که عقب رو تابلو نشستن... به سیماش دست نزنن...!
نوستال دوم خردادی دو آتشه
هنوز نوار کاستهای استیضاح مهاجرانی که از رادیو زنده پخش شد و ضبط کردم رو دارم...
Friday, September 30, 2011
عامهپسند- چارلز بوکفسکی/ 5
محلهی خوبی بود. تعریف محلهی خوب: جایی که وسعت نمیرسد در آن زندگی کنی.
مرض داری هی بهش ور میری؟
به این نتیجه رسیدم که مدیر یاهو، اوقات فراغتش رو با «عوض کردن مکان کلید ساین اوت یاهومیل»، پر میکنه!
Thursday, September 29, 2011
اکسترا فیلتراسیون
گاهی وقتها به حدی میرسه که «اولترا» و «ویپیان» و «ایاوال» و «هاتاسپات» رو باهم باز میکنم ولی باز هم بلاگر بالا نمیاد!
Wednesday, September 28, 2011
عامهپسند- چارلز بوکفسکی/ 4
بیشتر آدمهای دنیا دیوانه بودند. آن بخشی هم که دیوانه نبودند، عصبی بودند. آن بخش هم که دیوانه یا عصبی نبودند، احمق بودند.
احکام مربوط به رقص
«رقص مرد برای مرد اگر از روی «لذت» باشد حرام است.»
یعنی اگه به عنوان شغل یا انجام وظیفه یا اجبار یا تنفر و... باشه، گناه نداره؟!
بعد:«رقص زن برای شوهرش حلال است ولی شنیدن آهنگ رقصبرانگیز (غنا) حرام است.»
یعنی یه زن رو تصور کنین که بدون آهنگ داره جلوی شوهرش میرقصه، شوهره هم مثل خلها لم داده و بدون آهنگ داره دست میزنه و لذت میبره!
یعنی اگه به عنوان شغل یا انجام وظیفه یا اجبار یا تنفر و... باشه، گناه نداره؟!
بعد:«رقص زن برای شوهرش حلال است ولی شنیدن آهنگ رقصبرانگیز (غنا) حرام است.»
یعنی یه زن رو تصور کنین که بدون آهنگ داره جلوی شوهرش میرقصه، شوهره هم مثل خلها لم داده و بدون آهنگ داره دست میزنه و لذت میبره!
Tuesday, September 27, 2011
خوشمزه و خوشنام
میخوام وقتی بزرگ شدم یه کارخونه پنیر بزنم، اسمش رو بذارم «کبیری»، مخلوطی از «کیبی» و «کیری»!
پزشک سیار
سریالی بود که توش یه پزشک سیار بود، بعد روی ماشینش تلفن ثابت نوشته بود! نمیگم چه سریالی که توهین نشه.
Monday, September 26, 2011
عامهپسند- چارلز بوکفسکی/ 3
تصمیم گرفتم تا ظهر توی رختخواب بمانم. شاید تا آن موقع نصف آدمهای دنیا بمیرند و مجبور باشم فقط نصف دیگرشان را تحمل کنم.
پرسپولیس 2- فجر شهید سپاسی شهر شعر و شور و شراب، شیراز 1
پیمان یوسفی: شوک مدیریتی تونست پرسپولیس رو در این بازی پیروز کنه...
یعنی تنها کاری که سردار توش وارده، همین شوک دادنه! اینجور که بوش میاد، به امید خدا دیگه دربی سال آینده رو با «استقلال صنعتی خوزستان» در جام آزادگان برگزار میکنیم!
یعنی تنها کاری که سردار توش وارده، همین شوک دادنه! اینجور که بوش میاد، به امید خدا دیگه دربی سال آینده رو با «استقلال صنعتی خوزستان» در جام آزادگان برگزار میکنیم!
همشو بده، دلش خون شد
میخواد یک دسته اسکناس شاباش بده، یکى یکی از لای باندرول درمیاره، رو به دوربین میذاره تو دهن داماد!
Sunday, September 25, 2011
بیماری چاقان در فصل گرما
اگه دیدین یه تپلی داره قر میده وناراحت راه میره، مسخرهاش نکنین، نود درصد احتمال بدین که بغل کشاله رانش عرقسوز شده باشه!
سعدی، مرد نکونام- 5
همه فرزند آدمند بشر
میل بعضی به خیر و بعضی شر
این یکی مور از او نیازارد
وان دگر سگ بر او شرف دارد!
میل بعضی به خیر و بعضی شر
این یکی مور از او نیازارد
وان دگر سگ بر او شرف دارد!
Saturday, September 24, 2011
عامهپسند- چارلز بوکفسکی/ 2
مگس هنوز داشت روی میز راه میرفت. مجله اخبار اسب دوانی را لوله کردم و محکم کوبیدم روی میز. مگس دررفت. روز من نبود. هفته من، ماه من، سال من، زندگی من. لعنتی
غذای ملی
یه زمانی اگه از بچهها میپرسیدی غذا چی دوست داری؟ نصفشون میگفتن قرمهسبزی، نصفی ماکارونی. الان همهشون میگن پیتزا!
نوستال شبکه اجتماعی
شاید یادتون نیاد، قبل از فیسبوک و حتی اورکات، کلوپ بود. کلوپهای یاهو پاتوقمون بود که طی یک انقلاب عظیم تبدیل شدن به گروپ!
Friday, September 23, 2011
این محمود و آن محمود
یک تار موی گندیده عباس شرف داره به صدتا احمدینژاد و دار و دسته و طرفدارهاش، وقتی از فرصتش استفاده میکنه و اینقدر قشنگ، دیپلماتیک و احساساتی از کشورش و مردمش دفاع میکنه.
حالا هی راهپیمایی روز قدس راه بندازین و چوب لای چرخ صلح بذارین و برید سازمان ملل بهجای کمک به کشور خودتون، دنبال مقصر یازده سپتامبر بگردین و هولوکاست رو تکذیب کنین و فشار رو به مردمتون بیشتر کنین...
دروغ بگین که زندانی سیاسی نداریم و بعد از انتخابات سی و سه نفر کشته شدن که دو سومشون نیروی انتظامی بودن و میرحسین و کروبی آزادنه دارن زندگی میکنن و یک گرسنه نداریم و چند میلیون شغل ایجاد کردیم و...
زنده باد محمود عباس، مرگ بر دروغگویی که نه دین داره نه شرف نه مردانگی
حالا هی راهپیمایی روز قدس راه بندازین و چوب لای چرخ صلح بذارین و برید سازمان ملل بهجای کمک به کشور خودتون، دنبال مقصر یازده سپتامبر بگردین و هولوکاست رو تکذیب کنین و فشار رو به مردمتون بیشتر کنین...
دروغ بگین که زندانی سیاسی نداریم و بعد از انتخابات سی و سه نفر کشته شدن که دو سومشون نیروی انتظامی بودن و میرحسین و کروبی آزادنه دارن زندگی میکنن و یک گرسنه نداریم و چند میلیون شغل ایجاد کردیم و...
زنده باد محمود عباس، مرگ بر دروغگویی که نه دین داره نه شرف نه مردانگی
زنان ِ مرد
قابل توجه خواهران ارزشی: برخی مراجع معتقدند که تراشیدن ریش و سبیل برای مردان حرام است، نه زنان!
متن کامل سخنرانی ریاست محترم جمهور
ریاست محترم جمهور در سازمان ملل: دوستان، همکاران و صندلیهای گرامی...
سایر رییس جمهورها: عوق.. همکار... هوق... دوست... پوق...
ریاست محترم جمهور: آیا میدانید نود درصد ثروتها در دست ده درصد مردم هشتاد درصد و یازده درصد سپتامبر و دو درصد در دست سیصد هزار ثروتها برای پنجاه درصد در شصت و هولوکاست و سه درصد مردم زیر ده درصد فقر با بیست درصد جمعیت میباشد؟
سایر رییس جمهورها:...!
سایر رییس جمهورها: عوق.. همکار... هوق... دوست... پوق...
ریاست محترم جمهور: آیا میدانید نود درصد ثروتها در دست ده درصد مردم هشتاد درصد و یازده درصد سپتامبر و دو درصد در دست سیصد هزار ثروتها برای پنجاه درصد در شصت و هولوکاست و سه درصد مردم زیر ده درصد فقر با بیست درصد جمعیت میباشد؟
سایر رییس جمهورها:...!
زیرش خط بکش
آیا هنوزم بچهها نکات مهم کتابها رو با ماژیک فسفری علامت میذارن؟ بعد کتاب بینشمون همهاش رنگی بود، بهجز عکسها و حدیثهایی که تو کنکور نمیاومد!
Thursday, September 22, 2011
عامهپسند- چارلز بوکفسکی
بعد از مدتها یک کتاب محشر خوندم. نمیدونم چرا تا حالا کشفش نکرده بودم، خوراک جملههای کوبنده! (کجایی گری کوپر!؟) اگر میخواین بخونین، زودتر پیداش کنین تا زیر تیغ جدید سانسور نرفته. اینو داشته باشین:
گیج شدم و زل زدم به پاهاش. همیشه از پا خوشم میآمده. اولین چیزی که موقع تولد توجهم را جلب کرد پا بود. ولی آن موقع داشتم زور میزدم که بیایم بیرون. از اون به بعد هم با این شانس نکبتم دارم در جهت مخالف زور میزنم.
گیج شدم و زل زدم به پاهاش. همیشه از پا خوشم میآمده. اولین چیزی که موقع تولد توجهم را جلب کرد پا بود. ولی آن موقع داشتم زور میزدم که بیایم بیرون. از اون به بعد هم با این شانس نکبتم دارم در جهت مخالف زور میزنم.
دشمنان بیداری
میگن دیروز چند تا تروریست آمریکایی، اسرائیلی و منافق رو درحال حمله به سالن «اجلاس بیداری» دستگیر کرده و ازشون صدها عدد قرص «دیازپام» کشف و ضبط کردن!
خسته از زحمات روز
دیدین وسایل خونه، نصفه شبا که میخوابیم، خستگیشون رو در میکنن، قولنج میشکنن و سر و صدا راه میاندازن؟ الهى بگردم...!
Wednesday, September 21, 2011
سه میلیون هزار و سیصد میلیارد و هزار و صد و ده
قسم می خورم که جریان این اختلاس جوسازی دشمنانه و شرط میبندم که این خبر صحت نداره و شایعهای بیش نیست. چرا؟ چون اصلا کسی رو تو دولت و مجلس و قوه قضائیه میشناسین که بتونه عدد سه هزار میلیارد تومن رو بخونه و بشمره، چه برسه بخواد اعلام کنه، چه برسه به عقلشون برسه که این مبلغ رو بدزدن!
پا در هوا
یه عده هم مثل سیمکارت «تالیا» هستن. هیچ کس تحویلشون نمیگیره، تکلیفشون روشن نیست، حتی خودشون هم نمیدونن کین!
Tuesday, September 20, 2011
انتقام استاد
از اول مهر به اصرار یکی از دوستان چند تا کلاس عملی برداشتم. روزگارتون سیاهه اگه دانشجوم بشین! حیف که نمیتونم بیام داستانهای سرکلاس رو اینجا بنویسم!
نوستال اسمارتیز
یه اسمارتیزهایی بود که شکل عینک بود، باید با کش مینداختی دور گوشات. دیروز پوست یکیشون رو تو خیابون دیدم، هنوز تولید میشه؟!
Monday, September 19, 2011
آگهی اصفهونی
دیدین یه کلاس کنکور برای تبلیغش دانشجوها رو میاره، یکیشون با لهجه اصفهانی همچین چیزی میگه: کتابهای فلان بسیار مفید و با «قیمت مناسب» هستند!
Sunday, September 18, 2011
همه جوره باید ببازن
چندصد تا مفتخور رو جمع کردن و دارن میلیاردی میریزن تو شیکمشون تا به زور «بیدارشون» کنن و وجهه بینالمللی-اسلامی پیدا کنن، از اونور اردوغان دست زنش رو گرفته و راه افتاده رفته سومالی و مصر و لیبی و تونس و داره محبوبیت برای خودش و کشورش جمع میکنه!
تشویق کودکان عصر حجر
تو گرگان مسابقه «ماهیگیری با دست» برگزار کردن، میگن هدفشون «تشویق کودکان به خوردن ماهی» هست. یاد مامان جکی و جیل افتادم که برای تشویق توله خرسهاش به خوردن ماهی، ماهیگیری با دست یادشون میداد!
Saturday, September 17, 2011
دبیر اجلاش بیداری اشلامی
حیاتی: گفتگویی داریم با دکتر ولایتی، دبیر اجلاس بین المللی بیداری اسلامی. آقای دکتر بفرمائید که... آقای دکتر؟... آقای ولایتی؟... بیدارشین
بخش خبری چهارده، نزدیک به واقعی!
بخش خبری چهارده، نزدیک به واقعی!
برد استقلال و سینه و پستان
به عنوان یک پرسپولیسی قدیمی، از وقتی یادم میاد به خاطر علی پروین و فرشاد پیوس عاشق پرسپولیس بودم، این برد شیرین رو به استقلالیها تبریک میگم.
تیمی که خوب بازی کنه میبره، تیمی هم که سرمربیاش یه بیسواد پاچهخوار باشه، میبازه.
فدای سرمون که باختیم، نوش جونتون که بردین.
در خاتمه به استاد جواد خیابانی عرض کنم که در فرهنگ عامیانه، «سینه» با «پستان» خیلی فرق داره. مردم دو تا پستون دارن، و یک سینه. پس به جای این که بگین «نفس در سینههاش حبس شد» بگین «نفس در سینهاش حبس شد»!
پینوشت: عجب تیتر خفنی!
تیمی که خوب بازی کنه میبره، تیمی هم که سرمربیاش یه بیسواد پاچهخوار باشه، میبازه.
فدای سرمون که باختیم، نوش جونتون که بردین.
در خاتمه به استاد جواد خیابانی عرض کنم که در فرهنگ عامیانه، «سینه» با «پستان» خیلی فرق داره. مردم دو تا پستون دارن، و یک سینه. پس به جای این که بگین «نفس در سینههاش حبس شد» بگین «نفس در سینهاش حبس شد»!
پینوشت: عجب تیتر خفنی!
تست هوش و حواس
زود و تند و سریع به سوال زیر جواب بدین:
در چراغ راهنمایی، چراغ قرمز بالاست یا پایین یا وسط؟
.
.
.
چقدر همه چیز برامون عادی میشه و عادت می کنیم...
در چراغ راهنمایی، چراغ قرمز بالاست یا پایین یا وسط؟
.
.
.
چقدر همه چیز برامون عادی میشه و عادت می کنیم...
Friday, September 16, 2011
نامهای به سمیه توحیدلو
سمیه خانوم؛
این روزها همه برای تو مینویسن، پس زیاد وقتت رو نمیگیرم،
نوشته بودی: «...اعتراف می کنم احساس تحقیر شدگی تمام وجودم را سوزاند... امروز تحقیر شدم. حتی غرورم شکست...»
سادهترین داستانی که از علی (ع) شنیدیم اینه که میگن: وقتی در میدان جنگ، دشمنش به صورتش تف انداخت، بلند شد و راه رفت تا آروم بشه که کسی نگه علی از «بغض انتقام»، دشمنش رو کشت.
خواستم بگم، شلاق خوردن از حکومتی که خودش رو وارث ولایت علی میدونه ولی برای انتقاد از رییس دروغگو و ظالم دولتش، یک زن رو با بغض شلاق میزنه، حقارت نیست، سعادته. کبودی بدنت، مدال افتخاری باشه برات خواهرم. ظلم رفتنی است...
این روزها همه برای تو مینویسن، پس زیاد وقتت رو نمیگیرم،
نوشته بودی: «...اعتراف می کنم احساس تحقیر شدگی تمام وجودم را سوزاند... امروز تحقیر شدم. حتی غرورم شکست...»
سادهترین داستانی که از علی (ع) شنیدیم اینه که میگن: وقتی در میدان جنگ، دشمنش به صورتش تف انداخت، بلند شد و راه رفت تا آروم بشه که کسی نگه علی از «بغض انتقام»، دشمنش رو کشت.
خواستم بگم، شلاق خوردن از حکومتی که خودش رو وارث ولایت علی میدونه ولی برای انتقاد از رییس دروغگو و ظالم دولتش، یک زن رو با بغض شلاق میزنه، حقارت نیست، سعادته. کبودی بدنت، مدال افتخاری باشه برات خواهرم. ظلم رفتنی است...
Thursday, September 15, 2011
بالابرین و مخالفت مدنی
فردا همه با هم در برج میلاد جمع شده و حداقل سه اسکوپ بستنی با روکش طلا میخوریم.
تا داغ نشده دست به دست کنین!
تا داغ نشده دست به دست کنین!
کان دل
رفته بودم داروخونه، پسره اومد کنارم یواشکی به نسخهپیچ: دو بسته کاندوم بدین لطفا. یارو داشت از تو ویترین از اون گرونا و جدیدا و طعمداراش میداد، پسره خندید گفت: از اونا نمیخوام، اونا مال «دل به دست آوردنه»، ما دل به دست آوردیم!
Wednesday, September 14, 2011
بیداری اسمایلی
مصریها ریختن سفارت اسرائیل رو تسخیر کردن، اینا از خوشحالی خودشون رو جر میدن که انقلاب مصر، بیداری اسلامیه. فرداش رفتن سفارت عربستان رو هم گرفتن،
اینا زبونشون رو کردن تو فلان جاشون!
اینا زبونشون رو کردن تو فلان جاشون!
Tuesday, September 13, 2011
خوب با اسرائیل بازی کنین و پوزش رو بزنین
سی ثانیه قبل: کشتیگیران کشورمان در اعتراض به جنایات رژیم اشغالگر قدس، در برابر آنها حاضر نشده و از دور مسابقات حذف شدند.
سی ثانیه بعد: تیم ملی فوتبال نوجوانان ایران با 5 گل «مقتدرانه» از سد فلسطين گذشت.
اخبار دیشب، واقعی
با اسرائیل بازی نمیکنن که بگن تو به تخم ما هم نیستی و زرت و زرت حذف میشن، بعد میرن دک و پوز فلسطین رو له میکنن و بهش افتخار هم میکنن!
خدایا ما رو از شر از این روانیها نجات بده...!
سی ثانیه بعد: تیم ملی فوتبال نوجوانان ایران با 5 گل «مقتدرانه» از سد فلسطين گذشت.
اخبار دیشب، واقعی
با اسرائیل بازی نمیکنن که بگن تو به تخم ما هم نیستی و زرت و زرت حذف میشن، بعد میرن دک و پوز فلسطین رو له میکنن و بهش افتخار هم میکنن!
خدایا ما رو از شر از این روانیها نجات بده...!
:| واقعی
هوادار تراکتور، سماور به دست داره میره استادیوم، در جواب خبرنگار نود: دوست دارم چای سنتی بخورم...
Monday, September 12, 2011
Sunday, September 11, 2011
دماغهای عملی صدای امریکا
وحید آنلاین یه سر و گوش آب بده ببین کانال وُعا، بین مجریهاش کوپن «عمل دماغ» پخش کرده؟!
Saturday, September 10, 2011
فضول ِ جاگیر
گروهی هم زاده شدن که تو اتوبوس و مترو ببینن کی نشسته و کی ایستاده، تا بهزور اینو بلند کنن و اونو جاش بنشونن!
Friday, September 9, 2011
اولد كامران و هومن
داريوش كه با فرامرز اصلانی ريخته رو هم، میترسم پس فردا سياوش قميشی هم مخ بيژن مرتضوی رو بزنه!
Thursday, September 8, 2011
آش رشته علیها سلام
در عجبم از نخود و لوبیا با این جثهی ریز، که چه بادهای عظیمی در خود نهفته دارند!
Wednesday, September 7, 2011
سیاوش صحنهههه
جسارت نباشه، پیشنهاد میکنم سیاوش شمس موقع خوندن یه پمپ باد بذاره در کونش، تا بلکه این تنگی نفسش بهتر بشه!
Tuesday, September 6, 2011
داریم آدم میشیم؟
به مردم سرزمینم امیدوار شدم وقتی امروز دو تا زن و مرد خارجی رو دیدم که از آژانس مسافرتی اومدن بیرون، درحالیکه خانمه شالش افتاده بود روی دوشش و هیچکس با چشمهاش نمیخوردش!
الوداع فصل خوب من
قدر این روزهای آخر تابستون رو بدونین، تموم میشه باز پائیز لعنتی و زمستون لامصب میرسه، حسرت این روزهای بلند رو می خوریم!
سر عروس
رانندههایی که جلوی من قرار میگیرن دو دستهان:
یا «سر میبرن»، از بس تند میرن،
یا «عروس میبرن»، از بس یواش میرن!
یا «سر میبرن»، از بس تند میرن،
یا «عروس میبرن»، از بس یواش میرن!
Monday, September 5, 2011
یعنی میشه یه روز...؟
یکی از اتهامات مبارک که امروز در دادگاه بهش تفهیم شد، «به کار گرفتن تک تیراندازان برای شلیک به معترضین از بالای ساختمانها» بود. چقدر اتهامش آشناست برامون...!
حسرت بزرگ زندگی
هر روز صبحی که دیدن طلوع آفتاب رو از دست ميدیم، یکی از بزرگترین ضررهای زندگیمونه...
در هیچ جا شعبه نداریم
برای بار چند هزارم اعلام میکنم:
تنها راهی که من با نام «ریزنوشت» با شما در تماسم، این بلاگ و جیمیلم هست.
نه توی گولاس، نه فیسبوک، نه توئیتر، نه هیچ جای دیگه بنده با نام «ریزنوشت» حضور ندارم، وهرکی از اراجیف بنده در اونجاها استفاده میکنه (بدون اجازه و خبر خودم) دزدی هست که به کاهدون زده!
بنده در تمام شبکههای اینترنت عضو هستم ولی نه با نام ریزنوشت.
امیدوارم باز نیاین بگین من عضو صفحه فیس بوکت شدم و توی حلقه گولاس منی و...!
تنها راهی که من با نام «ریزنوشت» با شما در تماسم، این بلاگ و جیمیلم هست.
نه توی گولاس، نه فیسبوک، نه توئیتر، نه هیچ جای دیگه بنده با نام «ریزنوشت» حضور ندارم، وهرکی از اراجیف بنده در اونجاها استفاده میکنه (بدون اجازه و خبر خودم) دزدی هست که به کاهدون زده!
بنده در تمام شبکههای اینترنت عضو هستم ولی نه با نام ریزنوشت.
امیدوارم باز نیاین بگین من عضو صفحه فیس بوکت شدم و توی حلقه گولاس منی و...!
مرام راه رفتن داشته باش
وقتی دو نفری پیادهروی میکنین، نباید حواستون فقط به جلوی پای خودتون باشه. باید هوای جلوی پای کناریتون رو هم داشته باشین، تا از توی پیادهروی صاف رد بشه، چاله نباشه، شاخه درخت پایین نیومده باشه و...
Sunday, September 4, 2011
باباها خیلی خوب همه چیزو میفهمن
از روزی میترسم که بچهام یا تو روم بگه یا تو دلش اینطور فکر کنه که: بابام پیره، این چیزا رو نمیفهمه...
زن ذلالت
یادم رفته بود بگم؛ یه عده دیگه هم هستن که با تمام وجود ازشون متنفرم: اونایی که به مادر زنشون میگن «مامانی، مامی، مامان جون و...»! ولی «مامان» بگن عیب نداره!
Saturday, September 3, 2011
بازیگرانی درحد هالیوود
یک عمره داریم با کامپیوتر کار میکنیم، هنوز نمیتونیم به مهارت بازیگران سریالهای ایرانی بدون موس و تنها با صفحه کلید کارهامون رو انجام بدیم!
گی ِ دخترباز
باید اعتراف کنم زمانی که فهمیدم «بارنی ِ ملاقات با مادر» (Neil Patrick Harris) همجنسگراست، خیلی جا خوردم!
تجربه کردم که میگم
هیچ وقت، هیچ وقت... در جواب «اینو برام بخر» به بچههاتون نگین «پول ندارم»... این جمله برای بچه خیلی سنگینه...
Friday, September 2, 2011
Thursday, September 1, 2011
شانسی که دارم
صبحهای جمعه گوشی رو ساکت میکنم که بتونم بیشتر بخوابم. بيدار شدم دیدم یک شماره عجیب افتاده. زنگ زدم گفتم با من تماس گرفته بودین؟ گفت اینجا موسسه فلانه، شما برنده مسابقه اسمسی شده بودین، ولی جواب ندادین، ما یک نفر دیگه رو برنده اعلام کردیم!
گفتم حالا جایزهاش چی بود؟ گفت دفترچه پسانداز با موجودی دو میلیون ریال!
گفتم حالا جایزهاش چی بود؟ گفت دفترچه پسانداز با موجودی دو میلیون ریال!
چوب دو سر عنی
رفتم شیر بخرم، گفت تو بازار کم شده، داره گرون میشه. کاله یک لیتری میخریدم هزار و صد، یک و نیم لیتری داد دو هزار تومن.
میخوام ببینم عرزشیها در این مورد چی میگن؟ شاید بگن مثل بازار جهانی طلا که گرون شده، بازار جهانی پستون گاو هم کشیده بالا که شیر گرون شده؟
از یک طرف ریاست محترم جمهور داره بهشون فشار میاره با این گرونیها، از یک طرف آقاشون در دیدار ماه رمضان «با قدردانی از خدمات دولت... مقایسه میان عملکرد دولت با دولتهای قبلی را کاری خوب برشمردند» دهنشون رو بسته!
میخوام ببینم عرزشیها در این مورد چی میگن؟ شاید بگن مثل بازار جهانی طلا که گرون شده، بازار جهانی پستون گاو هم کشیده بالا که شیر گرون شده؟
از یک طرف ریاست محترم جمهور داره بهشون فشار میاره با این گرونیها، از یک طرف آقاشون در دیدار ماه رمضان «با قدردانی از خدمات دولت... مقایسه میان عملکرد دولت با دولتهای قبلی را کاری خوب برشمردند» دهنشون رو بسته!
نوستال درد و بلای کارتون
یه کارتونی بود به اسم «باغ گلها» که توش یه گربهای بود به نام خپل (؟) و زنبور عسل و اینا. بعد آهنگش رو هروقت میشنیدم، غم دنیا میریخت روی دلم. یکی از دلایل افسردگی نسل ما همون آهنگهست!
Wednesday, August 31, 2011
اسامی التقاطی- ریشه کلمه
فاعله: کسی که فعل انجام میدهد (مونث)
<=
فاحشه: کسی که فحش میدهد (مونث)!
<=
فاحشه: کسی که فحش میدهد (مونث)!
چقدر زود مهمانی خدا میرسد
از عجایب روزگار اینکه ماه رمضان که تموم میشه به جای یک سال، یازده ماه فاصله داریم تا روزه بعدی! +
از الان دیگه باخیال راحت میشه روزه خورد!
از الان دیگه باخیال راحت میشه روزه خورد!
Tuesday, August 30, 2011
در ستایش صداقت نود
وقتی فردوسیپور جلوی دوربین پخش زنده، ریز حقوق و دستمزد خودش و همکارانش رو با مدرک و سند میگه، فنایی هم جرات میکنه که بگه: دولت عدالتپرور به جای کمک به مردم کشورهای دیگه، به مردم همین مملکت برسه!
بعد ریاست محترم جمهور ِ دروغگوی کذابمون هم تو دوربین نگاه کنه و بگه تو کشور یک گرسنه هم نداریم...
بعد ریاست محترم جمهور ِ دروغگوی کذابمون هم تو دوربین نگاه کنه و بگه تو کشور یک گرسنه هم نداریم...
يا میخواد برگرده بر تو
فیلمهایی که داخل رحم مادر رو نشون میدن، همیشه چهره جنین دیده میشه. امروز یهو به ذهنم رسید اون تو که نور نیست و باید تاریکی مطلق باشه! پس شاید دلیل گریه نوزاد وقتی به دنیا میاد، نور شدیدیه که بعد از نه ماه تاریکی مطلق، چشماش رو اذیت میکنه؟!
Monday, August 29, 2011
بکشین و خوشگلم کنین
پسرایی که تو این هوا تیشرت میپوشن با یه شال صد متری ریشریش هم گره میزنن دور گردنشون!
یه نوشیدنی لطفا
یه سوال: اینایی که تو خارج میرن بار و اینا، بعد نوشیدنی(!) سفارش میدن و میخورن، پولش رو چه جوری حساب میکنن؟ مثلا تو فرندز، یا آشنایی با مادر که میبینیم، یا جاهای دیگه؟ حساب دفتری دارن يا آخرش حساب مىکنن؟ حسابا قاطى نميشه؟ جدی!
Sunday, August 28, 2011
نه که خیلی تحفهان، براشون آیدی هم ساختن
تا حالا مشایی و قالیباف تو گولاس منو به حلقههاشون اضافه کردن، فکر کنم رقابت انتخاباتی به صورت حلقوی شروع شده!
کشف باگ در خط تولید شورت
اخطار! این یک مطلب کاملا مردانه است! لطفا خانمها از خواندن آن جدا خودداری فرمایند!
یه باگ تو خط تولید شورتهای «کیان» پیدا کردم. (ایرانی، ایرانی بپوش!) روشون اتیکت زده
XXL
ولی سایزش
XL
هست و همینطور ایکس لارجش اشتباهی دو ایکس لارج شده!
به فروشنده گفتم، گفت آره اشتباه کردن. گفتم که حواستون باشه گول نخورین! اگه کارخونه معتبری باشه، باید این اجناس اشتباهی رو پس بگیره!
یه باگ تو خط تولید شورتهای «کیان» پیدا کردم. (ایرانی، ایرانی بپوش!) روشون اتیکت زده
XXL
ولی سایزش
XL
هست و همینطور ایکس لارجش اشتباهی دو ایکس لارج شده!
به فروشنده گفتم، گفت آره اشتباه کردن. گفتم که حواستون باشه گول نخورین! اگه کارخونه معتبری باشه، باید این اجناس اشتباهی رو پس بگیره!
Saturday, August 27, 2011
انتقاد سازنده از نیروی انتظامی
پسره درحالیکه اعصابش از حماقت پلیسها خرد شده، با اشاره به سرگرد: خیر سرش مامور آگاهیه...!
سریال، واقعی
سریال، واقعی
دوستان مجازی- واقعی
ساعتها مینشینیم تو فیس بوک دنبال دوستان دبستان و مهدکودک و همسایه و فامیل که سالهاست ندیدیمشون، همین که پیداشون کردیم و به لیستمون اضافه کردیم، خیالمون راحت میشه و دیگه سراغی ازشون نمیگیریم!
Friday, August 26, 2011
تنها راهپیمایی بدون ساندیس
عرزشیها یه سهمیه فوقالعاده ساندیس دارن برای روز قدس که بعد از افطار بهشون تحویل میدن! چه جوری طاقت میارن؟
Thursday, August 25, 2011
پیشرفت مذهب به لطف حکومت
نسل انقلاب، نسلیه که:
تا قبل از سن بلوغ روزه میگرفت و نماز میخوند،
بعد از سن بلوغ نه روزه میگیره، نه نماز میخونه!
تا قبل از سن بلوغ روزه میگرفت و نماز میخوند،
بعد از سن بلوغ نه روزه میگیره، نه نماز میخونه!
Wednesday, August 24, 2011
نمکدون، فلفلدون
یعنی محسن حاجیلو فکر میکنه اگه موهاش رو پرکلاغی رنگ نکنه، از محبوبیتش کم میشه؟ یا چیزی از شایستگیهاش کاسته میشه؟!
دیالوگ- ارواح سرگردان
هیچ دختری نیست که به قیافه پسر اهمیت نده!
روح دختر به روح پسر- مراسم خواستگاری دوست دختر پسره
روح دختر به روح پسر- مراسم خواستگاری دوست دختر پسره
در داروخانه اتفاق افتاد، واقعی
خانومه تو داروخونه از دکتره با صدای پایین: ببخشید من تازه بچهام رو از شیر گرفتم، خیلی بیقراری میکنه، چیکارش کنم؟
دکتره با صدای بلند: یه مقدار فلفل بمال سر پستونت، وقتی مِک زد، خودش پس میزنه!
دکتره با صدای بلند: یه مقدار فلفل بمال سر پستونت، وقتی مِک زد، خودش پس میزنه!
Tuesday, August 23, 2011
پریویسلی آن ریزی- رمضان 5
الهی... قربونت برم
یعنی الان دیگه خدا و فرشتگانش راضی و خشنودن از اینکه دارن میبینن من از گشنگی و تشنگی مثل میت رو به قبله دراز کشیدم و هنوز ساعتها به اذان مونده!؟
.........
نومه عبادة
امسال به لطف پانزده ساعت روزهداری، بیشترین ثواب عمرم در ماه رمضان رو انجام میدم. بر اساس اون حدیثی که میگه: «خواب روزهدار عبادت است...». میترسم آخر ماه رمضون زخم بستر بگیرم!
..........
پیشرفت مذهب به لطف حکومت
دقت کردین علاوه بر از مد افتادن روزه گرفتن، دیگه حتی روزه کله گنجشکی هم از بین رفته؟!
یعنی الان دیگه خدا و فرشتگانش راضی و خشنودن از اینکه دارن میبینن من از گشنگی و تشنگی مثل میت رو به قبله دراز کشیدم و هنوز ساعتها به اذان مونده!؟
.........
نومه عبادة
امسال به لطف پانزده ساعت روزهداری، بیشترین ثواب عمرم در ماه رمضان رو انجام میدم. بر اساس اون حدیثی که میگه: «خواب روزهدار عبادت است...». میترسم آخر ماه رمضون زخم بستر بگیرم!
..........
پیشرفت مذهب به لطف حکومت
دقت کردین علاوه بر از مد افتادن روزه گرفتن، دیگه حتی روزه کله گنجشکی هم از بین رفته؟!
مینویسیم «مرگ بر دیکتاتور» میان خطش میزنن
حالا باز ما بنویسیم: خوش به حال مردم لیبی، ما کی جشن آزادی بگیریم؟ باز عرزشیها بیان بگن: زرشک و کور خوندین و مگه ما مردیم و...
یعنی خودشون هم می دونن چی به چیه و اوضاع مملکت چه جوریه و دیکتاتور کیه و...!
یعنی خودشون هم می دونن چی به چیه و اوضاع مملکت چه جوریه و دیکتاتور کیه و...!
ماه عسل ِ علیخانی
رتبه سه علوم انسانی رو از روستا آورده، ازش میپرسه آخرین بار کی رفتی طویله شیر دوشیدی؟!
بعد به پسره گفت یه جمله به مامانت بگو: پسره رو به دوربین اشک تو چشماش جمع شد گفت: عزیزم خیلی دوستت دارم...
بعد به پسره گفت یه جمله به مامانت بگو: پسره رو به دوربین اشک تو چشماش جمع شد گفت: عزیزم خیلی دوستت دارم...
Thursday, August 18, 2011
پریویسلی آن ریزی- رمضان 4
التماس دعا
خدا به آدمی میفرماید: «از تو دعا و از من اجابت. هرگز از دعا کسل مشو که من از اجابت کسل نمیشوم.»
با اجازه بزرگترها به احترام این چند روز، اینجا تعطیله. قدر این شبها رو بدونین، اگه باورش دارین، ما رو هم از دعای خودتون فراموش نکنین...
علی علیهالسلام: «مومن باید شبانه روز خود را به سه قسمت تقسیم کند: زمانی برای نیایش پروردگار، زمانی برای تامین هزینه زندگی و زمانی برای به دست آوردن لذتهایی که حلال و مایه زیبایی است.»
نهجالبلاغه- حکمت 390
التماس دعا
ببینیم و تعریف کنیم که چقدر با هم دوستیم!
:)
خدا به آدمی میفرماید: «از تو دعا و از من اجابت. هرگز از دعا کسل مشو که من از اجابت کسل نمیشوم.»
با اجازه بزرگترها به احترام این چند روز، اینجا تعطیله. قدر این شبها رو بدونین، اگه باورش دارین، ما رو هم از دعای خودتون فراموش نکنین...
علی علیهالسلام: «مومن باید شبانه روز خود را به سه قسمت تقسیم کند: زمانی برای نیایش پروردگار، زمانی برای تامین هزینه زندگی و زمانی برای به دست آوردن لذتهایی که حلال و مایه زیبایی است.»
نهجالبلاغه- حکمت 390
التماس دعا
ببینیم و تعریف کنیم که چقدر با هم دوستیم!
:)
منتظر بیانیه بودیم، امر دیگه؟
بیت بیانیه داده که هموطنان خداجو به مردم سومالی کمک کنن. فقط هم کمکهاشون رو به نهادهای مورد نظر ما بدن...!
یعنی مردم اسپانسر سومالی باشن، حکومت هم اسپانسر سوریه!
یعنی مردم اسپانسر سومالی باشن، حکومت هم اسپانسر سوریه!
قوطی رو بشکاف
لذت «رانی» یک طرف، اون زحمتی که میکشی تا تیکهای رو از قلم نندازی و تا تهش رو از تو قوطی بیاری بیرون، یه طرف!
Wednesday, August 17, 2011
رمضان کریم
کاش تلویزیونیها اینو بفهمن که مسلمونی و عرب بودن دو تا بحث جداست و برای تبریک ماه رمضون لازم نیست به عربی بنویسن «رمضان کریم»!
اینجا بدون من
اگه رفتین و این فیلم رو دیدین و آخرش گفتین «چرا اینقدر هندی-فارسی تموم شد؟» باید خدمتتون عرض کنم که سخت در اشتباهین! حیف که داستانش لو میره وگرنه میگفتم اصل قضیه چیه! ولی راهنمایی میکنم که با دقت زیاد باید این فیلم رو ببینین و روی اسم و اولین سکانسش تمرکز کنین!
درضمن نمیفهمم چرا دختره عصا رو زیر بغل راستش میگیره، درحالیکه پای چپش مشکل داره؟!
درضمن نمیفهمم چرا دختره عصا رو زیر بغل راستش میگیره، درحالیکه پای چپش مشکل داره؟!
بابام و پلیس ِ مودب
پشت چراغ قرمز موندیم، ولی خط ویژه خلوته و ماشین پلیس با چراغ گردون میرسه، صدای بلندگو: راننده تاکسی، لطفا برو جلوتر. تاکسی میره جلو تا پلیس چراغ قرمز رو رد کنه. دوباره صدای بلندگوی پلیس وقتی رد شد: متشکرم.
ما همه خشکمون زده! بابام میگه حتما لیسانس وظیفه بود!
ما همه خشکمون زده! بابام میگه حتما لیسانس وظیفه بود!
Tuesday, August 16, 2011
جیگرم حال اومد
بعضی وقتها نه آب معدنی خنک میچسبه، نه آب تصفيه شدهی گوارا، نه آب جوشيدهی مطمئن... فقط بايد دهنت رو بچسبونی به شير آب و مثل گوسفند بخوری!
Monday, August 15, 2011
لری ببین قضیه چیه
یه مدتی همه عکسهای خوشگل تو گودر اسمش «4» بود، حالا تو گولاس اسمشون شده «پ» با فرمت تکست!؟
قلب عنی
شرط میبندم اگه از تهیهکننده، کارگردان و بازیگران سریال «قلب یخی» بپرسن که جریان این سریال چیه، خودشون هم نمیدونن!
Sunday, August 14, 2011
پریویسلی آن ریزی- رمضان 3
چه ربطی به مملکته داریم؟
سحری خوردم، نماز خوندم، رفتم دوباره بخوابم، دیدم دارم از تشنگی میمیرم! صبح که از خواب بیدار شدم، دیدم از گرسنگی دارم میمیرم!
..........
کلاه غیرشرعی
دختره: خیلی گشنمه، تبصرهای نداریم که بتونم روزهام رو باز کنم و گناه نکنم؟
پسره: چرا، باید به زور بهت تجاوز کنم!
..........
جوشن فوق کبیر
اون فرازهای اول جوشن کبیر، با حضور قلب و اشک و زاری و خشوع میخونیم. به آخراش که میرسه، با خمیازه و سرعت زیاد میخونیم و هی نگاه میکنیم که چقدر مونده تا تموم بشه! آخر بندگي هستيم!
سحری خوردم، نماز خوندم، رفتم دوباره بخوابم، دیدم دارم از تشنگی میمیرم! صبح که از خواب بیدار شدم، دیدم از گرسنگی دارم میمیرم!
..........
کلاه غیرشرعی
دختره: خیلی گشنمه، تبصرهای نداریم که بتونم روزهام رو باز کنم و گناه نکنم؟
پسره: چرا، باید به زور بهت تجاوز کنم!
..........
جوشن فوق کبیر
اون فرازهای اول جوشن کبیر، با حضور قلب و اشک و زاری و خشوع میخونیم. به آخراش که میرسه، با خمیازه و سرعت زیاد میخونیم و هی نگاه میکنیم که چقدر مونده تا تموم بشه! آخر بندگي هستيم!
بریم که دیگه برنگردیم
دوستم ویزاش دراومده، سه ماهه. درحقش دعا کردم که بره دیگه برنگرده، خیلی خوشحال شد!
Saturday, August 13, 2011
تحجر که شاخ و دم نداره
کافی شاپها رو که دختر و پسرها عین بچه آدم، باکلاس میرفتن مینشستن و حرف میزدن و چیزی میخوردن و شايد سيگار میکشيدن رو تعطیل میکنن، بهجاش قهوهخانه و سنتیسرا و لمکده باز میکنن که برن توی کنجش قلیون بکشن و هزار و یک کار دیگه بکنن!
Friday, August 12, 2011
تخمک بخور
نمیدونم اهالی کدوم شهر جنوب به تخمه (آجیل) میگن «تخمک»! تو اتوبوس هی به بقیه تخمک تعارف میکردن!
Thursday, August 11, 2011
مد رمضان امسال
در جریان باشین: امسال مد هنرپیشههای زن سریالهای تلویزیون، یه مقنعه است با سه تا شال از روش!
مرغ طوفان مد شده؟
پشت سرم نگین خیلی از دنیا پرته، ولی جریان بختیار چیه که این روزها همه جا دارن ازش میگن و مینویسن؟ کم مونده شب هم بیاد تو خوابم!
مردی به فلان چیز نیست
قبل از ماه رمضون، سر ظهر تاکسی گیر نمیاومد، یه پراید نگه داشت، دیدم عقب یک نفر جا داره که دو تا دختر چادری هم نشستن. عزا گرفتم تو این گرما، با این هیکل، عقب پراید، باید مواظب هم باشم که مبادا شلوارم مالیده بشه به چادرشون!
دیدم دختر کناریم یه ظرف آلبالو دستشه و دارن دوتایی با هم میخورن، تا نشستم و خودم رو مچاله کردم، ظرفش رو گرفت به طرفم و تعارف کرد گفت خنکه میچسبه...
خواستم یه ماچ گنده از سیبیلاش بکنم، اگه امکانش رو داشتم، همونجا عاشقش میشدم!
دیدم دختر کناریم یه ظرف آلبالو دستشه و دارن دوتایی با هم میخورن، تا نشستم و خودم رو مچاله کردم، ظرفش رو گرفت به طرفم و تعارف کرد گفت خنکه میچسبه...
خواستم یه ماچ گنده از سیبیلاش بکنم، اگه امکانش رو داشتم، همونجا عاشقش میشدم!
Wednesday, August 10, 2011
پریویسلی آن ریزی- رمضان 2
بگو سلام بر حسین
میگه: عمرا اگه امام حسین (ع) به اندازه ما تشنگی کشید، دو تا نصفه روز بود که سرش هم به جنگیدن گرم بود...!
..........
روزهداران راستین
اینایی که روزه میگیرن تا تندرست بشن!
اینایی که نماز نمیخونن ولی روزه میگیرن!
اینایی که فقط وقتی روزه میگیرن، نماز میخونن!
..........
گناهان صغیرهمون
یه زمانی بود که شبهای قدر با خودمون عهد میبستیم که همین امشب که برسیم خونه، اسم هرچی دختره از تو لیست چتهامون پاک می کنیم و درایو عکس و فیلم هاردمون رو فرمت میکنیم!
میگه: عمرا اگه امام حسین (ع) به اندازه ما تشنگی کشید، دو تا نصفه روز بود که سرش هم به جنگیدن گرم بود...!
..........
روزهداران راستین
اینایی که روزه میگیرن تا تندرست بشن!
اینایی که نماز نمیخونن ولی روزه میگیرن!
اینایی که فقط وقتی روزه میگیرن، نماز میخونن!
..........
گناهان صغیرهمون
یه زمانی بود که شبهای قدر با خودمون عهد میبستیم که همین امشب که برسیم خونه، اسم هرچی دختره از تو لیست چتهامون پاک می کنیم و درایو عکس و فیلم هاردمون رو فرمت میکنیم!
مازوخهای سادیست
چرا عرزشیها فکر میکنن باید کاری بکنن تا بهشون توهین کنیم؟ فکر میکنن فحش شنیدن از ماها براشون ثواب داره؟!
Tuesday, August 9, 2011
احسان علیخانی
این پسره نمیتونه کمتر ادا دربیاره؟ مودب باشه؟ اینقدر حس نگیره؟
یعنی هرکی میاد تو این تلویزیون بیصاحاب مونده باید یه جوری حال آدمو به هم بزنه؟
وقتی لباشو غنچه میکنه و با فخر به دوربین نگاه میکنه، میخوام روزهام رو باهاش باطل کنم!
یعنی هرکی میاد تو این تلویزیون بیصاحاب مونده باید یه جوری حال آدمو به هم بزنه؟
وقتی لباشو غنچه میکنه و با فخر به دوربین نگاه میکنه، میخوام روزهام رو باهاش باطل کنم!
گویندههای مغرض و حقیر
حیاتی با یک شور و شوقی میگه: انگلیس در دود و آتش... آدم فکر میکنه داره خبر عروسی والدهاش رو میده!
در نمایندگی ایران خودرو اتفاق افتاد- واقعی
خانوم خریدار به فروشنده، با دعوا: خوب من چه جوری یک هفته بدون قالپاق رانندگی کنم؟
Monday, August 8, 2011
روزه اجباری
به امید اون روزم که هرکی دلش خواست روزه بگیره، هرکی نخواست نگیره، همدیگه رو هم مسخره نکنن. شجریان هم بیاد تو برنامه تلویزیونی افطار، ربنا رو زنده بخونه...
گیهان و خوانندگان- جریان انحرافی
آیا اینکه در سریالهای ماه رمضان امسال «ارواح و اجنه» حضور پررنگی نسبت به انسانها دارند، نشانهای از نفوذ جریان انحرافی به داخل صدا و سیما نیست؟ لطفا پیگیری کنید!
با تشکر از روزنامه خوبتون، زعفر (برادر زن جعفر)
با تشکر از روزنامه خوبتون، زعفر (برادر زن جعفر)
بعد از مدتها کتاب شاخ رو گیر آوردم
با تمام احترامی که برای هنر عکاسی پیمان هوشمندزاده قایلم، ولی کتابهای داستانش مخصوصا شاخ، فوقالعاده مزخرفه!
بیخود توقیف نشده، پر از حرفهای رکیک و زشت. خودم آدم مودبی نیستم ولی کتاب حرمت داره...
بیخود توقیف نشده، پر از حرفهای رکیک و زشت. خودم آدم مودبی نیستم ولی کتاب حرمت داره...
Sunday, August 7, 2011
اینا هم بلا شدن ها
جام جم داره سریال نشون میده، هنرپیشه میگه «سلام و کوفت، سلام و زهرمار...» زیرنویس میکنن:
«Hello my ass»!
«Hello my ass»!
برکات رمضان
فکر کنم ماه رمضون بیشترین برکت رو برای عزت ضرغامی داره، با آگهیهایی که اول و وسط و آخر سریالهاش نشون میده!
زیدآبادی برگشت زندان، وجدانم راحت باشه
تصور کن:
احمد زیدآبادی قبل از اینکه برگرده زندان، نصفه شب میشینه پای کامپیوتر، میگه بعد از دو سال و خوردهای که زندان بودم، برم ببینم تو نت چه خبره... چه جالب... جشن بزرگ آب بازی در پارک... همایش خزها... شوشول فرنود... خوبه خوبه... خدا این دل شاد رو از جوونهای این مملکت نگیره... برم زود بخوابم که فردا باید خودم رو اوین معرفی کنم...
احمد زیدآبادی قبل از اینکه برگرده زندان، نصفه شب میشینه پای کامپیوتر، میگه بعد از دو سال و خوردهای که زندان بودم، برم ببینم تو نت چه خبره... چه جالب... جشن بزرگ آب بازی در پارک... همایش خزها... شوشول فرنود... خوبه خوبه... خدا این دل شاد رو از جوونهای این مملکت نگیره... برم زود بخوابم که فردا باید خودم رو اوین معرفی کنم...
Saturday, August 6, 2011
پریویسلی آن ریزی- رمضان 1
شرک کوچک: ریا
به نظر من اونایی که تظاهر به «روزهخواری» میکنن، گناهشون کمتر از اوناییه که تظاهر به «روزهداری» میکنن!
..........
ماه عطش
با توجه به همزمانی ماه مبارک رمضان با گرمای شدید مرداد ماه، نام این ماه از «ماه خودسازی» به «ماه خودسوزی» تغییر یافت!
به نظر من اونایی که تظاهر به «روزهخواری» میکنن، گناهشون کمتر از اوناییه که تظاهر به «روزهداری» میکنن!
..........
ماه عطش
با توجه به همزمانی ماه مبارک رمضان با گرمای شدید مرداد ماه، نام این ماه از «ماه خودسازی» به «ماه خودسوزی» تغییر یافت!
Friday, August 5, 2011
انتقاد دوستانه به حس ششم جلال
تا حالا چند قسمت برنامه «حس ششم» با نویسندگی و اجرای «جلال سمیعی» رو دیدم. ولی با احترام و تاسف باید بگم که اصلا خوشم نیومد!
یاد برنامههای طنز دهه شصت و هفتاد (تا قبل از ساعت خوش) که گویندههای رادیو میاومدن تو تلویزیون و برنامه مثلا طنز اجرا میکردن، افتادم!
مطمئنم که این تمام توان جلال برای طناز بودن نیست. من نوشتههای اون جلالی رو دوست دارم که تا قبل از «معروف شدن» (به قول خودش) تو فرندفید و مملکته و گودر می نوشت. نه این جلالی که حالا معروف شده و جرات نمیکنه با جسارت بنویسه.
این چهار خط رو دوستانه و به عنوان یک بیننده معمولی نوشتم. امیدوارم ناراحت نشه و با این کارهای سبک ، سانسور شده و خنک (که لابد لازمه کار کردن در سيمای ملی و نشريات دولتيه)، خودش رو خراب نکنه.
یاد برنامههای طنز دهه شصت و هفتاد (تا قبل از ساعت خوش) که گویندههای رادیو میاومدن تو تلویزیون و برنامه مثلا طنز اجرا میکردن، افتادم!
مطمئنم که این تمام توان جلال برای طناز بودن نیست. من نوشتههای اون جلالی رو دوست دارم که تا قبل از «معروف شدن» (به قول خودش) تو فرندفید و مملکته و گودر می نوشت. نه این جلالی که حالا معروف شده و جرات نمیکنه با جسارت بنویسه.
این چهار خط رو دوستانه و به عنوان یک بیننده معمولی نوشتم. امیدوارم ناراحت نشه و با این کارهای سبک ، سانسور شده و خنک (که لابد لازمه کار کردن در سيمای ملی و نشريات دولتيه)، خودش رو خراب نکنه.
استفاده ابزاری برای جلب رضایت نامزد
درسته پول ندارم،
ولی خوب دول که دارم!
برگرفته از سروده استاد تتلو!
ولی خوب دول که دارم!
برگرفته از سروده استاد تتلو!
Thursday, August 4, 2011
تبلیغ آلبوم موسیقی به روش معکوس
اگه زرنال خونتون کم شده، آلبوم «خاطرات گمشده» فریدون آسرایی رو ابتیاع نموده و روزی سه مرتبه گوش کنید تا از دنیا بیزار شوید!
Wednesday, August 3, 2011
سعدی، مرد نکونام- 4
دانی چه بود کمال انسان؟
با دشمن و دوست؛ لطف و احسان
غمخواری دوستان خدا را
دلداری دشمنان مدارا!
با دشمن و دوست؛ لطف و احسان
غمخواری دوستان خدا را
دلداری دشمنان مدارا!
ما همه باربا هستیم
فردوسیپور در بازی پرسپولیس- ملوان: تماشاگرها بعد از زدن یک گل به سرعت بارباپاپا تغییر موضع میدن...!
عادل جان! تو که آدم فهمیدهای هستی، تعجب نکن، بهتر ميدونی که همه مردم ایران اینجورین!
عادل جان! تو که آدم فهمیدهای هستی، تعجب نکن، بهتر ميدونی که همه مردم ایران اینجورین!
تبعیض جنسی
این نامردیه که مردها میتونن پزشک زنان و زایمان بشن، ولی زنها نمیتونن متخصص مجاری ادرار و تناسلی مردان بشن!
Tuesday, August 2, 2011
از بس عقب جلو میکنن، آخرش ماه گم میشه
قبلا عید فطر پس و پيش میشد، تازگیها یومالشک هم عقب و جلو میشه. بعید نیست تا چند سال دیگه همه دنیا این ماه روزه بگیرن، ایران دو ماه دیگهاش!
در مصاحبه معاون وزیر اتفاق افتاد- واقعی
معاون وزیر راه در مصاحبه با تلویزیون: برای جلوگیری از سوانح جادهای، نباید خودروها را هرجا که خراب شدند، نگه داشت...!
وی نیفزود که لابد باید خودروی خراب رو بذاریم روی کولمون و ببریم پارکینگ خونه عمه ایشون!
وی نیفزود که لابد باید خودروی خراب رو بذاریم روی کولمون و ببریم پارکینگ خونه عمه ایشون!
مجریهای خوش لباس وعا
فکر کنم قبل از انقلاب که خانوم ستاره درخشش و آرميده و... از ایران مهاجرت کردن، یک کامیون از لباسهاشون رو هم با خودشون بردن، الان گذاشتن توی یک اتاق، هرکدوم از مجریهای زن صدای آمریکا باید یکی از اونا رو انتخاب کنه و بپوشه!
Monday, August 1, 2011
سعدی، مرد نکونام- 3
تو را من دوست میدارم که یک شب
در آغوشت کشم تا نیمروزی
مراد از عاشق و معشوقی اینست
وگرنه مادری دارم چو یوزی!
در آغوشت کشم تا نیمروزی
مراد از عاشق و معشوقی اینست
وگرنه مادری دارم چو یوزی!
Sunday, July 31, 2011
نقاط سیاه
اینایی که میگن «توی پرونده فلانی یک نقطه سیاه دیده نمیشه» درست میگن، چون ممکنه پرونده فلانی اونقدر سیاه باشه که نقطههای سیاه توش دیده نشن!
رد گم کنی
دافاتی که تو پارک و خیابون یه بچه میگیرن بغلشون، هر یک دقیقه میگن «چی می خوای خاله جون / عمه جون؟» تا اطرافیان بفهمن بچه خودشون نیست!
Saturday, July 30, 2011
Friday, July 29, 2011
دیالوگ زنان خانه دار سرسخت- 2
«از دید کتاب مقدس، همه گناهکارند به جز کسانی که احساس گناه میکنند!»
Desperate Housewives
Desperate Housewives
ابی کیمیایی
حالا یعنی چی ابی تو این کلیپ آخریش منفجر میشه؟ مثلا خواسته اینجوری غم انگیز با صحنه خداحافظی کنه؟!
Thursday, July 28, 2011
قانون دفع
در مورد من یه قانونی هست (به جز اون قانون مورفی که انگار برای من نوشته شده!) به نام «قانون دفع». که خلاف قانون جذب کار میکنه. به این صورته که به هرچی فکر کنم، برعکسش برام پیش میاد!
Wednesday, July 27, 2011
در توالت پمپ بنزین اتفاق افتاد- واقعی
شوهره داره میره طرف توالت، خانومش: داری میری توالت؟
شوهره: نه دارم میرم دوش بگیرم!
شوهره: نه دارم میرم دوش بگیرم!
Tuesday, July 26, 2011
نیوز آو د زرت
کم مونده مجریهای همه شبکههای بیبیسی دایره و شیپور بگیرن دستشون بیان بزنن و برقصن، از شدت خوشحالی رسوایی شنود تلفنی!
Monday, July 25, 2011
پای دکتر شریعتی به گولاس هم باز شد
دختری به دکتر شریعتی گفت: من عاشقت هستم. دکتر گفت: لياقت شما برادرم است كه از من زيباتر است و پشت سرت ايستاده. دخترك برگشت و نگاه كرد ديد كسی نيست. دکتر گفت: اگر عاشق بودی پشت سرت را نگاه نمیكردی!
یکی از افتخارات این نسل
تا حالا به این دقت کردین که در دورانی زندگی می کنیم که «وودی آلن» هم توش زندگی میکنه؟
Sunday, July 24, 2011
پیشی لای جیجی
نود و پنج درصد پسرهای عضو شبکههای اينترنتی، دوست دارن که «ایکاش جای اون گربههه بودن...» که هشتاد درصدشون این جمله رو به زبون میارن و کامنت میذارن!
مشکل زنانه
با دیدن برنامههای پزشکی زنانه، به این پی میبریم که مشکل نود درصد زنان ایرانی دیر و زود شدن تاریخ پریودشونه!
Saturday, July 23, 2011
همیشه جای شکرش باقیه
پارسال سال مرگ و میر هنرمندان بود،
امسال سال بگیر و ببند هنرمندان...
خدا رو شکر در این زمینه داریم پیشرفت می کنیم!
امسال سال بگیر و ببند هنرمندان...
خدا رو شکر در این زمینه داریم پیشرفت می کنیم!
Friday, July 22, 2011
من برگشتم، فعلا!
دوست ندارم درباره این مدتی که نبودم حرف بزنم.
راستش چند روز قبل از روزی که اینجا ننوشتم، نبودم ولی اینجا به طور اتومات پابلیش میشد!
بههرحال دست همه اونایی که در این دو، سه هفته جویای احوالم بودن درد نکنه. یه کم هم دلخورم از اونایی که اصلا نفهمیدن من نیستم، ولی جای ناراحتی نیست، اینترنت همینه، بیخبر میای و بی سر و صدا محو میشی...
:)
راستش چند روز قبل از روزی که اینجا ننوشتم، نبودم ولی اینجا به طور اتومات پابلیش میشد!
بههرحال دست همه اونایی که در این دو، سه هفته جویای احوالم بودن درد نکنه. یه کم هم دلخورم از اونایی که اصلا نفهمیدن من نیستم، ولی جای ناراحتی نیست، اینترنت همینه، بیخبر میای و بی سر و صدا محو میشی...
:)
اسامی التقاطی- با لهجه تهرونی
رضا کیونیون!
پینوشت: یارو می خواسته بره تهران، دوستاش میگن برای اینکه لهجهات تهرانی بشه، هر کلمهای که توش «آ» داشت بگو «او». نان میشه نون، تهران میشه تهرون، میدان میشه میدون و... یارو میخواسته به تاکسی آدرس بده میگه: دودوش خیوبون لوله زور میخوره؟!
پینوشت: یارو می خواسته بره تهران، دوستاش میگن برای اینکه لهجهات تهرانی بشه، هر کلمهای که توش «آ» داشت بگو «او». نان میشه نون، تهران میشه تهرون، میدان میشه میدون و... یارو میخواسته به تاکسی آدرس بده میگه: دودوش خیوبون لوله زور میخوره؟!
Friday, July 15, 2011
تو خواب هم دست از سرم برنمیداره
دیشب خواب میدیدیم عکسهای رادیولوژی کلیههای بیژن مرتضوی با ایمیل تو نت دست به دست میچرخه، بعد تو خواب با خودم گفتم یادم باشه فردا صبح یه پست تو مملکته بزنم که به این موضوع اشاره کنم!
Thursday, July 14, 2011
کاچیران به از هیچیران
دلم برای کارخونههای چرخ خیاطی میسوزه که باید کمکم ورشکست بشن، چون دخترهای این دوره زمونه احتیاجی به چرخ خیاطی توی جهیزیشون ندارن!
Wednesday, July 13, 2011
Tuesday, July 12, 2011
خوابیدی؟
به زودی تحقیقات نشون خواهد داد که درصد ابتلا به بیماریهای مغزی در نسل ما بسیار زیاد خواهد بود، از بس که شبها موبایلهامون رو می گذاریم زیر بالشمون و خوابمون میبره...!
Monday, July 11, 2011
دیالوگ زنان خانه دار سرسخت- 1
«ایمان یعنی باور داشتن به چیزهایی که قابل اثبات نیستند.»
Desperate Housewives
Desperate Housewives
Sunday, July 10, 2011
موتور کشون
اگه یه زمانی تو اخبار گفتن که قاتل زنجیرهای داره موتورسوارهای شهر رو میکشه، چند درصد احتمال بدین که ممکنه من باشم!
Saturday, July 9, 2011
آگهی گودری
به یک خانم آشنا که قصد آشنایی بیشتر داشته باشد، یا
به یک خانوم غریبه که قصد آشنا شدن داشته باشد، نیازمندیم...
لطفا دست به دست کنین بچسبونین به دیوار!
به یک خانوم غریبه که قصد آشنا شدن داشته باشد، نیازمندیم...
لطفا دست به دست کنین بچسبونین به دیوار!
Friday, July 8, 2011
شورت کات
باید اعتراف کنم که تا مدتها فکر میکردم نافم به داخل بدنم راه داره، انگشتم رو توش نمیکردم که دل و رودهام درنیاد بیرون!
چه میکنه این گوگل
من الان آمادگیش رو دارم که با گوگل و ملحقاتش ازدواج کنم!
پینوشت: نمی دونم چرا اینقدر با کلمه «گولاس» حال میکنم؟ اگه همه دنیا یه چیز دیگه صداش کنن، من به گوگل پلاس میگم گولاس. شرمنده!
پینوشت: نمی دونم چرا اینقدر با کلمه «گولاس» حال میکنم؟ اگه همه دنیا یه چیز دیگه صداش کنن، من به گوگل پلاس میگم گولاس. شرمنده!
بابام و سندى
به بابام ميگم: نگاه کنين، سندى و پسرش باهم براى يک دختر آهنگ خوندن، ياد بگيرين!
بابام: سندى که چيزى نيست، هروقت ابى خوند، منم با تو ميخونم!
بابام: سندى که چيزى نيست، هروقت ابى خوند، منم با تو ميخونم!
Thursday, July 7, 2011
آیا آرمانهای فیسبوک همین بود؟
دو تا خواهر رو میشناسم، یکی زرت و زرت از خودش با موبایل عکس میگیره میذاره تو فیسبوک، اون یکی هم فرت و فرت براش کامنت میذاره که قربونت برم چه خوشگل شدی.
جالبیش اینجاست که اون از اتاق خودشه، این یکی هم از تو اتاق کناری!
جالبتر اینجاست که اینا هرچی بهم میگن، برای من بدبخت ایمیل میشه که فلانی برای بهمانی کامنت گذاشت، اون یکی جوابش رو داد!
جالبیش اینجاست که اون از اتاق خودشه، این یکی هم از تو اتاق کناری!
جالبتر اینجاست که اینا هرچی بهم میگن، برای من بدبخت ایمیل میشه که فلانی برای بهمانی کامنت گذاشت، اون یکی جوابش رو داد!
نوستال دوران جاهلیت- خودکار
خودکارهای چهاررنگی بود که باید دکمهاش رو فشار میدادی تا نوک دلخواهت بیاد بیرون. قرمزش صورتی بود و آبیش؛ بنفش! بعد تفریحم این بود که تهش رو میکردم تو دهنم، با دندون دکمههاش رو فشار میدادم، بعد حواسم نبود دکمهاش فنری بود و لبم میرفت لای دکمهاش!
Wednesday, July 6, 2011
کپی؟ رایت!
بلاگها و گودر و فیسبوک کم بودن، حالا باید شاهد کپی شدن نوشتههام تو گولاس هم باشم!
افرک جان پیگیری کن عزیزم...
افرک جان پیگیری کن عزیزم...
شاید این جمعه بگوید
دور نمیبینم جمعهای رو که بیان تو خطبههای نماز، اعتراضات اسپانیا و پرتغال رو هم به موج بیداری اسلامی ربط بدن!
مايه مباهات
اگه خدا این «شیکم گنده» رو از ما مردهای ایرانی بگیره، دیگه چی برامون میمونه که بهش افتخار کنیم؟!
Tuesday, July 5, 2011
انحراف دماغ
- آقای دکتر فکر کنم انحراف بینی دارم!
+ چرا جانم؟
- چون وقتی تو دستشویی فین میکنم، میافته توی کاسه توالت...!
+ چرا جانم؟
- چون وقتی تو دستشویی فین میکنم، میافته توی کاسه توالت...!
Monday, July 4, 2011
خدایا... اینا کین دیگه!؟
زیرنویس میکنن: امام موسی کاظم (ع) در کلام مقام معظم رهبری...
واقعا خوش به حال امام موسی (ع) که «ایشون» منت سرش گذاشتن و دربارهش حرف زدن!
واقعا خوش به حال امام موسی (ع) که «ایشون» منت سرش گذاشتن و دربارهش حرف زدن!
نظرسنجی درباره سرشماری جدید
به نظرم باید یه سرشماری برای پیدا کردن دخترها و پسرهای مجرد گودر راه بندازم، بلکه بانی خیر بشیم و اینا رو دست به دست بدیم. گودر رو بوی ترشی برداشته!
خارجیتر از خارجیها
اینایی که به مایکرو-ویو (مایکرو فر) میگن «مکرو ویو،
اینانیی که به دانلود میگن «دنلود»!
اینانیی که به دانلود میگن «دنلود»!
Sunday, July 3, 2011
در شبکه جام جم اتفاق افتاد- واقعی
خانوم مربی آشپزی: ... حالا سینهمون رو میذاریم تا گرم بشه...
شجاعیمهر دستپاچه: یعنی سینه مرغ رو گرم میکنیم...؟!
شجاعیمهر دستپاچه: یعنی سینه مرغ رو گرم میکنیم...؟!
در محضر ازدواج اتفاق افتاد
عاقد: ...دخترم، پسرم، هیچوقت به همدیگه دروغ نگین...
سه دقیقه بعد:
عاقد: وکیلم؟
همراهیان: عروس رفته گل بچینه!
عاقد: اولین دروغ زندگی!
سه دقیقه بعد:
عاقد: وکیلم؟
همراهیان: عروس رفته گل بچینه!
عاقد: اولین دروغ زندگی!
Saturday, July 2, 2011
گوگل + پلاس = گولاس
گوگل ناقلا صبر کرد تا امتحانا و کنکور ایرانیها تموم بشه، بعد گوگل پلاسش رو راه انداخت!
البته به نظر من اسمش بشه «گولاس» باحالتره، هم کلمه گوگل توشه، هم مثل گودر خونده میشه، هم مثل گیلاسه و هم خنده داره!
امیدوارم فقط به گند نکشونیمش.
پينوشت: هاتف کامنت گذاشته که گولاس به ترکی ميشه «گوش کن» که اونجوری هم بامسما ميشه!
البته به نظر من اسمش بشه «گولاس» باحالتره، هم کلمه گوگل توشه، هم مثل گودر خونده میشه، هم مثل گیلاسه و هم خنده داره!
امیدوارم فقط به گند نکشونیمش.
پينوشت: هاتف کامنت گذاشته که گولاس به ترکی ميشه «گوش کن» که اونجوری هم بامسما ميشه!
تغییر نام ریزنوشت
به منسابت سالگرد راهاندازی اینجا، میخوام اسم اینجا رو عوض کنم. چون ماشالا به تعداد انگشتهای دست همهمون ریزنوشت توی نت پیدا میشه!
لطفا اسامی پیشنهادی خود را فقط ایمیل کنید:
riznevesht @ g mail
بچه های مملکته بهم میگن «ریزی» خودمم خوشم میاد، شما هم بگین شاید یه چیز بهتر پیدا شد.
منتظرم
لطفا اسامی پیشنهادی خود را فقط ایمیل کنید:
riznevesht @ g mail
بچه های مملکته بهم میگن «ریزی» خودمم خوشم میاد، شما هم بگین شاید یه چیز بهتر پیدا شد.
منتظرم
Friday, July 1, 2011
حکومت سوپر اسلامی
برام سواله که آیا ضرر بیبیسی و منوتو بیشتره یا شبکههای پورن که زیرنویس فارسی دارن و تازگیها فارسی حرف میزنن؟
چرا تو مملکت اسلامی (خیر سر ننه و باباشون) روی اونا پارازیت میندازن ولی روی اینا نمیندازن؟!
لابد شعارشون اینه که حفظ نظام از حفظ اسلام واجبتره!
چرا تو مملکت اسلامی (خیر سر ننه و باباشون) روی اونا پارازیت میندازن ولی روی اینا نمیندازن؟!
لابد شعارشون اینه که حفظ نظام از حفظ اسلام واجبتره!
تلویزیون رسا
برای اینکه یادمون نره چی به سرمون اومده،اقلا یک روز درمیون نیم ساعت تلویزیون رسا رو یه نگاهی بندازین، خیلی تاثیر داره.
Thursday, June 30, 2011
صد رحمت به سیراب شیردون
اینایی که «سوشی» سفارش میدن، واقعا دوست دارن یا دفعه اولشونه یا جوگیر ميشن؟!
Wednesday, June 29, 2011
سعدی، مرد نکونام- 2
گر خوبتر از روی تو باغی بودی
پایم همه روزه راه آن پیمودی
چندان کرَمت نیست که خشنود کنی
درویشی از آن باغ؛ به شفتالودی؟!
پایم همه روزه راه آن پیمودی
چندان کرَمت نیست که خشنود کنی
درویشی از آن باغ؛ به شفتالودی؟!
ناهار شانسی
رفتم خونه میگم چه بوی خوبی! بوی چیه؟
میگه بوی ناهاره!
میگم چی داریم؟
میگه نمیدونم، برای خودم هم سورپرایزه!
میگم یعنی خودت هم نمیدونی چی درست کردی؟!
میگه نه! یه بسته سبزی تو فریزر داشتم، برچسبش کنده شده بود، انداختم تو زودپز یخش باز بشه، ببینم امروز ناهار قرمهسبزی داریم یا خورش آلو اسفناج!
میگه بوی ناهاره!
میگم چی داریم؟
میگه نمیدونم، برای خودم هم سورپرایزه!
میگم یعنی خودت هم نمیدونی چی درست کردی؟!
میگه نه! یه بسته سبزی تو فریزر داشتم، برچسبش کنده شده بود، انداختم تو زودپز یخش باز بشه، ببینم امروز ناهار قرمهسبزی داریم یا خورش آلو اسفناج!
صندوق بازیافت صدقات
این پولهایی که تو صندوق صدقاته، بیشترش صدقه نیست. یا اسکناسیه که فرسوده شده و صاحبش ازش حالش به هم میخورده، یا پول خوردیه که صاحبش دوست نداشته تو جیبش جیرینگ جیرینگ کنه!
Tuesday, June 28, 2011
دبلیو دبلیو دبلیو نقطه
مجریان تلویزیونی، به خدا لازم نیست تو آدرسهای اینترنتی که اعلام میکنین، سه تا دبلیو و نقطهی اولش رو بگین. همون آدرس خالی رو که بگین مردم میفهمن چیکار کنن!
نوستال کابوس پنکه
یعنی قدیمیها عقلشون نمیرسید که فاصله بین میلههای پنکه رو کمتر کنن تا انگشت نره لای پرهها و من با این سن دیگه از پنکه نترسم؟!
Monday, June 27, 2011
لابد اونجا هواش بهتره
تحقیقات نشون داده که یکی از تفریحات مردان ایرانی در ظهرهای تابستان، رفتن بالای پشتبام و سرویس کردن کولرهاست!
پیام من به اعتصابکنندگان
حالا که تو این مملکت هیجده تا مرد پیدا شده که با اعتقاد به آرمانشون یه تصمیم جانانه گرفتن، چرا اصرار داریم که از سر حرفشون بیان پایین؟ وقتی من (دقیقا خودم رو میگم، به تریج قبای شما مبارزان جان برکف جنبش سبز برنخوره!) اینقدر جربزه (با عرض معذرت، بخونین تخم) ندارم که برم تو خیابون و حرفم رو فریاد بزنم، چرا می خوام این هیجده نفر ساکت بشن؟
دلیرمردان عزیزی که اعتصاب غذا کردین، به اعتصابتون ادامه بدین، به حرف ما هم گوش نکنید. در این زمانهای که ما هیچ کاری برای نشون دادن اعتراضمون نمیکنیم، اقلا شما جور ما رو بکشید و بگذارین ما زیر بار خجالت مردانگی شما له بشیم و اسم شما به عنوان اسطورههای ایران در تاریخ ثبت بشه...
پینوشت 0: من با ایمان به هدفم انتخاب کرده بودم که برم باتوم بخورم، این عده هم با ایمان به هدفشون انتخاب کردن لب به غذا نزنن.
پینوشت 1: شعار می دادیم «موسوی دستگیر بشه، ایران قیامت میشه»، صد و سی روز گذشته و آب از آب تکون نخورده.
پینوشت 2: اخبار میگفت معترضین سوری این جمعه «مانند جمعههای دیگر» در خیابانها به اعتراض پرداختند. سه تا سهشنبه رفتیم تو خیابون، که یکیش شب چهارشنبه سوری بود، عید شد و سرگرم دید و بازدید شدیم و بادمون (باد خودم رو میگم، به باد شما برنخوره!) خوابید.
پینوشت 3: امیدوارم این نوشته من به لیدرهای فکری جنبش سبز که این موج «اعتراض به اعتصاب کنندگان» رو راه انداختن بر نخوره، و امیدوارم ایشون بتونن از توی امریکا و انگلستان و فرانسه و ... به رهبری جنبش سبز به نحو احسن ادامه بدن!
دلیرمردان عزیزی که اعتصاب غذا کردین، به اعتصابتون ادامه بدین، به حرف ما هم گوش نکنید. در این زمانهای که ما هیچ کاری برای نشون دادن اعتراضمون نمیکنیم، اقلا شما جور ما رو بکشید و بگذارین ما زیر بار خجالت مردانگی شما له بشیم و اسم شما به عنوان اسطورههای ایران در تاریخ ثبت بشه...
پینوشت 0: من با ایمان به هدفم انتخاب کرده بودم که برم باتوم بخورم، این عده هم با ایمان به هدفشون انتخاب کردن لب به غذا نزنن.
پینوشت 1: شعار می دادیم «موسوی دستگیر بشه، ایران قیامت میشه»، صد و سی روز گذشته و آب از آب تکون نخورده.
پینوشت 2: اخبار میگفت معترضین سوری این جمعه «مانند جمعههای دیگر» در خیابانها به اعتراض پرداختند. سه تا سهشنبه رفتیم تو خیابون، که یکیش شب چهارشنبه سوری بود، عید شد و سرگرم دید و بازدید شدیم و بادمون (باد خودم رو میگم، به باد شما برنخوره!) خوابید.
پینوشت 3: امیدوارم این نوشته من به لیدرهای فکری جنبش سبز که این موج «اعتراض به اعتصاب کنندگان» رو راه انداختن بر نخوره، و امیدوارم ایشون بتونن از توی امریکا و انگلستان و فرانسه و ... به رهبری جنبش سبز به نحو احسن ادامه بدن!
با آستین کوتاه لهله میزنیم
از صمیم قلب برای خانومایی که مجبورن توی این هوا روسری یا مقنعه یا حتی چادر سرشون کنن، آرزوی صبر میکنم و دلم عمیقا براشون میسوزه...
دیالوگ کاری نداری؟
آرزو به دلم موند یک بار بهت بگم «کاری نداری؟» بگی «نه»!
دکتر نیما به همسرش، ساختمان پزشکان
دکتر نیما به همسرش، ساختمان پزشکان
Sunday, June 26, 2011
متاسفانه بهترین وقت خریده
ممکنه نامردی باشه، ولی اگه تا مدتها قصد خرید ندارین، سعی کنین الان چیزی رو که ممکنه لازمتون بشه، بخرین. متاسفانه از بس اوضاع بازار خرابه، فروشندهها ناچارن که با ضرر هم شده بفروشن. از خونه گرفته تا کفش.
شلوار دیدم مدتها قیمت زده بود چهل و پنج، دل رو یکدل کردم رفتم بخرم، یک کلمه گفتم آخرش چند؟ گفت بیست تومن! هیجده خریدم اومدم بیرون، تا دم در بدرقهام کرد!
شلوار دیدم مدتها قیمت زده بود چهل و پنج، دل رو یکدل کردم رفتم بخرم، یک کلمه گفتم آخرش چند؟ گفت بیست تومن! هیجده خریدم اومدم بیرون، تا دم در بدرقهام کرد!
خوش به حال غیرت ما
خانواده ابولفضل قدیانی گفتن که ایشون بهخاطر بیماری قلبی حتی قادر به روزه گرفتن نبوده، حالا اعتصاب غذا کرده...
دیالوگ، زندگى ماهىوار
«زندگى مثل ماهى خوردنه: تا مياى ازش لذت ببرى، تيغش ميره تو گلوت!»
سایمبول ریتویچ
سایمبول ریتویچ
Saturday, June 25, 2011
غلط کردیم! خوب شد؟
در جواب اینایی که میگن «خودتون انقلاب کردین، حالا هم هر بلایی سرتون میاد حقتونه» چی باید بگیم که رکیک نباشه؟!
Friday, June 24, 2011
گیهان و خوانندگان، پیام بودار
مرگ بر سران فتنه و جریان انحرافی. لطفا مصاحبهای هم با سارینا فرهادی ِ عزیزم داشته باشید.
با تشکر، پدرام 18 ساله از کرج
با تشکر، پدرام 18 ساله از کرج
ورود آقایان ممنوع
باید اعتراف کنم از این فیلم خیلی خوشم اومد. فیلم روان و سرراستی که از یک داستان پیش پاافتاده و فیلمنامه محکمی درست شده بود. با کارگردانی عالی و بازیهای محشر.
همون چیزی بود که احتیاج داشتم، در برابر تلخی «جدایی نادر از سیمین»، خیلی بهم حال داد. همه بازیگرها از رضا عطاران ( که عشق منه) تا پگاه که خیلی خوب شده بود و حتی علی صادقی هم با حضور دو سه دقیقهایش به نظرم بهترین بازی این چند سال رو داشت. مانی حقیقی هم محشر بود، به قول بچهها جورج کلونی ایران! (مطمئنا اگه امکانش بود، عاشق اینم میشدم!)
کیف کردم از این فیلم. دمت گرم آقای رامبد جوان که یه حال اساسی بهمون دادی.
همون چیزی بود که احتیاج داشتم، در برابر تلخی «جدایی نادر از سیمین»، خیلی بهم حال داد. همه بازیگرها از رضا عطاران ( که عشق منه) تا پگاه که خیلی خوب شده بود و حتی علی صادقی هم با حضور دو سه دقیقهایش به نظرم بهترین بازی این چند سال رو داشت. مانی حقیقی هم محشر بود، به قول بچهها جورج کلونی ایران! (مطمئنا اگه امکانش بود، عاشق اینم میشدم!)
کیف کردم از این فیلم. دمت گرم آقای رامبد جوان که یه حال اساسی بهمون دادی.
سعدی، مرد نکونام- 1
حریف؛ عمر بهسر برده در فسوق و فجور
به وقت مرگ، پشیمان همیخورد سوگند:
«که توبه کردم و دیگر گنه نخواهم کرد»
تو خود دگر نتوانی، به ریش خود مخند!
به وقت مرگ، پشیمان همیخورد سوگند:
«که توبه کردم و دیگر گنه نخواهم کرد»
تو خود دگر نتوانی، به ریش خود مخند!
Thursday, June 23, 2011
گشت ارشاد ِ همجنسگرای ِ هیز ِ نکبت
خانومهای پاچه ورمالیدهی گشت ارشاد جلوی یکی از دخترهای فامیل رو گرفتن، گفته من که مشکلی ندارم! گفتن: خانومی؛ ما که زنیم با دیدن صورت زیبات تحت تاثیر قرار میگیریم، چه برسه به مردها. بهتر نیست روبنده بزنی...؟ شوهرش دستشو کشیده برده!
واقعی، کور بشم اگه دروغ بگم!
واقعی، کور بشم اگه دروغ بگم!
رادیوی خاله زنکی
«خواهر زن ِ بلر گفت فلان و بهمان ...»
اخبار رادیو، واقعی
چقدر خبر مهمیه و چقدر حرفهای تنظیم شده! آدم فکر می کنه مهین خانوم داره به شهین خانوم گزارش میده!
اخبار رادیو، واقعی
چقدر خبر مهمیه و چقدر حرفهای تنظیم شده! آدم فکر می کنه مهین خانوم داره به شهین خانوم گزارش میده!
بابام و هندوانه
بابای شما هم وقتی ظرف هندونه رو بهش تعارف میکنن، میگرده و گوشههای سفيد هندونه رو انتخاب میکنه و اگه بکشنش هم قسمتهای قرمز وسط هندونه رو برنمیداره و برای بقيه میذاره؟
Wednesday, June 22, 2011
چشم باباش روشن
پسره تو مسابقه رقص تیوی پرشیا تقدیرنامه گرفته، مجری ازش پرسید میخوای اینو چیکار کنی؟ پسره: می خوام تقدیمش کنم به مامانم و خواهرم که بهترین مشوقهام تو رقص بودن...!
در فیتیله اتفاق افتاد
عمو فیتیلهایها دارن درباره شیر مادر حرف میزنن. یکی مثلا کارشناسه میگه: بعضی مادرها بهخاطر حفظ اندامشون، به بچهشون شیر خشک میدن...
برنامه زنده است و همه خندهشون میگیره. چند دقیقه بعد، یکی دیگه که مثلا بچه است و شیرخشک میخوره، میاد پشت میکروفن کارشناس و میگه: آقا ما شیرخشک خوردیم، ولی مامانمون صدو بیست کیلو وزنشه!
جمعیت منفجر میشن!
برنامه زنده است و همه خندهشون میگیره. چند دقیقه بعد، یکی دیگه که مثلا بچه است و شیرخشک میخوره، میاد پشت میکروفن کارشناس و میگه: آقا ما شیرخشک خوردیم، ولی مامانمون صدو بیست کیلو وزنشه!
جمعیت منفجر میشن!
FACEBOOK vs Gooder
یکی از تهوعات فیسبوک اینه که نود درصد مردمش پینگلیش می نویسن. برعکس گودر که همه فارسی مینویسیم!
Tuesday, June 21, 2011
برادران شیردل
محمدرضا خاتمی،رای اول مردم تهران کجاست؟ چرا صداش درنمیاد؟ این که دیگه زده روی دست داداشش از جربزه و جرات!
سوژه این هفته گودر: تجاوز گروهی
باز به مرحلهای رسیدیم که میبینیم یک خبر دردناک، سوژه خندههامون توی نت شده...
به آبمون هم کار داره
«افتتاح این سدها تاثیر بسیار خوبی بر روی آب کشاورزان گذاشته که میتونن آبشون رو برای کارهاشون تنظیم و مدیریت کنن...»
ریاست محترم جمهور، مراسم افتتاح دو سد زنجان، زنده و واقعی
ریاست محترم جمهور، مراسم افتتاح دو سد زنجان، زنده و واقعی
اسامى التقاطى- يعنى چى
فاميل يکى از دستاندرکارن سريالهاى تلويزيون خيلى برام عجيبه، تلفظ درستش رو نمىدونم: کردبچه!
Monday, June 20, 2011
امامان زندانی
«دادستان تهران به من گفت که الان در همین زندان اوین، چهل و هفت تا امام زمان داریم!»
صفار هرندی، به سوی ظهور
صفار هرندی، به سوی ظهور
آقا هل نده، به همه میرسه
محبوبترین غذایی که در مراسم عروسی ایرانیها سر میز سلف سرویس؛ سرو میشه: مخلوطی از پلو ژیگو فسنجون ژله سالاد ، به طوری که چیزی از آن قابل تشخیص نباشد!
اما احساسی که من دارم
نمیتونم رذالت و خباثت خودم رو در حالیکه شماها درس و امتحان دارین و مشغول پشتک دو وارو روی جزوهها هستین و هی میرین حموم که وقت تلف کنین و ویرتون میگیره ظرف بشورین و یاد عشق اولتون میافتین و دائم خوابتون میگیره و... ولی من دارم چای مینوشم و گودر میکنم و سریال میبینم و سر موقع می خوابم و عصر میرم بیرون ولگردی و شب میام داخل وبگردی و... پنهان کنم!
دلم براتون میسوزه... یوهاهاهاها!
دلم براتون میسوزه... یوهاهاهاها!
کلکل جوانمردانه
هوا خیلی گرم بود. سوار تاکسی شدم، سه نفر دیگه هم سوار شدن و ماشین راه افتاد. مرد مسن به راننده گفت یه مقداری اضافه میدم، میشه کولر ماشین رو روشن کنی؟ خانوم کناریم گفت منم کرایه رو بیشتر میدم، اگه ممکنه کولر رو بزنین. راننده کولر رو روشن کرد و گفت: امروز همهتون کولر رو مهمون من باشین!
Sunday, June 19, 2011
بابام و دماغهاى تلويزيونى
من درحالى که چشمم افتاده به دماغ مادر شوهر ستايش: يعنى زمان جنگ و اول انقلاب هم عمل دماغ مد بوده؟
بابام: وقتى هزار و چهارصد سال پيش زنهاى مختار دماغشون رو عمل مىکردن، بيست سال پيش که چيزى نيست!
بابام: وقتى هزار و چهارصد سال پيش زنهاى مختار دماغشون رو عمل مىکردن، بيست سال پيش که چيزى نيست!
نوستال دوران جاهلیت- ساتورنن
«ساتورنن» (ساتورمن؟) یادتونه؟ جوجه اردک واقعیه که روش صدا گذاشته بودن، با خرگوش و اينا دوست بود...!
پختش خیلی سخته؟
هنوز نمیتونم قبول کنم پاشم برم تو یه مغازه، کلی پول بدم و منتظر بشینم تا یه ظرف ماکارونی یا لازانیا بیاره بذاره جلوم!
حالا پیتزا و ساندویچ رو میشه قبول کرد ولی پاستا و لازانیا؟
حالا پیتزا و ساندویچ رو میشه قبول کرد ولی پاستا و لازانیا؟
Saturday, June 18, 2011
آره داداش
فلاشفه آشیایی تشور درشتی اژ شیاشتهای شالم روژ دنیا ابراژ نمیکنند...
پروفسور علیاکبر ولایتی، شبکه چهار، واقعى، پای منقل، لابد
پروفسور علیاکبر ولایتی، شبکه چهار، واقعى، پای منقل، لابد
Friday, June 17, 2011
فلانی گولم زد، دست به دلم زد
یه سریالی هست چند تیکهاش رو دیدم، چون خانومه شیرازى حرف میزنه خوشم میاد. قسمت قبلیش امیر جعفری داشت یه جریانی تعریف می کرد، گفت: فلانی منو گول زد، دست به وسایلم زد و بعد هم دزدیدنم...!
نمیدونم این دیالوگ زیرکی نویسنده بود یا امیر جعفری شیطونیش گل کرد! ولی ایول داشت!
نمیدونم این دیالوگ زیرکی نویسنده بود یا امیر جعفری شیطونیش گل کرد! ولی ایول داشت!
بغض
بغض موجود عجيبيه، اگه بترکه یه جور مصیبته و اگه سرجاش بمونه، یه جور دیگه. حتى نميشه قورتش داد...
Thursday, June 16, 2011
مردم در آخرالزمان
«ای مردم، اگر از یاری حق پای به عقب نمیگذاشتید و در توهین به باطل سست نمیگشتید، کسی که مثل شما نیست، طمع در زورگویی به شما نداشت. و کسی که امروز بر شما نیرومند شده، قدرت و قوه پیدا نمیکرد.»
علی علیه السلام
نهجالبلاغه، خطبه 166
علی علیه السلام
نهجالبلاغه، خطبه 166
بابام و روز پدر
دیشب بابام به همهمون اسمس داده: از اون جورابهای پارسالی نگیرین، به کشش حساسیت دارم!
مجبور شدیم زیرپوش براش بگیریم!
مجبور شدیم زیرپوش براش بگیریم!
نسل بى دماغان
اگر «نظريه تکامل» رو قبول داشته باشيم، به اين نتيجه مىرسيم که با اين روند جراحىهاى بینی، تا چند نسل ديگه کلا دماغ از روى صورتها حذف ميشه و بهجاش دو تا سوراخ باقى مىمونه!
Wednesday, June 15, 2011
روایت نقرهای، همشهری داستان
روایت «نقرهای» نوشته خانم فائزه جمالی، همشهری داستان خرداد، صفحه 41، به شدت توصیه میشود، عالیه!
تبعیض جنسیتی
در مظلومیت ما همین بس که اسم روز خودشون رو گذاشتن «روز زن» که باید به همه مونثهای اطرافت کادو بدی،
ولی اسم روز ما رو گذاشتن «روز پدر» که فقط به باباهاشون کادو بدن!
ولی اسم روز ما رو گذاشتن «روز پدر» که فقط به باباهاشون کادو بدن!
Tuesday, June 14, 2011
چقدر مودبه، هی معذرت میخواد
«عذر میخوام، ببخشید، معذرت مىخوام... من که سیبزمینی نیستم که...»
علی دایی، نود، واقعی
علی دایی، نود، واقعی
هودر
حسین درخشان کسی بود که من رو با بلاگ آشنا کرد. زمانی که سینا مطلبی توی روزنامه «حیات نو» صفحه وبگردی داشت و هودر یه ستون بهنام «پنجره پشتی» (اگه اشتباه نکنم) داشت. به همین خاطر بهش مدیونم که من رو با این دنیا آشنا کرد. هرچقدر هم با عقایدش (مخصوصا این اواخر) مخالف باشم. هودر معلم من بود. کاش زودتر آزاد بشه.
بچههاى اين زمونه- واقعى
پيرزنه تو کوچه پسره رو خفت کرده و داره نصيحت میکنه: چند سالته؟
پسره: سيزده سال...
پيرزنه: من سيزده سالم که بود دو تا بچه داشتم، حالا شماها دارين توپ بازی میکنين؟
پسره درحال نيشخند موذيانه: حاج خانوم ما هم دوست داريم بچه داشته باشيم، ولی هنوز کف نکرده...!
پسره: سيزده سال...
پيرزنه: من سيزده سالم که بود دو تا بچه داشتم، حالا شماها دارين توپ بازی میکنين؟
پسره درحال نيشخند موذيانه: حاج خانوم ما هم دوست داريم بچه داشته باشيم، ولی هنوز کف نکرده...!
همهشون لنگهی همن
هفته پیش کواکبیان داشت خودش رو میکشت که انتقال تیم به شهرستان غیرقانونیه. این هفته معلوم شد استیل آذین رو برداشته برده شهر خودشون!
مرد واقعی
سالها پیش: یه سریال نشون می دادن که خیلی هم طرفدار داشت. توش یه پسری بود که خیلی دست و پاچلفتی و بچهننه و لوس و احمق بود. به زور زنش دادن و زنه رو بدبخت کرد و طلاق گرفت. بی اغراق همه بینندهها ازش بدشون میاومد.
دیروز: همون پسر از توی زندان اوین نامهای رو با اسم خودش امضا کرده که توش شهادت داده «هدی صابر» رو به قتل رسوندن...
زنده باد رامین پرچمی
دیروز: همون پسر از توی زندان اوین نامهای رو با اسم خودش امضا کرده که توش شهادت داده «هدی صابر» رو به قتل رسوندن...
زنده باد رامین پرچمی
مصايب پتو
ساعت چهار صبح بیدارمون میکردن، باید تختخوابمون رو مرتب و آنکادر میکردیم و با این برسهای کفدستی روی پشمهای پتو گل میانداختیم! از بس این کار وقتگیر بود، ترجیح میدادیم شب روی پتو بخوابیم یا گوشههای پتو رو از زیر تشک درنیاریم تا صبح کارمون راحت باشه!
دوران خوش نظام- بشمار سه
دوران خوش نظام- بشمار سه
Monday, June 13, 2011
فقط خدا از دلش خبر داره
این خانم مهناز افشار که تشریف بردن پیش آمنه و گویا(؟) برای رضایت گرفتن از قصاص چشم در برابر چشم هم تشریف بردن و با خودشون هم عکاس بردن تا همهجا پخش بشه، اگر خدای نکرده، خدای نکرده، وقتی میرن آرایشگاه و آرایشگر اشتباهی دم ابروشون رو کوتاه میکنه، حاضر میشن جلوی دوربین ظاهر بشن؟ که حالا (خدا کنه دلیلش فقط دلجویى باشه) انتظار دارن آمنه رضایت بده!
پارسال این موقع: 23 خرداد ِ نحس
دیشبش تا صبح نخوابیده بودم، یه چشمم به شبکه خبر بود، یه چشمم به بیبیسی، یه چشمم به مونیتور... نمیتونستم باور کنم که به همین راحتی امیدمون رو دارن میسوزونن... اشکم بند نمیاومد، هی بیدار میشد و میاومد تو اتاق و میگفت چه خبر؟ سریع اشکامو پاک میکردم و میگفتم هنوز قطعی نشده و ته دلم میدونستم که کار تمومه... دلم برای حال و هوای یک ماهی که گذروندیم میسوخت، برای ساده بودنم، برای اونایی که به زور مجبورشون کرده بودم اولین رایشون رو به میرحسین بدن، برای آرزوهایی که بر باد رفت، برای خیالاتی که تو سر برای بعد از انتخابات، برای جشن پیروزی، برای استقرار دموکراسی و... میپروروندیم میسوخت... با صدای اذان صبح، فوری وضو گرفتم و سر جانماز التماس کردم که اقلا به دور دوم بکشونن و ضربه فنیمون نکنن... سرم داغ میشد، سینهام تنگ میشد، نفسم بند میاومد، چشمام میسوخت... نتونستم برم سر کار، یاد شور و شوق شبهای تبلیغات میافتادم، هیجان و تجربهای که تا حالا تجربه نکرده بودم... اشکم بند نمیاومد... دلم فقط برای از بین رفتن امیدمون میسوخت... هنوزم هم دلم برای اون روزنه امیدی که داشتیم و گِل گرفتنش میسوزه... بد روزی بود 23 خرداد 88، بدتر از روز قبلش...
لينک اين مطلب که پارسال نوشتم.
لينک اين مطلب که پارسال نوشتم.
Sunday, June 12, 2011
توئیتهای 22 خرداد 88، در این لحظه
«الان تو مسجدم... تیشرت سبز تنم کردم، شش تا تیشرت سبز و یه دونه دستبند سبز دیگه تو صفن... تعرفه رای رو از آقاهه گرفتم... بغل دستیم نوشت آقای دکتر مح*** احم*** خیلی خر است و انداخت تو صندوق... گفتن با خودتون خودکار بیارین... دارم مینویسم: میرحسین موسوی، کد 77، تا کردم و انداختم تو صندوق... یادم رفت ازش عکس بگیرم، حیف شد... یه نفس عمیق، نود درصد کسانی که تو این مسجدن به میرحسین رای دادن... خدایا به امید خودت، یا حسین...»
پارسال نوشته بودم.
پارسال نوشته بودم.
نوستال کيس
يه زمانى کيسها وقت بالا اومدن بوق مىزدن. بعد سيم اسپيکر جلوش رو قطع مىکرديم تا بابامون نفهمه که نصفه شب کامپيوتر روشن کرديم!
Saturday, June 11, 2011
ماشالاه به پليسمون که اينقدر وحشيه
به جرات مىتونم بگم خوشحالترين نفرهايى که بعد از برد پرسپوليس ديدم، چلنگر بود و پليس وظيفههايى که داشتن از بازيکنان امضا مىگرفتن! با اون قتل و غارتى که پليسها کردن... ديدين چهجورى ريختن روى اون بدبختى که وارد زمين شده بود و با لگد زدن تو سر و صورتش؟
هرچی عوض داره
و چه بسیار دختران انی که در کودکی محل سگشان نمیگذاشتیم و وقتی بزرگ شدند، دافات شکیلی شدند که محل سگمان نمیگذارند!
Friday, June 10, 2011
ما صرفهجویی میکنیم تا دنیا بتواند مصرف کند
شرکت گاز تبلیغ ساخته با این مضمون: «با مصرف بهینه گاز هم در هزینه گاز مصرفی خود صرفهجویی میکنید و هم باعث افزایش صادرات گاز به کشورهای همسایه میشوید که این امر باعث ورود ارز به کشور و اشتغالزایی بیشتر میشود.»
یاد هند افتادم که مدتهاست داره نفت ایران رو میمکه و یک قرون (یک روپیه) هم تا حالا ننداخته کف دستشون!
ما هم که خواب...!
یاد هند افتادم که مدتهاست داره نفت ایران رو میمکه و یک قرون (یک روپیه) هم تا حالا ننداخته کف دستشون!
ما هم که خواب...!
من وارث پرينتر مورفىام
پرينترى دارم که وقتى صفحه وبى رو مىخونم، يهو شروع مىکنه به پرينت گرفتن ازش. ولى وقتى بايد فردا صبح متنى رو به جايى برسونم، سه هزار بار پرينت مىزنم ولى يک بار هم کار نمىکنه و بايد نصفه شبى ببرم تايپ و تکثير!
Thursday, June 9, 2011
در سریال ساختمان پزشکان اتفاق افتاد- واقعی
منشی رو به پزشک: اگه رییس دفتر رییس جمهور ونزوئلا تصادف کنه، رو قیمت سکه تاثیر میذاره؟ ... آخه رییس دفتر رییس جمهور خیلی مهمه، رو همه چیز هی تاثیر میذاره!
اعتیاد و گشادی همزمان
ایستک با شیشه میخوردم، تموم که شد شيشه رو گذاشتم روی میز، اتفاقی جلوی مانیتور قرار گرفت. دو ساعت تمام گودر میکردم درحالیکه قسمتی از صفحه نمایش رو نمیدیدم و گردنم رو کج میکردم، ولی شیشه رو برنداشتم!
Wednesday, June 8, 2011
صرفا جهت يادآوری به متدينين
اولین شب جمعه ماه رجب، شب آرزوهاست (لیلة الرغائب). اگه اهلش هستین، اعمال مخصوصى داره، ولى مهمتر از همه: دعا فراموش نشود.
مخصوصا برای: برقراری صلح در دنیا و ایران، باز شدن گره از کار گرفتاران، شفای مریضها، سلامتی مسافرها، کار پیدا کردن بیکاران، بچهدار شدن بیبچهها، آمرزش درگذشتگان، برآورده شدن حاجات مشروعه حاجتمندان، عاقبت به خیر شدن جوانها، ادای دین قرضمندان، آزادی اسرا، سلامتی پدر و مادرها، سامان گرفتن وضع اقتصادی و... توبه.
من رو هم از دعای خیر فراموش نکنین
(یاد فرزاد حسنی بهخیر که برای اولین بار این شب رو رسانهای کرد!)
مخصوصا برای: برقراری صلح در دنیا و ایران، باز شدن گره از کار گرفتاران، شفای مریضها، سلامتی مسافرها، کار پیدا کردن بیکاران، بچهدار شدن بیبچهها، آمرزش درگذشتگان، برآورده شدن حاجات مشروعه حاجتمندان، عاقبت به خیر شدن جوانها، ادای دین قرضمندان، آزادی اسرا، سلامتی پدر و مادرها، سامان گرفتن وضع اقتصادی و... توبه.
من رو هم از دعای خیر فراموش نکنین
(یاد فرزاد حسنی بهخیر که برای اولین بار این شب رو رسانهای کرد!)
برتر از شير سماور
یکی از مهیجترین تشویقهای استادیومی: آفرین آفرین تیم امید... آفرین آفرین تیم امید...!
زندگی روزمره
سالهاست که فنچها درون قفس زاد و ولد میکنند. در ِ قفس که باز شود، فرار نمیکنند. اگر هم فرار کنند، در هوای آزاد یا از گرسنگی میمیرند یا شکار کلاغ میشوند...
Tuesday, June 7, 2011
درخواست لينک
کسى سايت يا بلاگى رو مىشناسه که روزشمار اتفاقات جنبش سبز رو بهصورت جامع و کامل از آغاز تا امروز داشته باشه؟ لطفا آدرس رو در خود بلاگ کامنت بذارين.
انواع مغالطاتها
يک نوع مغالطه هم هست به نام «مغالطهى تفمال-چسمال». در اين نوع مغالطه نماينده اراک سعى مىکنه بگه غلط کردم و مىدونيم اشتباه کرديم، ولى از بس يکدنده است، نميگه و اجازه ميده تا فردوسىپور لهش کنه و صداش درنمياد!
Monday, June 6, 2011
نمیدونستم چی بگم
وسط بحث سوار تاکسی شدم. پیرمرد جلویی داشت میگفت: آره، خدا رحمتش کنه، هم اون رژیم تو زندان بود، هم این رژیم...
راننده که مسن بود گفت: ولی بالاخره به حقش رسید، من که ازشون نمیگذرم... اگه این نهضت آزادی و ملی-مذهبیها نبودن، الان این حال و روز رو نداشتیم... اونا بودن که این انقلاب رو شروع کردن...
دهنم بسته شده بود، به بهانه حرف زدن با موبایل، حواسم رو پرت کردم!
راننده که مسن بود گفت: ولی بالاخره به حقش رسید، من که ازشون نمیگذرم... اگه این نهضت آزادی و ملی-مذهبیها نبودن، الان این حال و روز رو نداشتیم... اونا بودن که این انقلاب رو شروع کردن...
دهنم بسته شده بود، به بهانه حرف زدن با موبایل، حواسم رو پرت کردم!
بهشت فشن شو
Sunday, June 5, 2011
بیخود بهش نمیگن وُعا
کارشناس صداى آمريکا داره از ناصر حجازی تعریف میکنه، یک درمیون علی پروین رو خراب میکنه! چه ربطی داره خوب؟ حجازی جنتلمن بود و علی پروین لوطیمنش. مثل اینکه کیارستمی رو با کیمیایی مقایسه کنیم!
کنترل رانى
تحقيقات نشون داده که نود درصد کنترلهاى لوازم صوتى و تصويرى، بايد زور بالاى سرشون باشه و محکم کوبيدشون به ران پا، تا کار کنن!
Saturday, June 4, 2011
پارسال یادته؟
مخلص آقای رئیس هم هستیم... نوبت شما هم میشود... من همه شما را دوست دارم و نوکر همه شما هم هستم... شما نه، نه، من حمال شمام... بله، کلفت شما هم هستم...
ان در مرقد، سطح سخنرانى
ان در مرقد، سطح سخنرانى
حق دارن از مدرسه متنفر باشن
دلم براى دختر مدرسهاى هايى ميسوزه که روپوشهاشون شبيه لباس فرم نظافتچىهاى بيمارستانه!
Friday, June 3, 2011
صحنه را دیدید؟
یکی از جذابترین صحنههای بازیهای اخیر پرسپولیس، کون گندهی علی داییه! مجبورش میکنن با اون شیکم و باسن، لباسهای تنگ بپوشه؟
Thursday, June 2, 2011
هاله
علت مرگ نه پنجه بکس بوده، نه مشت، نه کتک، نه لگد، نه پارگى طحال، نه لای در موندن، نه سکته، نه... دق کرد...
دود و کنده
حکومت «مقتدری» که از تجمع چند تا پیرمرد و پیرزن که حزبشون منحل شده و برای تشییع جنازه اومدن، مثل سگ میترسه...
حکومت عدل
«از نفرين مظلوم بترسيد اگر چه كافر باشد، زيرا در برابر نفرين مظلوم پرده و مانعى نيست.»
پيامبر (ص)، نهج الفصاحه، ح 48
پيامبر (ص)، نهج الفصاحه، ح 48
Tuesday, May 31, 2011
گيدورا اوه اوه
با انفجار نيروگاه هستهاى فوکوشيما، بايد منتظر تولد نسل جديد گودزيلا در سينماى ژاپن باشيم!
حرف بزن، سبک میشی
باید توی رختخواب، قبل از خواب صحبت کرد.سبک میشی. حالا یا با همسرت، یا با تلفن، یا با خودت، یا با خدات...!
Monday, May 30, 2011
ورزش کنيد، ورزش خوب است
فاميل ورزشکارى داريم که تو جوانى عضو تيم ملى بوده و بچههاش هم ورزشکارن. از بچگى بابام اينا رو مىزد تو سرم که ببين چقدر خوبه، اينا خانواده سالمى هستن و ياد بگير و هيچوقت مريض نميشن و ...
زمستون خبر دادن که خانوادگى بر اثر گازگرفتگى مسموم شدن و خوشبختانه نمردن! چند روز پيش هم شنيديم که خونه بغلىشون گودبردارى کرده و اينا سر سفره ناهار ديوار خراب شده رو سرشون!
بعد ياد مرحوم ناصر حجازى افتادم که ورزشکار بود و از سرطان ريه فوت کرد!
زمستون خبر دادن که خانوادگى بر اثر گازگرفتگى مسموم شدن و خوشبختانه نمردن! چند روز پيش هم شنيديم که خونه بغلىشون گودبردارى کرده و اينا سر سفره ناهار ديوار خراب شده رو سرشون!
بعد ياد مرحوم ناصر حجازى افتادم که ورزشکار بود و از سرطان ريه فوت کرد!
تفهای حاوی جنین
باید اعتراف کنم دوران کودکی فکرم دائم مشغول این بود که در فیلمها چگونه زن و مرد با بوسیدن یکدیگر، بچهدار میشوند؟
Sunday, May 29, 2011
بهبه فرفر
یکی از احکام فقه ِ گودری من: لایک با آواتار مو فرفری، دو برابر لایک با موهای لخت حساب میشه!
قهوه زهرماری
آیا هنوز کسی «قهوه تلخ» رو دنبال میکنه و اگه میکنه، آیا باهاش میخنده و ازش لذت میبره؟!
استراتژی خرکردن
نسلی بودیم که وقتی معلمها گند میزدن و ما اشکال میگرفتیم، میگفتن از عمد اشتباه گفتن تا ببینن حواسمون هست یا نه؟ و ما هم باور میکردیم!
Saturday, May 28, 2011
چاق پررو
این چاقهایی که نه تنها خجالتی نیستن، بلکه خیلی هم پرروان و اگه صندلی جلوی تاکسی نشسته باشی بلندت میکنن که خودشون بشینن و اگه عقب باشی میان نصف کونشون رو میذارن روت، یه معذرتخواهی خشک و خالی هم نمیکنن!
یه مارک که بهش جنس آويزونه
آیا برندهای معروف، مارکهاشون رو به همین بزرگی روی اجناسشون میچسبونن؟ کیف خریده به گفته خودش مارکدار، روش اندازه کلهی خر نوشته کریستین دیور!
Friday, May 27, 2011
مجرم نیست، مریض است
روی سخن من با مادرانی است که فرزندانی دارند که از شیطنت دست جن را از پشت بستهاند! قصد توهین ندارم، ولی کافیست برای یک بار هم شده به این فکر کنید که کودکتان «بیش فعال» است و بیمار، مراجعه به پزشک چیزی از شایستگیها و برازندگیها و استعدادهای دلبند شما کم نمیکند!
اگه خدا نخواد کسى عزيز بشه
خيلىها رييس جمهور مىشن که عزيز بشن (نقل به مضمون) «و خيلىها هم با همين رييس جمهورى ذليل ميشن...»
قرائتى- ديشب، واقعى
ديگه کسى از اينا مونده که چيزى بار رياست محترم جمهورشون نکنه!؟
قرائتى- ديشب، واقعى
ديگه کسى از اينا مونده که چيزى بار رياست محترم جمهورشون نکنه!؟
فیس بوک و افشای رازهای خانوادگی
دختره مثلا اسمش تو فیسبوک «نانازبلا جیگرطلای ایرانی» هست، بعد تو اون ستون کناری نوشته مثلا سکینه و رقیه بلوتآبادی خواهراشن، غضنفر و سلیمون بلوتآبادی داداشاش!
Thursday, May 26, 2011
عکسهای گلشیفته فراهانی با کت و شلوار
حالا خوبه کت و شلوار تنشه و از بس شر کردین خفهمون کردین، اگه عکس با بیکینی بود چی به سرمون میآوردین!؟
برای بزرگیش خوبه
اعتقاد راسخ دارم مبنی بر اینکه بچه از اوان خردسالی باید تعداد متنابهی فحش رکیک و آبدار از باباش یاد بگیره!
Wednesday, May 25, 2011
Tuesday, May 24, 2011
به بابام اسمس نمیزنم، چه برسه به تلویزیون
باید اعتراف کنم اسمس دیشب نود رو به خاطر خود عادل فرستادم تا سرش رو پیش بقیه بالا بگیره و بگه من رکورددار اسمس در ایرانم و اينکه خانواده ناصر حجازی بدونن در غمشون شريکيم. وگرنه به نظرم دعا برای شادی روح ناصر خان خیلی مفیدتر بود از پول سه تا اسمسی که فرستادم و رفت تو جیب دولت!
مادرا همه یه شکلن... شکل فرشتهها
راننده تاکسی خانوم بود. دستکش دستش بود و شلاقی رانندگی میکرد. اگه جلوش میپیچیدن، تلافی میکرد و حالشون رو میگرفت. چراغ سبز بود که یه بچه مدرسهای پرید وسط خیابون. محکم زد رو ترمز. منتظر بودم فحش بده. به بچه راه داد و بهش خندید. همینطور با چشماش بچه رو دنبال کرد که به سلامت از خیابون رد شد، بعد راه افتاد.
مهر مادری هیچجور کمرنگ نمیشه...
مهر مادری هیچجور کمرنگ نمیشه...
Monday, May 23, 2011
گیهان و خوانندگان- عذرخواهی
می خواستم از این طریق به آن آقای سران فتنهای که گفته «مردم از نظام عذرخواهی کنند» اعلام کنم من به عنوان یک بسیجی جان بر کف به هیچ عنوان عذرخواهی این سبزکهای ملعون را نمیپذیرم. زحمت بیهوده نکشند.
عین قاف، از پیش دانشگاهی کاف
عین قاف، از پیش دانشگاهی کاف
دوم خرداد 76
از دو روز پیش تا ساعت هشت صبح امروز تو ستاد بودیم. دیوونه شدیم از بس ای ایران و یار دبستانی رو با صدای بلند پخش کردیم! نصفه شب چند تا از بچههای انصار حزبالله اومده بودن تهدید و مسخره کردن. امروز ستاد تعطیل بود. با بچهها قرار گذاشته بودیم هرکی رای داد بیاد ستاد. کرکرهها پایین بود و همه داخل جمع شده بودیم. ناهار عدس پلو برامون آوردن. از گلومون پایین نمیرفت. چند نفری اومدن با التماس پوستر و عکس خاتمی رو میخواستن. یواشکی از زیر کرکره دادیم بهشون. یه پیرزنی عکس خاتمی رو گرفت و بوسید و گذاشت لای قرآن تو کیفش. دیروز هم یه پیرمردی با نوهاش اومده بود، پوستر خاتمی رو داد به نوهاش بچسبونه به پشت ویلچرش. چشممون به تلویزیون، منتظر خبرها بودیم...
عقب و جلومون یکی شده
راننده تاکسی به راننده جلویی: آقا یه ذره برو جلو، ما رد شیم...
مسافر به راننده تاکسی: داداش من، از بس مردم رو «عقب و جلو کردن»، با یه ذره کار راه نمیافته...!
مسافر به راننده تاکسی: داداش من، از بس مردم رو «عقب و جلو کردن»، با یه ذره کار راه نمیافته...!
با آرزوی سلامتی برای ناصرخان
دلم برای ناصر حجازی میسوزه که چه جوری دارن ازش سواستفاده میکنن...
و یه حس بدبینانهای بهم میگه نصف اینایی که میرن دم در بیمارستان، به این امید میرن که آدم معروفا رو ببینن!
پينوشت: خدا رحمتش کنه...
و یه حس بدبینانهای بهم میگه نصف اینایی که میرن دم در بیمارستان، به این امید میرن که آدم معروفا رو ببینن!
پينوشت: خدا رحمتش کنه...
Sunday, May 22, 2011
نوستال گودر
باید اعتراف کنم که دلم برای اون گودری تنگ شده که نصفش عکس نینی و گربه بود و نصفش چسنالههای عاشقانه. نه این گودری که نصفش حرف رکیکه و نصف ديگهش تحلیلهای تخمی-تخیلی!
Saturday, May 21, 2011
آدم فحش کم میاره
زمان انتخابات مجلس رو نمیدونه، بعد از داخل آمریکا اطلاع دقیق داره که بن لادن مدتها مریض بوده و بعد کشتنش!
پینوشت: اینو نمیگفتم حناق میگرفتم
پینوشت: اینو نمیگفتم حناق میگرفتم
ملت نازی که ما هستیم
پس بیایید بفهمیم که:
بحث «مخالفت با قصاص» با بحث «اجبار قربانی به بخشش مجرم» فرق داره،
بحث «نفرت از اعدام» با بحث «دفاع از سرقت مسلحانه» فرق داره،
بحث «انتقاد از خاتمی» با بحث «فحش دادن به خاتمی» فرق داره،
بحث «آزادی بیان» با بحث «تمسخر و توهين» فرق داره...
هر وقت اینا رو یاد گرفتیم (خودم رو میگم، باز رگ گردنت ورقلمبیده نشه!) بعد ادعامون فلانجای فلان چیز رو فلان کنه!
بحث «مخالفت با قصاص» با بحث «اجبار قربانی به بخشش مجرم» فرق داره،
بحث «نفرت از اعدام» با بحث «دفاع از سرقت مسلحانه» فرق داره،
بحث «انتقاد از خاتمی» با بحث «فحش دادن به خاتمی» فرق داره،
بحث «آزادی بیان» با بحث «تمسخر و توهين» فرق داره...
هر وقت اینا رو یاد گرفتیم (خودم رو میگم، باز رگ گردنت ورقلمبیده نشه!) بعد ادعامون فلانجای فلان چیز رو فلان کنه!
الحق جوجه
«اکبر جوجه» که کارش گرفت اومدن از روش «اصغر جوجه» زدن! رفته بودیم یه جا به هوای «اکبر جوجه»، غذاش خیلی هم خوشمزه بود، اومدیم بیرون دیدیم اسمش «الپر جوجه» بوده، سرکش الف رو بزرگ گذاشته بود که اکبر خونده بشه! ایرانیهایی که ما هستیم!
Friday, May 20, 2011
در مسابقه رادیویی صبح جمعه اتفاق افتاد- واقعی
(جوابها باید با «د» شروع بشه)
مجری: اسم دخترتون رو چیمیگذارین؟
شرکتکننده: دریا
مجری: اونجوری که شوهرش غرق میشه...!
مجری: اسم دخترتون رو چیمیگذارین؟
شرکتکننده: دریا
مجری: اونجوری که شوهرش غرق میشه...!
Thursday, May 19, 2011
جنبش یتیم
دوست دارم بدونم اونایی که تا سه ماه پیش میگفتن «جنبش احتیاج به رهبر نداره و ما همه رهبریم و میرحسین و کروبی کارهای نیستن و...» الان چی میگن که از وقتی این دو تا رو گرفتن، مثل یتیمچهها دور هم جمع شدیم و داریم به در و دیوار نگاه میکنیم و همدیگه رو مسخره میکنیم و به خاتمی فحش ميديم؟
بابام و موبایل
سلامتی اون باباهایی که گوشیهای کهنه بچههاشون رو میگیرن و فقط دکمه سبز و قرمز رو میشناسن!
Wednesday, May 18, 2011
منزلت
مامانم بازنشسته است، گفتن بیا اداره «کارت منزلت» بگیر. پرسیده حالا این کارت به چه دردی میخوره؟ مسولش گفته: اسمش روشه، کارت منزلت، یعنی برو بذار تو «منزلت»!
Tuesday, May 17, 2011
خواهش میکنم تمومش کنین
اوائل برام عجیب بود که چرا بقیه کشورهای خاورمیانه در اعتراضاتشون موفق بودن و ما به جایی نرسیدیم و تموم شد. ولی حالا فهمیدم جریان چیه. تو مصر و سوریه و لیبی و... سنی و شیعه و اخوان مسلمين و مسیحی و یهودی و بیدین و... کنار هم ایستادن و دارن میجنگن، ولی اینجا بعد از یک سال بهخاطر لج و لجبازی عدهای، جنبش سبز داره از هم میپاشه. جنبش تجزیه شد به دهها گروهی که کمکم داریم میافتیم به جون هم، فقط بهخاطر احترام نگذاشتن به عقايد و مقدسات همدیگه. یاد زمان انتخابات میافتم که تا روز قبلش در فرندفید چقدر دوست داشتیم و بهخاطر مسایل بعد از انتخابات چه تفرقه و دشمنیای بین دوستان ایجاد شد.(الان اینجوری شده، وای به روزی که پیروز بشیم و به قدرت برسیم!)
نه قصد تذکر دارم، نه امر به معروف، نه نهی از منکر، نه دعوا، نه تهدید، نه توهین به آزادی بیان، نه محدود کردن آزادیها، نه... فقط یه خواهش دارم، خواهش میکنم این بازی جدید مسخره کردن امامان رو تموم کنین.
با خدا شروع کردین، بعد نوبت پیغمبرها شد و حالا هم امامها، خواهش میکنم دیگه تمومش کنین.
دیگه شورش دراومد... فرق شما با اون عرزشیهایی که بهمون میگن سبزی و جلبک و ... به میرحسین و کروبی توهین میکنن چیه؟ از احمدینژاد و فلانی و بهمانی بدت میاد، خوب بدشون رو بگو، چون ظالمن و همه داریم ظلمشون رو میبینیم، چون نه مقدسن و نه پاک. چیکار به امام چندم داری که حتی اسمش رو هم بلد نیستی؟ بگذریم از اینکه با این کار چه خوراک مفتی برای کیهان و بیست و سی و بقیه عرزشیهای همپالکیشون درست میکنیم.
مقدسات فرق می کنه. هرکسی مقدساتی داره که براش مهمه (حتی همونهایی که میگن هیچ چیز برامون مهم نیست، باز هم پدر و مادری دارن که براشون مقدسه یا عقیدهای دارن که براش احترام قائلن و نمیتونن توهین بهشون رو تحمل کنن) فرقی نمیکنه امام من باشه یا بودا یا بت یا مسیح.
شاید دلیل این مسخرهبازی جدید، مقابله با عرزشیها باشه، ولی شما دارین به من و دوستان من که اون عرزشیها رو قبول نداریم ولی برای خودمون مقدساتی داریم؛ هم توهین میکنین. شاید فکر میکنین اسلامی که اینا میگن، اسلام واقعیه و اینجوری دارین دق دلیتون رو سر اسلام خالی میکنین؟
روشنفکری و باحال بودن و کول بودن به معنی مسخره کردن هر چیزی که برای عدهای مقدسه، نیست.
ازتون خواهش میکنم تمومش کنین.
پینوشت: دلم برای اونایی میسوزه که جرات نمیکنن زیر نتهای سلبریتیهای گودر که به مقدساتشون توهین میکنن، انتقاد کنن، چون میترسن اونا دیگه آیتمهاشون رو شر نکنن و لایک نزنن! ولی برای من مهم نیست که کی بدش میاد و دیگه اینجا رو نمیخونه و آنفالو میکنه و بهم دری-وری میگه، اعتقاداتی دارم که خیلی بیشتر از این حرفا برام ارزش داره...
نه قصد تذکر دارم، نه امر به معروف، نه نهی از منکر، نه دعوا، نه تهدید، نه توهین به آزادی بیان، نه محدود کردن آزادیها، نه... فقط یه خواهش دارم، خواهش میکنم این بازی جدید مسخره کردن امامان رو تموم کنین.
با خدا شروع کردین، بعد نوبت پیغمبرها شد و حالا هم امامها، خواهش میکنم دیگه تمومش کنین.
دیگه شورش دراومد... فرق شما با اون عرزشیهایی که بهمون میگن سبزی و جلبک و ... به میرحسین و کروبی توهین میکنن چیه؟ از احمدینژاد و فلانی و بهمانی بدت میاد، خوب بدشون رو بگو، چون ظالمن و همه داریم ظلمشون رو میبینیم، چون نه مقدسن و نه پاک. چیکار به امام چندم داری که حتی اسمش رو هم بلد نیستی؟ بگذریم از اینکه با این کار چه خوراک مفتی برای کیهان و بیست و سی و بقیه عرزشیهای همپالکیشون درست میکنیم.
مقدسات فرق می کنه. هرکسی مقدساتی داره که براش مهمه (حتی همونهایی که میگن هیچ چیز برامون مهم نیست، باز هم پدر و مادری دارن که براشون مقدسه یا عقیدهای دارن که براش احترام قائلن و نمیتونن توهین بهشون رو تحمل کنن) فرقی نمیکنه امام من باشه یا بودا یا بت یا مسیح.
شاید دلیل این مسخرهبازی جدید، مقابله با عرزشیها باشه، ولی شما دارین به من و دوستان من که اون عرزشیها رو قبول نداریم ولی برای خودمون مقدساتی داریم؛ هم توهین میکنین. شاید فکر میکنین اسلامی که اینا میگن، اسلام واقعیه و اینجوری دارین دق دلیتون رو سر اسلام خالی میکنین؟
روشنفکری و باحال بودن و کول بودن به معنی مسخره کردن هر چیزی که برای عدهای مقدسه، نیست.
ازتون خواهش میکنم تمومش کنین.
پینوشت: دلم برای اونایی میسوزه که جرات نمیکنن زیر نتهای سلبریتیهای گودر که به مقدساتشون توهین میکنن، انتقاد کنن، چون میترسن اونا دیگه آیتمهاشون رو شر نکنن و لایک نزنن! ولی برای من مهم نیست که کی بدش میاد و دیگه اینجا رو نمیخونه و آنفالو میکنه و بهم دری-وری میگه، اعتقاداتی دارم که خیلی بیشتر از این حرفا برام ارزش داره...
بعید نیست در نود اتفاق بیافتد
- این عکس رو بچههای دبیرستان فلان برامون فرستادن که با تشتک نوشابه نوشتن نود... عکس بعدی رو سه نفر از دوستداران نود فرستادن که لوگوی برنامه رو با ادرارشون روی برف حک کردن... این هم عکس کودکی خودم هست که هزار و سی و هفت نفر از دوستان از اینترنت سرچ کردن و برامون فرستادن... دست همگی درد نکنه!
Monday, May 16, 2011
رییسجمهور احساساتی که شایسته سالاره، نه رفیقباز
«از نظر احساسی دوست دارم سی تا وزارتخونه داشته باشیم، تا همه دوستام در کنارم باشن...»!
ریاست محترم جمهور، دیشب، زنده و واقعی
ریاست محترم جمهور، دیشب، زنده و واقعی
سلام من به آن جوانی که حواسش نیست
ای آقا پسری که امروز تو ماشین بغلی اتوبوس ما، دستت رو گذاشته بودی روی پای دختر کناریت و مشغول بودی و حواست نبود که ارتفاع اتوبوس از ارتفاع پراید بیشتره و همه مسافران اتوبوس میتونن توش رو ببینن... یوهو!
افتخار میکنم چنین رییسجمهور فرهیختهای دارم
«خوشبختانه اصلا سایت و روزنامه نمیخونم...»!
ریاست محترم جمهور، امشب، زنده و واقعی
ریاست محترم جمهور، امشب، زنده و واقعی
Sunday, May 15, 2011
در نهایت سادگی وحماقت
یکی از بچهها فوق لیسانسه رفته مصاحبه شغلی، ازش پرسیدن اگه فلان سيستم؛ فلان جور بشه چیکار باید بکنیم؟ بدون مکث گفته: نه دیگه اینقدرها هم بلد نیستم!
Saturday, May 14, 2011
اسمم رو هرچی دوست دارین بذارین
من که می دونم الان باز سرم هوار میشین، ولی حرف دلم رو میزنم: اگه جای آمنه بودم، خودم با دو تا دستهای خودم اسید رو میچکوندم تو چشماش...
صحنه عجیبی که امروز دیدم
داشتم خبر نماز جمعه رو تو اخبار میدیدم، چشمم افتاد به دستهای جنتی که میلرزید... نمی دونم از شدت حرصش از دست احمدینژاد بود یا بالاخره داره پیر میشه؟!
Friday, May 13, 2011
استادی بود برای خودش
بچه بودیم، رفتهبودیم عروسی، خواننده مجلس لهجه داشت، این رو میخوند: «چفتر چاچول به سر، های های... وین خبر از من ببر، های های...»!
نمیدونستم به چاچولش بخندم یا به استفاده زبانشناسانهاش از کلمه «وین خبر»؟!
نمیدونستم به چاچولش بخندم یا به استفاده زبانشناسانهاش از کلمه «وین خبر»؟!
Thursday, May 12, 2011
Wednesday, May 11, 2011
اعلام نتایج سرشماری اهالی گودر
فکر کنم دیگه کسی رای نده، پس رایها را به ترتیب نزولی اعلام میکنم:
1- تهران و کرج 530
2- خراسان 171
3- گلستان، مازندران و گیلان 141
4- اصفهان 106
5- هرمزگان، بوشهر و خوزستان 97
6- فارس 78
7- آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل 70
8- سیستان و بلوچستان، کرمان و یزد 41
9- سمنان، قم و مرکزی 39
10- کردستان، کرمانشاه و ایلام 26
11- قزوین، زنجان و همدان 21
12- لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد 11
13- مقیم خارج 65
14- غیر ایرانی 9
15- معلمان 63
توضیح 1- رایها براساس دو فید ریزنوشت محاسبه شدن
توضیح 2- سعی کردم رای باطله نداشته باشه ولی چند تا روبات لایکخور بعضی فیدها رو فلهای لایک زدن!
توضیح 3- تهرانیها و شیرازیها به نسبت دفعه قبل خیلی فعال حاضر شدن، برعکس خراسانیها و ترکها
توضیح 4- هرگونه انتقاد و پیشنهادی وارد است
توضیح آخر: ممنون از کسانی که شرکت کردن
1- تهران و کرج 530
2- خراسان 171
3- گلستان، مازندران و گیلان 141
4- اصفهان 106
5- هرمزگان، بوشهر و خوزستان 97
6- فارس 78
7- آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل 70
8- سیستان و بلوچستان، کرمان و یزد 41
9- سمنان، قم و مرکزی 39
10- کردستان، کرمانشاه و ایلام 26
11- قزوین، زنجان و همدان 21
12- لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد 11
13- مقیم خارج 65
14- غیر ایرانی 9
15- معلمان 63
توضیح 1- رایها براساس دو فید ریزنوشت محاسبه شدن
توضیح 2- سعی کردم رای باطله نداشته باشه ولی چند تا روبات لایکخور بعضی فیدها رو فلهای لایک زدن!
توضیح 3- تهرانیها و شیرازیها به نسبت دفعه قبل خیلی فعال حاضر شدن، برعکس خراسانیها و ترکها
توضیح 4- هرگونه انتقاد و پیشنهادی وارد است
توضیح آخر: ممنون از کسانی که شرکت کردن
بزن عقب ببینم چی شد
شاید یادتون نیاد، بعضی فیلمهای ویدئویی که کرایه میکردیم و صحنه داشت، جاهای صحنهها رو ازبس نفرات قبلی عقب و جلو کرده بودن تا بادقت ببینن، پرش داشت و کیفیت فیلم خراب شده بود!
Tuesday, May 10, 2011
علاقه گچسارانی
نمیدونم چرا روی هر در و دیوار و صندلی و جایی که یادگاریهای نوشته شدهی مردم رو میبینم، بیشترشون متعلق به هموطنان عزیزی از گچساران هست؟!
Monday, May 9, 2011
موتوری خوب، موتوری مرده است
به نظرم موتورسوارهایی که به قوانین راهنمایی و رانندگی اعتنا نمیکنن، غیرمستقیم به خودشون توهین میکنن. چون اینجوری نشون میدن که «آدم» نیستن و لازم نیست تا به قوانین آدمها عمل کنن!
vitaene c
Sunday, May 8, 2011
بویلینگ پوینت
این روزها بالاترین رکوردی که تونستم بزنم و تلویزیون ملی رو تحمل کنم و فحش رکیک ندم و نزنم ماهواره، 15-16 دقیقهاست! بیشتر این زمان هم یا رادیو هفت منصور ضابطیان و یا نود عادل رو میبینم.
اینجا آزادی بیان بیشتر از آمریکاست
زمانی که جریان بیل کلینتون و مونیکا لوینسکی خبرساز شد، گفتیم چقدر در آمریکا آزادی بیان زیاده که میتونن مسایل ناموسی رییس جمهورشون رو مطرح کنن. غافل از اینکه این روزها در منبر نماز جمعه که سیاسی- عبادیترین تریبون مملکته، مسایل زایمان مادر رهبر و محرمیت زن رییس جمهور و... مطرح میشه و باهاش شوخی میکنن!
Saturday, May 7, 2011
ذرت و پرت
خیلی متشخصانه وارد آجیلفروشی باکلاس شدم. خواستم بگم «چس فیل» دارین، دیدم بیکلاسیه، باید بگم «ذرت بوداده». هول شدم به خانومه گفتم «ذرت چس داده» دارین؟!
اینکه چیزی نیست، بابام رفته بود همین آجیلفروشی، گفته بود: آجیل بیمغز دارین؟ منظورش «بیپوست» بود!
اینکه چیزی نیست، بابام رفته بود همین آجیلفروشی، گفته بود: آجیل بیمغز دارین؟ منظورش «بیپوست» بود!
Friday, May 6, 2011
منشی هم منشیهای قديم
به يک خانم منشی خوشبرخورد با روابط عمومی بالا، آشنا به کامپيوتر، اينترنت، امور اداری و دفتری، حسابداری، زبان انگليسی، دارای گواهینامه رانندگی، ترجيحا مجرد نيازمنديم.
آگهی روزنامه، واقعی! امر ديگهای باشه؟
آگهی روزنامه، واقعی! امر ديگهای باشه؟
Thursday, May 5, 2011
گل آفتابگردون هر روز به انتظار دیدن یاره
برای شما هم آهنگهای گروه «آریان»، یادآور دوران عاشقیت نوجوونیه؟...
Wednesday, May 4, 2011
در جمع دوستان از تایلند برگشته اتفاق افتاد
- از وقتی اسکناسهای ده هزار تومنی رو چاپ کردن، خیلی خوب شده. بهجای چهل- پنجاه هزار تومن که به دخترهای تایلندی بدیم، ده تومن میدیم، تا میبینن پنج تا صفر داره کلی هم کیف میکنن!
+ ای نامردا، برای همینه که تا میگیم ایرانی هستیم، فرار میکنن از دستمون؟!
+ ای نامردا، برای همینه که تا میگیم ایرانی هستیم، فرار میکنن از دستمون؟!
ای نامه که نمیروی به سویش
تعرفه پست گرون شده، ديگه همون نامه کاغذی يا کارتپستالی که برای نوروز میفرستاديم هم تبديل ميشه به ايميل و اسمس و... منقرض میشه. اينا به کنار، کسی به فکر پستچیها هست؟ که کارشون کمتر ميشه، نصفشون تعديل ميشن، حقوقشون کم ميشه و حتی ديگه انعام گيرشون نمياد...
Tuesday, May 3, 2011
کودک آزاری
از سوم دبستان خودم با تاکسی و اتوبوس میرفتم مدرسه. پدر و مادرم نه وقتش رو داشتن که منو برسونن و نه پولش رو داشتن که برام سرویس بگیرن. خودم هم خیلی دلم میخواست مستقل باشم. مسیرم دور بود ولی با یک خط اتوبوس مستقیم میتونستم برم و برگردم.
اوایل سال چهارم بود، چون وسط خط سوار میشدم همیشه اتوبوس شلوغ بود و جا برای نشستن نبود، یه مرد سیبیلو (قیافهاش هنوز واضح جلوی چشممه) اومد پشت سرم ایستاد. چند لحظه گذشت که دیدم داره دست میزنه به پشتم... الان که دارم اینا رو مینویسم نفسم دوباره به شماره افتاد...
رفت و آمدم برام کابوس شده بود. صبحها با یک اتوبوس مجبور بودم برم مدرسه و اون کثافت هم همیشه با همون اتوبوس بود... نه جرات داشتم به خانوادهام بگم، نه روم میشد تو اتوبوس چیزی بگم چون خیلی درشت هیکل و بدقواره بود و منم نحیف و ریزه، و نه جور دیگهای میتونستم برم مدرسه...
بعد از گذشت اینهمه سال، تنها کسی که تو دنیا ازش نمیگذرم همون مرد سیبیلوست. بدترین نفرینهای عمرم رو براش میکنم. کسی که کودکی منو با ترس و وحشت گره زد...
یه نت تو گودر خوندم که تصمیم گرفتم این رو بنویسم، وگرنه این موضوع گفتن نداشت. اون کثافت با من کاری نداشت، فقط بهم دست میزد ولی کاری کرد که سالها از ترس ِ فردا صبح، شب خوابم نبره...
الان توی کوچه وقتی یه پسربچه یا دختربچه میبینم، مسیرم رو ازشون دور میکنم و حتی بهشون نگاه نمیکنم تا مبادا یه لحظه دلشون بلرزه، تو تاکسی نمیذارم بدنم به بدن دختر یا پسر پهلویی بخوره تا با خودش فکری نکنه، دوست ندارم فکر یه بچه رو پریشون کنم...
بچهها و دخترها مظلومتر و بیپناهتر از اونی هستن که حتی تصور آزارشون به ذهنمون برسه، باید هواشون رو تو این جامعه کثیف بیشتر داشته باشیم.
اوایل سال چهارم بود، چون وسط خط سوار میشدم همیشه اتوبوس شلوغ بود و جا برای نشستن نبود، یه مرد سیبیلو (قیافهاش هنوز واضح جلوی چشممه) اومد پشت سرم ایستاد. چند لحظه گذشت که دیدم داره دست میزنه به پشتم... الان که دارم اینا رو مینویسم نفسم دوباره به شماره افتاد...
رفت و آمدم برام کابوس شده بود. صبحها با یک اتوبوس مجبور بودم برم مدرسه و اون کثافت هم همیشه با همون اتوبوس بود... نه جرات داشتم به خانوادهام بگم، نه روم میشد تو اتوبوس چیزی بگم چون خیلی درشت هیکل و بدقواره بود و منم نحیف و ریزه، و نه جور دیگهای میتونستم برم مدرسه...
بعد از گذشت اینهمه سال، تنها کسی که تو دنیا ازش نمیگذرم همون مرد سیبیلوست. بدترین نفرینهای عمرم رو براش میکنم. کسی که کودکی منو با ترس و وحشت گره زد...
یه نت تو گودر خوندم که تصمیم گرفتم این رو بنویسم، وگرنه این موضوع گفتن نداشت. اون کثافت با من کاری نداشت، فقط بهم دست میزد ولی کاری کرد که سالها از ترس ِ فردا صبح، شب خوابم نبره...
الان توی کوچه وقتی یه پسربچه یا دختربچه میبینم، مسیرم رو ازشون دور میکنم و حتی بهشون نگاه نمیکنم تا مبادا یه لحظه دلشون بلرزه، تو تاکسی نمیذارم بدنم به بدن دختر یا پسر پهلویی بخوره تا با خودش فکری نکنه، دوست ندارم فکر یه بچه رو پریشون کنم...
بچهها و دخترها مظلومتر و بیپناهتر از اونی هستن که حتی تصور آزارشون به ذهنمون برسه، باید هواشون رو تو این جامعه کثیف بیشتر داشته باشیم.
دیالوگ- پانزده
«شاید این سوال بیجواب زندگی باشه که: درد زایمان بیشتره یا درد اینکه بزنن تو تخمات؟ چون هیچکس نمیتونه هردوش رو امتحان کنه!»
چندلر بینگ
چندلر بینگ
تقدیم به صاحابش
- فرمودین آقا دوماد چه کارهان؟
+ ایشون شب تا صبح تو گودر لایک میزنن، صبح تا شب هم تو «روزنامه اسفندیار خان» قلم میزنن. وسطاش هم توی مقولههای دیگه هستن که در این مقال نمیگنجه!
+ ایشون شب تا صبح تو گودر لایک میزنن، صبح تا شب هم تو «روزنامه اسفندیار خان» قلم میزنن. وسطاش هم توی مقولههای دیگه هستن که در این مقال نمیگنجه!
Monday, May 2, 2011
سرشماری معلمان گودر
ضمن عرض تبریک برای روز معلم، بنا به درخواست آقا محسن (یکی از خوانندههای بلاگ) و به مناسبت این روز؛
لطفا معلمان عزیز، این پست رو لایک و شر کنن!
(رسمی، قراردادی، آزاد، تمام مقاطع و تمام رشتهها، حتی مدرسین و اساتید دانشگاه و...)
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
لطفا معلمان عزیز، این پست رو لایک و شر کنن!
(رسمی، قراردادی، آزاد، تمام مقاطع و تمام رشتهها، حتی مدرسین و اساتید دانشگاه و...)
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
دو ساعته زنگ میزنم، چرا خط مشغول بود؟
از وقتی اینترنت ایدیاسال اومده، دیگه نمیشه «اشغالی ِ تلفن؛ وقتی مامان و باباها خونه نیستن» رو گردن دایالآپ انداخت!
Sunday, May 1, 2011
پیغام خصوصی- رویال ودینگ
نیما اکبرپور، یه زحمتی بکش ببین میتونی اسمی، آدرسی، ایمیلی، شمارهای چیزی از خواهر زن ویلیام گیر بیاری؟ میخوام برسونم دست یه مستحقی که دو سه روزه عاشق شده!
بدت نیاد ها، ولی عروسی رو مهمون یورونیوز بودیم، خیلی بیشتر از بیبیسی حال داد!
بدت نیاد ها، ولی عروسی رو مهمون یورونیوز بودیم، خیلی بیشتر از بیبیسی حال داد!
قهرررتتت
خیلی بیانصافیم... باید بهش حق بدیم... هرکی شش سال مداوم، همزمان به صورت اسهال و یبوست به مملکت با این عظمت برینه، چند روزی به استراحت احتیاج داره... طفلی با این جثه ریزش!
Friday, April 29, 2011
طرح سرشماری اهالی گودر: فارسی زبانان غیر ایرانی
لطفا فقط فارسی زبانان غیر ایرانی این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری گودر: ایرانیان مقیم خارج
لطفا فقط ایرانیان مقیم خارج این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری اهالی گودر: لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری اهالی گودر: کردستان، کرمانشاه و ایلام
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل کردستان، کرمانشاه و ایلام میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
داماد کچل هم هست
- آقا داماد چيکارهان؟
+ الان که سربازن و بيکار... ولى نوه ملکه انگلستان هستن که به نوعى ميشن وليعهد و پادشاه بعدى
- خوب به سلامتى و ميمنت... مبارکه ايشششالا!
+ الان که سربازن و بيکار... ولى نوه ملکه انگلستان هستن که به نوعى ميشن وليعهد و پادشاه بعدى
- خوب به سلامتى و ميمنت... مبارکه ايشششالا!
طرح سرشماری اهالی گودر: سیستان و بلوچستان، کرمان و یزد
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل سیستان و بلوچستان، کرمان و یزد میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری اهالی گودر: قزوین، زنجان و همدان
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل قزوین، زنجان و همدان میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری اهالی گودر: سمنان، قم و مرکزی
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل سمنان، قم و مرکزی میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری اهالی گودر: هرمزگان، بوشهر و خوزستان
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل هرمزگان، بوشهر و خوزستان میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری اهالی گودر: فارس
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل فارس میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری اهالی گودر: اصفهان
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل اصفهان میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری اهالی گودر: آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری اهالی گودر: گلستان، مازندران و گیلان
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل گلستان، مازندران و گیلان میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری اهالی گودر: خراسان
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل خراسان میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
طرح سرشماری اهالی گودر: تهران و کرج
لطفا فقط کسانی که خودشون رو اهل تهران و کرج میدونن، این پست رو لایک و شر کنن!
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
توضیحات مفصل در این پست آمده.
هدف: ارضای کنجکاوی خودم و بقیه فضولهای شبیه خودم!
اگر منطقه شما هنوز سرشماری نشده، منتظر بمانید!
شر کنید تا دوستان بیشتری ببینند.
Thursday, April 28, 2011
شب است و کوچهها بنبست
شهاب تیام، لنگان لنگان درحال خروج از کوچه بنبست:
کاش میدونستم توی اون کوچهی بنبست، یه چیز تازه... منتظرم هست...!
کاش میدونستم توی اون کوچهی بنبست، یه چیز تازه... منتظرم هست...!
روراست باشیم
حالا که محفل جوونانه است و دور همیم، خودمونیم ها، بیرودرواسی، قبول دارین که هروقت گفتیم «پدر و مادرامون ما رو درک نمیکنن»، چرت گفتیم؟!
قضیه چیز دیگه بوده، وگرنه خیلی خوب هم درکمون میکنن!
قضیه چیز دیگه بوده، وگرنه خیلی خوب هم درکمون میکنن!