چي به سر ابروهات مياري؟
Friday, April 30, 2010
آيا واقعا اين خانومهايي كه ابروهاشون رو تتو ميكنن، خيلي احساس خوبي دارن؟ وقتي ابروهاي اصليشون درمياد و هي بايد تيغ بزنن و يه روز كه نزنن، دو طبقه ابرو دارن!
ممدرضا و نيكي و الناز و بهنوش
دو خواهر را ديديم، در ِ پيت خوبي بود، پسنديديم. مخصوصا لباسهاي سبز و شالهاي سبز و بهنوش و نيكي و النازش!
يه گرماي خوبي تو دهنت مياره
اگه صد ساله هم بشم بازم دوست دارم كه گهگاه تخمه هندونه رو با پوست بجوم...!
همجسم گرا
Thursday, April 29, 2010
- ميخوام وقتي ازدواج كردم سه تا بچه بيارم، دختر، روي هركدوم اسم يكي از دوست دخترهام رو بذارم: ساناز و نوشين و غلوم سياه!
رونوشت به شادي فمين
مردسالار هم نشديم كه چارتا زن رو بزنيم و به بقيهشون متلك بگيم و به حريمشون تجاز كنيم تا بسي لذت برده باشيم!
در سونوگرافي اتفاق افتاد
- خانوم دكتر دختره يا پسر؟
+ صبر كن... معلوم نيست، آخه لاي پاش رو باز نميكنه!
+ صبر كن... معلوم نيست، آخه لاي پاش رو باز نميكنه!
خدايا تهران نلرزه
اگه خداي نكرده تهران زلزله بياد، جدا از خطرات و تلفاتش، ديگه كي ميتونه جلوي احمدي نژاد رو بگيره كه ادعاي پيغمبري ميكنه و ميگه من كه گفته بودم!
نوستال دوران جاهليت- سي و يك
اون زمانها كه به جاي پرينت گرفتن «تحقيق» مدرسهمون، روي جلدش رو با ماژيك و شابلون و لتراست مينوشتيم و متنش رو با خودكار و خوشخط...
طعم كافور
يكي از شايعههايي كه سالهاست تو جامعه ريشه دوانده، اينه كه ميگن تو غذاي سربازها كافور ميريزن تا اعمال جن*سيشون رو ضعيف كنه، در صورتيكه اصلا درست نيست، حاضرم شهادت بدم!
آها آها
Tuesday, April 27, 2010
ميخوام يه بار يكي از اينايي كه تو آهنگهاي رپ فقط يك كلمه ميگن: «آهـّا» رو از نزديك ببينم و احساسش رو در اون لحظه كه ناله ميزنه ازش بپرسم!
مهين شهابي هم حالش بده
فكر كنم الان درگيري سختي بين عزرائيل و مهين شهابي ايجاد شده، خدا كنه اين بار عزرائيل كم بياره، يا اقلا تو رودرواسي گير كنه و كوتاه بياد!
آقا داماد و بيست سوالي
- بفرمائيد آقازاده چه كارهان؟
+ شما خوانندگان گرامي ميتوانيد جوابهاي خود را به شماره پيامك دو سه صفر نود ارسال كنيد.
به نظر شما آقا داماد چه كاره است؟ براي فهميدن جواب تا هفته بعد منتظر بمانيد!
+ شما خوانندگان گرامي ميتوانيد جوابهاي خود را به شماره پيامك دو سه صفر نود ارسال كنيد.
به نظر شما آقا داماد چه كاره است؟ براي فهميدن جواب تا هفته بعد منتظر بمانيد!
اميد ِ من
Monday, April 26, 2010
اميد اگه قول بده كه پشت موهاش رو كوتاه كنه و وقتي از حموم مياد سشوار نكنه، قول ميدم عاشقش بشم...!
با احترام، تقديم به فيلترچي
اين پست در حكم يك بيلاخ بزرگ خدمت فيلترچي عزيز بوده و هيچگونه ارزش ديگري ندارد!
همانطور كه مستحضريد، نوشتههاي اين بلاگ هفته به هفته براي انتشار برنامهريزي ميشه و گهگاه به صورت دستي منتشر ميشه، ولي اين يكي رو همين الان دستي پابليش كردم، محض خاطر فيلتر شدن بلاگر!
همانطور كه مستحضريد، نوشتههاي اين بلاگ هفته به هفته براي انتشار برنامهريزي ميشه و گهگاه به صورت دستي منتشر ميشه، ولي اين يكي رو همين الان دستي پابليش كردم، محض خاطر فيلتر شدن بلاگر!
عزت جان، لطفا آپ تو ديت باشيد
ديگه كمكم وقتشه تو فيلمها و سريالهاي تلويزيون به جاي اينكه مادر و پدرها به چت كردن بچههاشون گير بدن، به گودرگردي اونا گير بدن!
در داروخانه اتفاق افتاد
Sunday, April 25, 2010
- ببخشيد آقا، اين سرش خيلي كلفته، لبم رو اذيت ميكنه، يه نازكترشو ميدين؟
(مداد جهت خط لب)
(مداد جهت خط لب)
افتخارات اصفهانيها
چند چيزه كه اصفهانيها بهش افتخار ميكنن:
- به سيزده بگن سينزه
- تا جايي كه ميتونن سر مسافرها رو كلاه بذارن
- گوش فيل رو با دوغ بخورن
- بريوني بخورن، بعدش چاي و بعدش راحت بخوابن
- شبهاي جمعه برن زير پل و با افتخار صداشون رو بندازن به سرشون
.
.
.
من يه رگ اصفهاني هم دارم، حواستون باشه ها!
- به سيزده بگن سينزه
- تا جايي كه ميتونن سر مسافرها رو كلاه بذارن
- گوش فيل رو با دوغ بخورن
- بريوني بخورن، بعدش چاي و بعدش راحت بخوابن
- شبهاي جمعه برن زير پل و با افتخار صداشون رو بندازن به سرشون
.
.
.
من يه رگ اصفهاني هم دارم، حواستون باشه ها!
زلزلههاي جمعه
- شما بايد براي جلوگيري از زلزله كه بر اثر زنا به وجود ميآيد هر روز صدقه بدهيد، صبحها، شبها، نصفه شبها، سحر، دم غروب، سر ظهر، ... هر وقت كه ميتوانيد بايد صدقه بدهيد... حالا اگر صد دقيقه نشد؛ اقلا نود دقيقه كه بدهيد... وگرنه اين دشمن با زلزلههاي ددشمشدنشدانه ما را از پاي درخواهد آورد!
يعني اينا اگه يه هفته خفه-خون بگيرن، ميتونن گندكاريهاشون رو ماستمالي كنن، حيف كه نميگيرن!
يعني اينا اگه يه هفته خفه-خون بگيرن، ميتونن گندكاريهاشون رو ماستمالي كنن، حيف كه نميگيرن!
فيلمفارسي- نه
هنرپيشه از روبرو با شليك يك گلوله به بدنش مجروح ميشود. هنگام برخورد گلوله، محل اصابت گلوله، از زير لباس منفجر شده و خون به بيرون پرتاب ميشود!
با احتياط كات كنيد
دختر: ما ديگه بايد كات كنيم...
پسر:... باشه
دختر: كات!
پسر: آخ! لامصب منظورت اين بود؟!
پسر:... باشه
دختر: كات!
پسر: آخ! لامصب منظورت اين بود؟!
سخني چند از سر دلسوزي با فيلترچي
ببين آقا، عمو، داداش، حاجي، مرتيكه،... اصلا: ببين ان آقاي ثاني!
اگه به فكر عاقبت اين دنيا و اون دنياي خودت نيستي، اقلا به فكر مادر و خواهر و زن و عمههات باش!
حالا يعني بلاگر رو فيلتر كردي من ديگه نميتونم بلاگ بنويسم؟
گـــُـــه ِ قرمساق!
اگه به فكر عاقبت اين دنيا و اون دنياي خودت نيستي، اقلا به فكر مادر و خواهر و زن و عمههات باش!
حالا يعني بلاگر رو فيلتر كردي من ديگه نميتونم بلاگ بنويسم؟
گـــُـــه ِ قرمساق!
صرفهجويي در مصرف پيشگيرانه
Saturday, April 24, 2010
نصفه شب، داخلي، اتاق هتل. دو زوج تازه عروس و داماد با هم به ماه عسل آمدهاند. زنگ تلفن يكي از اتاقها به صدا درمياد:
- بله؟
+ حميد خوابي؟
- مرگ، نصفه شبه، معلومه كه خواب بودم!
+ ببخشيد، ميخواستم ببينم كان*دوم داري؟
- نه، سر شب تموم شد، ولي يه دونه استفادهكرده دارم، ميخواي؟
+ خاك بر سرت!
- بله؟
+ حميد خوابي؟
- مرگ، نصفه شبه، معلومه كه خواب بودم!
+ ببخشيد، ميخواستم ببينم كان*دوم داري؟
- نه، سر شب تموم شد، ولي يه دونه استفادهكرده دارم، ميخواي؟
+ خاك بر سرت!
خوشبختي يعني همين
نشستم پشت كامپيوتر، ميگم يه چاي مياري؟
ميگه از چاي بهتر بيارم؟
ميره با يه بشقاب هندونه كه از قرمزي برق ميزنه مياد...
هندوانه نوبر كردم، آي چسبيد...
خوشبختي يعني همين!
ميگه از چاي بهتر بيارم؟
ميره با يه بشقاب هندونه كه از قرمزي برق ميزنه مياد...
هندوانه نوبر كردم، آي چسبيد...
خوشبختي يعني همين!
اول يكي، بعد تمام ظرفش
نميدونم اولين بار كدوم كارگردان به فكرش رسيد كه بهترين راه براي نشون دادن عشق و علاقه دو نفر هنگام تماشاي فيلم، پرتاب چس فيل به طرف همديگه است؟
درست بزن وسط قلبم
آدم اگر ميخواد تو جنگ تن به تن و به روش گلادياتورها بميره، خدا كنه حريفش هيفا وهبي بشه!
تو كه بلد نيستي، بتمرگ
Friday, April 23, 2010
اين مردهايي كه رقص بلد نيستن و وسط جمعيت فقط راه ميرن و دست و بشكن ميزنن!
پيرهن قرمزي
رسما اعلام ميكنم از اين لحظه پيرهن قرمزي ِ مهدي مقدم، جاي سوسن خانوم ِ بروبكس رو تو دلم گرفت!
پينوشت: همين الان حرفم رو پس ميگيرم! سوسن خانوم بچههاي خوابگاه دانشگاه آلبرتا! نميدونم كجاست، ولي فوقالعاده است، جالب اينجاست كه همش رو يه ضرب فيلم گرفتن!
پينوشت: همين الان حرفم رو پس ميگيرم! سوسن خانوم بچههاي خوابگاه دانشگاه آلبرتا! نميدونم كجاست، ولي فوقالعاده است، جالب اينجاست كه همش رو يه ضرب فيلم گرفتن!
N.I.O.P.D.C
از بچگي تو كف اين موندم اين كلمه كه روي تانكرهاي حمل سوخت مينويسن مخفف چيه كه معنيش ميشه «شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران»!؟
آقا داماد و خليج هميشگي فارس
- داشتين ميفرمودين، آقازاده چه كارهان؟
+ خواهش ميكنم، ايشون تو كار جغرافياي سياسي هستن
- يعني چي؟
+ يعني يه ذرهبين دستشونه، تو نقشههاي دنيا ميگردن ببينن كجا ننوشته خليج فارس، تا خشتكشون رو به اهتزاز دربيارن!
+ خواهش ميكنم، ايشون تو كار جغرافياي سياسي هستن
- يعني چي؟
+ يعني يه ذرهبين دستشونه، تو نقشههاي دنيا ميگردن ببينن كجا ننوشته خليج فارس، تا خشتكشون رو به اهتزاز دربيارن!
جكي جون
Thursday, April 22, 2010
نميدونم چند سالتونه، ولي يه زماني بود كه قهرمان نسل ما، به جاي مرد عنكبوتي و جومونگ و...، «جكي چان» بود!
نامبرده در بندرعباس
نامبرده در بازار بندرعباس مغازهاي اجاره كرده و كيتكت اصل و سس فلفل ميفروشد تا جايي كه با سودش ميتواند براي خود اتومبيلي تهيه كند.
نامبرده از آنجا عازم يزد ميشود...
.
.
.
ادامه دارد
نامبرده از آنجا عازم يزد ميشود...
.
.
.
ادامه دارد
لب قرمزي
اين دختر كوچولوهايي كه بعد از خوردن ماكاروني، لبهاشون رو پاك نميكنن تا قرمز بمونه كه اداي ماتيك زدن دربيارن!
حسن شماعي زاده هم... پـــَـــر!؟
برو خدا رو شكر كن كه زمانش معلومه
لجم ميگيره از اين دخترايي كه هرجا ميرسن از «پري*ود» شدنشون بد ميگن كه خدا در حق ما ظلم كرده با اين سيستم و ... بايد بهشون بگم كه خودتون رو بذارين جاي پسرا كه شب ميخوابن و صبح بيدار ميشن و ميبينن اي داد بيداد...! باز شماها ميدونين وقتش داره ميرسه، پسرا كه هر شب بايد منتظر باشن كه اوضاع خراب بشه!
سر و ته حرفت رو بفهم
بنده از طرف آقاي امام جمعه تهران از اهالي شهرهاي طبس، منجيل، رودبار، بيرجند، بم و ساير شهرهايي كه تا كنون در آنها زلزله آمده، عذرخواهي ميكنم!
هر زلزله = يك ميليون تومان
به خدا حيفه اگه يه روز اينا برن، بعد ديگه با چي گودرمون رو پر نگه داريم؟ نميشه كه همش عكسها و بيانيههاي ميرحسين رو شير كنيم!
نامبرده در كيش
نامبرده در كيش همزمان در دو مكان استخدام ميشود. صبح تا ظهر در پارك دلفينها مسئول تشويق دلفين «سالي» شده و عصر تا نصفه شب هم در رستوران شانديز مسئول تشويق خوانندهها ميشود.
نامبرده به علت خستگي مفرط از آنجا راهي بندرعباس ميشود...
.
.
.
ادامه دارد
نامبرده به علت خستگي مفرط از آنجا راهي بندرعباس ميشود...
.
.
.
ادامه دارد
لهجهات منو كشته
Monday, April 19, 2010
اين تهرانيهايي هستن كه موقع حرف زدن، وقتي ميفهمن طرف مقابلشون تهراني نيست، حرف آخر هر كلمهشون رو سي ثانيه ميكشن!
بـــــــــــــــــهـــــــــــــــــــــار
گيريم بهار رو توقيف كردين، بهار رو كه نميتونين توقيف كنين...
شلپ و شولوپ
چرا بعضيها (مخصوصا پيرمردها) فكر ميكنن وقتي رفتن توالت و گلاب به روتون...، خودشون رو هرچي محكمتر و با سر و صداتر بشورن، تميزتر ميشن؟!
دستش رو شده
تهرانيها... تهرانيها... منتظر باشيد... امسال حواستان را بيشتر جمع كنيد... «پديده شانديز» كه در مشهد ترتيب مسافران را داده بود، به تهران ميآيد...!
چيكار به شومبولش داري خوب؟
اي مادراني كه هي به پسرهاي كوچيكتون ميگين «دودول طلا»، نكنين اين كارو، سطح توقعش رو از جامعه ميبرين بالا، پس فردا كه بزرگ شد!
مجله تايم و ميرحسين
Sunday, April 18, 2010
نگاه كن! من چندين بار به ميرحسين راي دادم، چون:
اون نظرسنجي رو سرنوشتساز نميدونم، يعني چون ميرحسين رو دوست دارم، صد بار هم بهش راي ميدم، هركي هركي رو دوست داره، بياد هزار بار بهش راي بده تا اول بشه!
اگه اين كار غير قانوني بود، بايد تو سايتش مينوشت، يا جلوي چند بار راي دادن رو ميگرفت، كه اين كار رو نكرد. اصلا از كجا معلوم كه قصدشون اين بود كه ببينن چهرهها چقدر طرفدار دارن و اين طرفدارها چقدر چهرهشون رو دوست دارن؟
بحث تقلب و اين مزخرفات هم نيست، انتخابات رياست جمهوري سرنوشت يه مملكت و ملت رو عوض ميكنه، ولي انتخابات مجله تايم، فقط يه عكسه و من با اين كارم خواستم عكس اوني كه دوست دارم روي جلد مجله چاپ بشه، پس هي با هم مقايسه نكنيد!
بحث اخلاق و اين حرفها هم نيست، چطور براي اعتراض به تغيير نام خليج فارس هر نفر صد بار امضا كرد، يا براي انتخاب بهترين وزنهبردار جهان همه ايران رو بسيج كردن كه به رضازاده راي بدن، يا براي محبوبترين فوتباليست جهان، همه رفتن صد هزار بار به نيكبخت راي دادن، اونا خوب بود، حالا ما ميخوايم از اين طريق صدامون رو به گوش جهان برسونيم و از اين روزنه كوچيك خودمون رو نشون بديم، بده؟!
راي دادم، خوب كاري كردم، لابد انتظار داشتي بشينيم ليدي گاگا يا اون يارو چينيه بياد اول بشه و ما كه يك ساله داريم خودمون رو به آب و آتيش ميزنيم فقط نگاه كنيم و اين فرصت تاريخي رو از دست بديم؟
ديگه نبينم كسي بياد بگه اين كار خلافه و تقلبه و غير اخلاقيه!
اضافه شد: همينطور جمع كردن امضا براي ثبت جهاني نوروز!
اون نظرسنجي رو سرنوشتساز نميدونم، يعني چون ميرحسين رو دوست دارم، صد بار هم بهش راي ميدم، هركي هركي رو دوست داره، بياد هزار بار بهش راي بده تا اول بشه!
اگه اين كار غير قانوني بود، بايد تو سايتش مينوشت، يا جلوي چند بار راي دادن رو ميگرفت، كه اين كار رو نكرد. اصلا از كجا معلوم كه قصدشون اين بود كه ببينن چهرهها چقدر طرفدار دارن و اين طرفدارها چقدر چهرهشون رو دوست دارن؟
بحث تقلب و اين مزخرفات هم نيست، انتخابات رياست جمهوري سرنوشت يه مملكت و ملت رو عوض ميكنه، ولي انتخابات مجله تايم، فقط يه عكسه و من با اين كارم خواستم عكس اوني كه دوست دارم روي جلد مجله چاپ بشه، پس هي با هم مقايسه نكنيد!
بحث اخلاق و اين حرفها هم نيست، چطور براي اعتراض به تغيير نام خليج فارس هر نفر صد بار امضا كرد، يا براي انتخاب بهترين وزنهبردار جهان همه ايران رو بسيج كردن كه به رضازاده راي بدن، يا براي محبوبترين فوتباليست جهان، همه رفتن صد هزار بار به نيكبخت راي دادن، اونا خوب بود، حالا ما ميخوايم از اين طريق صدامون رو به گوش جهان برسونيم و از اين روزنه كوچيك خودمون رو نشون بديم، بده؟!
راي دادم، خوب كاري كردم، لابد انتظار داشتي بشينيم ليدي گاگا يا اون يارو چينيه بياد اول بشه و ما كه يك ساله داريم خودمون رو به آب و آتيش ميزنيم فقط نگاه كنيم و اين فرصت تاريخي رو از دست بديم؟
ديگه نبينم كسي بياد بگه اين كار خلافه و تقلبه و غير اخلاقيه!
اضافه شد: همينطور جمع كردن امضا براي ثبت جهاني نوروز!
ديالوگ واقعي در فيلم جنايي
پليس رو به رييسش: اون خانوم شوهرشو كشته. با فرو كردن يك مداد نوكي فلزي تو شقيقهاش...
(حضار جلوي دهان خود رو ميگيرند تا استفراغشان روي صفحه تلويزيون نپاشد!)
(حضار جلوي دهان خود رو ميگيرند تا استفراغشان روي صفحه تلويزيون نپاشد!)
نامبرده در تبريز
نامبرده پس از رسيدن به تبريز مدتي دنبال كار ميگردد تا بالاخره با يكي از بوتيك داران بزرگ به توافق رسيده و به عنوان مانكن سيار مشغول به كار ميشود. كار وي پوشيدن جديدترين لباسها و طي كردن مسير خيابان وليعصر و چهارراه آبرسان با يك بستني قيفي به دست ميباشد.
نامبرده پس از تبريز راهي كيش ميشود...
.
.
.
ادامه دارد
نامبرده پس از تبريز راهي كيش ميشود...
.
.
.
ادامه دارد
اقلا اين يكي قافيه داره
Saturday, April 17, 2010
يكي از اقوام از تبريز اسمس داده كه پرسپوليسيها بعد از بازي اينو ميخوندن:
محبوب مجمع الجزاير كومور / تراختور، تراختور!
محبوب مجمع الجزاير كومور / تراختور، تراختور!
سريال هوش سياه
كانال سه يه سريال پليسي جديد گذاشته، با تكنولوژي جديد، بعد تو هر صحنه آدم هي مجبور ميشه بگه «چه غلطا»!
نوستال دوران جاهليت- سي
زماني كه بقاليها چيپس رو توي خونهشون درست ميكردن و توي اين پلاستيكهاي باريك و بلند ِ جوراب ميريختن و درش رو با يه تيكه مقوا منگنه ميزدن و ميفروختن...
فيلمنامه يك فيلم ترسناك و بفروش
ميخوام وقتي بزرگ شدم يه فيلم ترسناك بسازم كه توش هنرپيشه زن خوشگلي باشه، مثلا نيكول كيدمن يا خزر معصومي، بعد يه بچه افتاده باشه تو يه چاه آب و كپك زده باشه، بعد روحش كه موهاش خيلي بلنده و روي چشمهاش رو ميگيره و صداي زوزه از خودش درمياره و هي خون سياه ازش ميريزه، هي بياد هنرپيشه نقش اول رو بترسونه و از تو تلويزيون دربياد و با اره و تيشه خونهاش رو خراب كنه و شير آب رو باز بذاره و اسراف كنه و از اينجور كارهاي بد. بعد خودم هم در نقش همسايهي مهربان و فداكار و مجرد و فوقالعاده خوشتيپ و جذاب ِ اين خانوم بازي كنم و بيام كمكش كنم و آخرش نعش دختربچه كه حسابي فاسد شده و بوي گند ميده رو از تو چاه دربيارم و چالش كنم و تا آخر عمر با هم به خوبي و خوشي زندگي كنيم.
خداكنه فقط تا وقتي بزرگ ميشم اين ايده رو كسي ندزده!
خداكنه فقط تا وقتي بزرگ ميشم اين ايده رو كسي ندزده!
واليوال
Friday, April 16, 2010
يكي از قديميترين گزارشگرهاي ورزشي تلويزيون، گزارشگر واليباله، همونه كه ميگه «پوئن فلان باراي تيم بهمان»!
قانون ريزنوشت-مورفي
هر وقت تو جيبت دنبال دسته كليدت ميگردي، مطمئن باش تو اون يكي جيبته!
به خدا راست ميگم!
به خدا راست ميگم!
اساماس خوشه سبز
علاوه بر اينكه كلمه «سبز» تو اسمس هاي فارسي فليتر شده، كلمه «خوشه» هم فليتر شده! امتحان كنين.
اينو وقتي خواستم اسمس بدم كه «تو هم دلت خوشه» فهميدم!
اينو وقتي خواستم اسمس بدم كه «تو هم دلت خوشه» فهميدم!
مملكته داريم
بعله... بلاگ مملكته داريم هم در مسابقات دويچه وله برنده بهترين وبلاگ فارسي شد. دست اونايي كه راي دادن درد نكنه ولي انتخابش توسط هيات داوران بود نه راي گيري، اينو خودمون هم بعد از انتخاب شدن فهميديم! خلاصه مباركه
نامبرده در شمال
نامبرده پس از رسيدن به شمال بلافاصله با يكي از بنگاههاي املاك هماهنگ كرده و كار جديد خود را پيدا ميكند: با گرفتن يك تكه مقوا كه روي آن نوشته شده «ويلا» در حاشيه جاده ايستاده و خود را جلوي ماشين مسافرها پرتاب ميكند. پس از سه ماه اقامت در شمال و پايان يافتن فصل مسافرت، نامبرده راهي تبريز ميشود...
.
.
.
ادامه دارد
.
.
.
ادامه دارد
خاتمي دوستت داريم، تا كور شود هرآنكه نتواند ديد
اين غرغروهايي هستن كه فكر ميكنن اگه به همه چيز گير بدن و از هيچ چيز راضي نباشن، خيلي روشنفكرن، حالم ازشون به هم ميخوره. نميخوام غيبتش بشه، اول اسمش نيك آهنگه!
خوشبختي يعني...- 2
خوشبختي يعني بتوني تو نظرسنجي مجله تايم صد بار راي بدي، تا اون كسي كه دوست داري بياد اول بشه...
!
!
فيلمفارسي- هشت
Thursday, April 15, 2010
هنرپيشه دستپاچه است و روزنامه را برعكس دستش گرفته، به چشمانش نزديك كرده و مشغول مطالعه است، زيرچشمي هم طرف مقابل را ميپايد. طرف مقابل ميآيد و با لبخند معنيداري روزنامه را درست به دست هنرپيشه ميدهد!
سوال درباره مد مردانه
يه سوال جدي از اهل فن درباره مد و لباس پوشيدن:
آيا تيشرت سه دكمه يقهدار رو ميشه تو شلوار كرد يا نه؟ اگه ميشه چه شلواري؟ پارچهاي، كتان و لي؟ و اگه تيشرت آستيندار باشه چي؟
لطفا جوابتون رو برام يا كامنت بذارين يا ميل كنين.
جدي گفتم ها!
آيا تيشرت سه دكمه يقهدار رو ميشه تو شلوار كرد يا نه؟ اگه ميشه چه شلواري؟ پارچهاي، كتان و لي؟ و اگه تيشرت آستيندار باشه چي؟
لطفا جوابتون رو برام يا كامنت بذارين يا ميل كنين.
جدي گفتم ها!
از سوسك سياه به خرمگس
Wednesday, April 14, 2010
مركز به گوشم... فيششش... مركز به گوشم... ما الان در مكان هستيم، سوژه هنوز وارد نشده، به محض ورود برنامه رو اجرا ميكنيم... به گوشم... فيششش
نامبرده در مشهد
نامبرده پس از رسيدن به مشهد وارد حرم شده و شغل جديد خود را پيدا ميكند. وي هر سي ثانيه يكبار دستور صلوات داده و از اين طريق ميتواند مخارج زندگي خود را دربياورد.
نامبرده پس از يك ماه به دليل گرفتگي صدا كار خود را رها كرده و به سمت شمال حركت ميكند...
.
.
.
ادامه دارد
نامبرده پس از يك ماه به دليل گرفتگي صدا كار خود را رها كرده و به سمت شمال حركت ميكند...
.
.
.
ادامه دارد
ژانر جديد گودر
"من دلم درد ميكنه از بس آجيل خوردم، گلاب به روتون (...)، الان دوا چي بخورم؟ دست به دست شـِر كنين لطفا"
!
!
لذتش بيشتر بود
Monday, April 12, 2010
قبول دارين وقتي با نامزدتون(!) كه هنوز رسمي نشدين تو تاكسي نشستين و دستش رو يواشكي ميگيرين و مواظبين تا كسي نبينه، لذتش بيشتر از اونيه كه باهاش ازدواج كنين و بيست و چهار ساعت تو خونه با هم زندگي كنين؟!
آقا داماد و راديو
- آقا داماد چه كارهان؟
+ كارمند راديو هستن... تو «صبح جمعه با شما» سوت ِ بلبلي ميزنن. دختر خانوم شما چي؟
- اتفاقا همكار آقازادهان، تو دوبلهي كارتونها صداي جيرجيرك و گنجشك درميارن!
+ چه تفاهمي!
+ كارمند راديو هستن... تو «صبح جمعه با شما» سوت ِ بلبلي ميزنن. دختر خانوم شما چي؟
- اتفاقا همكار آقازادهان، تو دوبلهي كارتونها صداي جيرجيرك و گنجشك درميارن!
+ چه تفاهمي!
نامبرده در شيراز
نامبرده در شيراز با اجاره مغازهاي دو و نيم متري در حاشيه فلكه گاز، اقدام به فروش «همبر با سس مخصوص» ميكند كه در عرض يك هفته ميتواند شعبه دو خود را در محدوده سينما سعدي افتتاح كند.
با اقدام به موقع اداره بهداشت مغازههاي وي پلمپ شده و وي راهي مشهد ميشود...
.
.
.
ادامه دارد
با اقدام به موقع اداره بهداشت مغازههاي وي پلمپ شده و وي راهي مشهد ميشود...
.
.
.
ادامه دارد
عامو، درو رو ببن
اگه كسي تو شيراز نمايندگي اين درهاي كنترل از راه دور رو بگيره، قول ميدم كه سر يك ماه پولش از پارو بالا بره!
عزت الله سحابي
در این روزها مرتب میشنوم که برخی دختران زندانیام را باز زیر فشارهای بازجویی مضاعف و مکرر و برخوردهای مملو از توهین و افترا گرفتهاند تا روحیهشان را بشکنند و پشت سرشان جهنمی بسازند که دیگر هیچ وقت هوس بازگشت به آن را نکنند. این برخوردها تا آن حد بوده است که برخی از این بانوان از خدا طلب مرگ کردهاند.
من نمیدانم بر حاکمان ما چه رفته است که برای حفظ قدرت دو روزه دنیایی این طور قید هرگونه اخلاق و مذهب را زدهاند و از هر روش وابزاری برای ادامه قدرت خود استفاده میکنند. ما یادمان نرفته است که قبل از انقلاب چه طور دیگران را نقد میکردیم که هدف، وسیله را توجیه نمیکند.
وااسفا «دروغ» که در فرهنگ ملی و مذهبی ما بزرگترین گناه است، امروزه به سنت غالب زمانه تبدیل شده، دولتمردان با لاف و گزاف به راحتی به مردم دروغ میگویند و خیالات واهی داخلی و بینالمللیشان را صبح و شب با تکرار و تکرار میخواهند به خورد مردم فهیم این مملکت بدهند. مردمی که دیگر گول این دروغها را نمیخورند. اما متأسفانه همچنان در زندانها میخواهند زندانیان زن و مرد را به دروغگویی وادارند والا یا تبعید میشوند و یا زیر فشارهای مضاعف میروند.
خدایا این دردها را باید به چه کسی گفت و پیش چه کسی برد؟
ای خدای بزرگ، ای تغییر دهنده قلبها و فکرها، یا حال و روز ما را دگرگون کن یا مرگ مرا برسان.
عزت الله سحابی/ 21 فروردين 1389
من نمیدانم بر حاکمان ما چه رفته است که برای حفظ قدرت دو روزه دنیایی این طور قید هرگونه اخلاق و مذهب را زدهاند و از هر روش وابزاری برای ادامه قدرت خود استفاده میکنند. ما یادمان نرفته است که قبل از انقلاب چه طور دیگران را نقد میکردیم که هدف، وسیله را توجیه نمیکند.
وااسفا «دروغ» که در فرهنگ ملی و مذهبی ما بزرگترین گناه است، امروزه به سنت غالب زمانه تبدیل شده، دولتمردان با لاف و گزاف به راحتی به مردم دروغ میگویند و خیالات واهی داخلی و بینالمللیشان را صبح و شب با تکرار و تکرار میخواهند به خورد مردم فهیم این مملکت بدهند. مردمی که دیگر گول این دروغها را نمیخورند. اما متأسفانه همچنان در زندانها میخواهند زندانیان زن و مرد را به دروغگویی وادارند والا یا تبعید میشوند و یا زیر فشارهای مضاعف میروند.
خدایا این دردها را باید به چه کسی گفت و پیش چه کسی برد؟
ای خدای بزرگ، ای تغییر دهنده قلبها و فکرها، یا حال و روز ما را دگرگون کن یا مرگ مرا برسان.
عزت الله سحابی/ 21 فروردين 1389
بچهها بياين...- سيزده
Sunday, April 11, 2010
پس بياييد مشت خود را گره كرده و انگشت وسط را افراشته، حواله دشمنان كنيم...
!
!
طفلي ديگه صداش درنمياد
آلبوم جديد عليرضا افتخاري با نام «سنبلانه» به بازار آمد. اين آلبوم شامل ترانههاي يه توپ دارم قلقليه، گرگم و گله ميبرم، عروسك قشنگ من، آقا پليسه، ماشين مشدي ممدلي، خوشحال و شاد و خندانم و هزاران ترانه شاد و مفرح ديگر است!
قوم آجيل-نخوردهها
Saturday, April 10, 2010
خوب لامصبا، براي تولههاتون بهجاي پلياستيشن و موبايل و كفش و لباس گرون و كوفت و زهرمار، نيم كيلو آجيل بخرين تا بخورن كه وقتي ميان خونه آدم مثل مغولها تهِ ظرفشون رو نون نكشن!
هنوز اعصابم خورده!
هنوز اعصابم خورده!
آقا داماد ِ پردهزن
نامبرده در اصفهان
نامبرده در اصفهان به مدت سه ماه به استخدام شركتي خصوصي درآمده كه كار اصلي وي تكان دادن منارجنبان براي بازديدكنندهها، هر يك ساعت يكبار ميباشد.
نامبرده اصفهان را به مقصد شيراز ترك ميكند...
.
.
.
.
.
.
ادامه دارد
نامبرده اصفهان را به مقصد شيراز ترك ميكند...
.
.
.
.
.
.
ادامه دارد
اسامی مستعار تعدادی از شخصیتهای ايران
Friday, April 9, 2010
اين رو برام ميل كردن، عدهشون زياد بود، جالبهاش رو انتخاب كردم:
اندی، آندرانیک مددیان
بدیعالزمان فروزانفر، محمدحسین بشرویه ای
بهروز وثوقی، خلیل وثوقی
پوران، فرحدخت عبّاسیطاقانی
ثریا قاسمی، مولود ملاقاسم
حمیرا، پروانه امیرافشاری
دلکش، عصمت باقرپوربابُلی
ستار، عبدالحسن ستارپور
سلمان فارسی، روزبه
سیروس گرجستانی، علیاکبر محمدزادهگرجستانی
عبدالکریم سروش، حسین حاج فرجالله دبّاغ
مهستی، افتخار ددهبالا
هایده، معصومه ددهبالا
اندی، آندرانیک مددیان
بدیعالزمان فروزانفر، محمدحسین بشرویه ای
بهروز وثوقی، خلیل وثوقی
پوران، فرحدخت عبّاسیطاقانی
ثریا قاسمی، مولود ملاقاسم
حمیرا، پروانه امیرافشاری
دلکش، عصمت باقرپوربابُلی
ستار، عبدالحسن ستارپور
سلمان فارسی، روزبه
سیروس گرجستانی، علیاکبر محمدزادهگرجستانی
عبدالکریم سروش، حسین حاج فرجالله دبّاغ
مهستی، افتخار ددهبالا
هایده، معصومه ددهبالا
از خاطرات يك طلبه
«روحالله ناهار ميآورد؛ آبگوشت مرغ. از وقتي آمدهام اينجا تمام وعدهها به غير از صبحانه مرغ خوردهام؛ با نوشابههاي سياه كوكا و زرد فانتا. يادم باشد برگشتم، آدرس روستا را بدهم بعضي دوستان، بيايند تحصن!»
از داستان: جايي كه محرم آمده بود، عليرضا شاهمحمدي
(داستان يك طلبه كه براي محرم به يك روستاي محروم فرستاده ميشود)
از داستان: جايي كه محرم آمده بود، عليرضا شاهمحمدي
(داستان يك طلبه كه براي محرم به يك روستاي محروم فرستاده ميشود)
نوستال دوران جاهليت- بيست و نه
Thursday, April 8, 2010
عصرهاي جمعه، سريال «هشدارهاي پليس»، توش «آقاي كمالي» با اون سر كچلش هميشه آدم بده بود!
فقط به اميد اين سريال، عصرهاي نكبت جمعه رو تحمل ميكردم تا شايد چند تا «هفت تير كشي» و تعقيب و گريز ببينم و كلي پليس بازي كنم... و فردا تو مدرسه دربارهاش بحث كنيم!
فقط به اميد اين سريال، عصرهاي نكبت جمعه رو تحمل ميكردم تا شايد چند تا «هفت تير كشي» و تعقيب و گريز ببينم و كلي پليس بازي كنم... و فردا تو مدرسه دربارهاش بحث كنيم!
فيلمفارسي- هفت
حداقل دو هنرپيشه، درحال حرف زدن درمورد چيز مهم (يا حتي غير مهمي) هستند، هر جمله ديالوگشان را كه ميگويند، يك بار دور هم ميچرخند، هي پشت سر هم ميروند و هي روبروي هم. نميتونن عين دو تا آدم چشم تو چشم هم حرف بزنن، بايد هي وول بخورن و دور هم بگردن!
قربون اون مماغ قرمزت برم
اين دخترهايي كه براي جلب توجه و ترحم خوانندههاي وبلاگ و فيس بوكشون، هي از آلرژي فصلي و آبريزي دماغشون مينويسن! خوب يه آنتي هيستامين يا لوراتادين بخور تا اينجوري حالمون رو به هم نزني!
افراد زير 18 و بيمار قلبي نخونن
حواستون باشه، شبها از ساعت دوازده به بعد، وقتي تو دستشويي به آينه نگاه ميكنين، از روي شونه سمت چپ تون كه به پشت سرتون دقيق بشين، مي تونين چهره همزادتون رو ببينين، فقط يك كمي دقت لازمه. همين امشب امتحان كنين.
كاري ميكنم كه ديگه شبا خوابتون نبره...!
كاري ميكنم كه ديگه شبا خوابتون نبره...!
نامبرده در تهران
نامبرده وارد تهران شده و براي گذران زندگي به شغلهاي زير رو آورد:
فروش ساندويچ سالاد الويهي دستساز در چهارراهها و به نام خيريه، فروش گاوصندوق در حاشيه اتوبان همت، و فرياد زدن «بدو تست جديد رسيد» در ورودي پاساژهاي خيابان انقلاب.
نامبرده پس از يك ماه از تهران بهسوي اصفهان حركت ميكند...
.
.
.
ادامه دارد
فروش ساندويچ سالاد الويهي دستساز در چهارراهها و به نام خيريه، فروش گاوصندوق در حاشيه اتوبان همت، و فرياد زدن «بدو تست جديد رسيد» در ورودي پاساژهاي خيابان انقلاب.
نامبرده پس از يك ماه از تهران بهسوي اصفهان حركت ميكند...
.
.
.
ادامه دارد
شال ِ شـُل
Wednesday, April 7, 2010
فكري به حال ما بنما... تويي كه شالت رو شل ميبندي كه گردنت تا بناگوشت و گوشوارههاي بزرگت هم ديده ميشه...
!
!
عروس خانوم كارمند
- حالا شما بفرماييد عروس خانوم چه كارهان؟
+ والا كارمندن، كارمندِ بانك...
- بهبه چه خوب! كدوم شعبه به سلامتي؟
+ راستش... تو بانك اسپرم كار ميكنن...
- خدا مرگم بده، پاشيم بريم... چه بيحيا...
+ والا كارمندن، كارمندِ بانك...
- بهبه چه خوب! كدوم شعبه به سلامتي؟
+ راستش... تو بانك اسپرم كار ميكنن...
- خدا مرگم بده، پاشيم بريم... چه بيحيا...
ر...دم به اون ادبت، بي ادب
نه جدي ميگم، وقتي خودمون تو بلاگمون و گودرمون و همه جايي كه حرف ميزنيم، اينقدر از كلمات ركيك استفاده ميكنيم، چطور انتظارداريم كه احمدينژاد تو سخنرانيهاش و دهنمكي تو فيلمهاش و... مودب باشن و هي نچ-نچ ميكنيم كه اينا چقدر لمپن حرف ميزنن؟ ما كه ادعاي روشنفكري داريم اينطوريم، چطور توقع داريم كه يه مشت لات و بيسر و پا مودب باشن!
قربون آواتارت برم
ليست گودرم رو نگاه ميكنه و ميگه: ديگه دختر خوشگلي تو گودر پيدا نكردي كه فالوش كني؟!
.
.
.
راستش نه، فكر كنم همهشون رو فالو كردم!
.
.
.
راستش نه، فكر كنم همهشون رو فالو كردم!
دسپرادو
Tuesday, April 6, 2010
دوست دارم وقتي بزرگ شدم، برم يه گيتار با اين جعبههاي سفت بخرم، بعد يه مسلسل گير بيارم، بذارم توش. تو خيابون راه بيفتم، بعد وقتي يه صحنه ديدم كه اعصابم خورد شد، با يه انگشت در جعبه رو باز كنم، مسلسل رو دربيارم و مردم رو ببندم به گلوله! راستي بايد موهام رو هم بلند كنم...
دختران پيلهاي
حالا اگه قبلش صدهزار بار بهشون بگي كه «قصد ازدواج ندارم، فقط دوستي»، باز وقتي كه ميگي ميخوام برم، تا يك سال چشمهاشون رو پر از اشك ميكنن و ناله و نفرين ميكنن كه «چرا با احساسات من بازي كردي...»!
مرخصي ساعتي
چقدر خوش به حال اون سربازيه كه تمام هفته رو به اميد مرخصي ساعتي جمعه ميگذرونه، تا بره از كيوسك تلفن دم در پادگان زنگ بزنه به شهرشون تا صداي عشقش رو بشنوه، بگه منزل فلاني، دختره با خنده بگه نخير، اشتباه گرفتين، پسره شارژ بشه تا هفته بعدش و برگرده پادگان. و امان از روزي كه باباي دختره گوشي رو برداره...
معرفي چند وبلاگ مفيد، كليك كن بيا تو، نترس!
Monday, April 5, 2010
لابد تا حالا ديدين كه علاوه بر اينجا، توي چند تا وبلاگ ديگه هم چرت و پرت ميگم كه به شرح ذيل ميباشد!
1- مملكته داريم، كه درمورد مملكتي است كه داريم
2- امروز چه خبر، كه درباره خبرهاي روز است
3- غر بزن، كه توش غر ميزنيم
4- من اگه خدا بودم، كه توش خدا ميشيم، نعوذبالله!
اينا آگهي بازرگاني نبود، گفتم كه اگه يه زماني يه بلايي سرم اومد، تو اينجاها يه ردي ازم پيدا كنين!
1- مملكته داريم، كه درمورد مملكتي است كه داريم
2- امروز چه خبر، كه درباره خبرهاي روز است
3- غر بزن، كه توش غر ميزنيم
4- من اگه خدا بودم، كه توش خدا ميشيم، نعوذبالله!
اينا آگهي بازرگاني نبود، گفتم كه اگه يه زماني يه بلايي سرم اومد، تو اينجاها يه ردي ازم پيدا كنين!
گريه بهجاي خنده
ميخوام بزنم تو دهن اوني كه براي اولين بار اثبات كرد هنگام خنده فلانقدر عضله صورت كار ميكنه و هنگام اخم صدهزار تا عضله! دلم ميخواد گاهي وقتا يك ميليون از عضلههاي بدنم رو به حركت بندازم تا اخم كنم و حتا گريه كنم...
هنوز بدنم درد ميكنه
يكي از مزخرفترين تفريحاتي كه هرسال توي سيزده به در انجام ميديم، بدمينتون هست كه محض رضاي خدا دو تا توپ رو پشت سر هم نميتونيم بزنيم، هركي ميزنه بايد نفر بعدي دوباره توپ رو از روي زمين برداره!
Hirsa
بچرخونش... بلرزونش
شكيرا و بيانسه با هم يه آهنگ خوندن، بعد كليپش هم ديگه معركه است...! فقط جاي جنيفر لوپز خاليه تا «فستيوال كون» تشكيل بدن!
ياللعجب
اين گروههاي تواشيح(سرود مذهبي ِ عربي) كه چند تا سيبيل كلفت با نيم من ريش كنار هم ايستادن و بعد وسطش يكيشون صداي زن از خودش درمياره! تازه با ارگ و گيتار و... ميخونن!
جديدترين ترانه ساسي مانكن بعد از آزادي
تهران رو كربلا كن
گور باباي باراك اوباما كن
برو به مداح بگو
حاج منصور ارضي پــِلـِي كن (2)
هـــا... دستها بياد بالا، از سويداي دلت فرياد بزن... بذار صاحب مجلس اشكاتو ببينه...
گور باباي باراك اوباما كن
برو به مداح بگو
حاج منصور ارضي پــِلـِي كن (2)
هـــا... دستها بياد بالا، از سويداي دلت فرياد بزن... بذار صاحب مجلس اشكاتو ببينه...
جورج كـ...ني
دختر خاله گيس طلا به خواهرك: چه خاكي به سر كنيم اگه جورج كلوني هم همجنسگرا از كار دربياد؟
.
.
.
محض عرض ارادت به گيس طلا كه از تكتك پستهاش لذت ميبرم
.
.
.
محض عرض ارادت به گيس طلا كه از تكتك پستهاش لذت ميبرم
يبوستِ ماهي
نميدونم توي اين غذاي ماهي ما چي هست كه ماهيمون اينقدر پيپي ميكنه! روزي يكبار بايد آبش رو عوض كنم!
عيد آمد و ما لختيم
Saturday, April 3, 2010
هميشه خجالت ميكشيدم از خريد عيد... هميشه سعي ميكردم لباسهايي كه برام ميخرن رو قبل از عيد بپوشم تا بعد از عيد با كفش و لباس نو نرم مدرسه و بچههايي كه ندارن ناراحت نشن... الان چي؟ چند درصد مردم ميتونن براي بچههاشون خريد عيد كنن؟... وحشتناكه
بفرما تيكه
- همسايهمون تيكه آورده، بايد زنگ بزنم به 110
+ ولش كن، به تو چه؟
- خوب نامرد يه تعارف نزد!
+ ولش كن، به تو چه؟
- خوب نامرد يه تعارف نزد!
تازه... سقفش هم پارچهاي بود
شايد هنوز به دنيا نيومده بودين، زمانيكه ما پشت فرمون ژيان مينشستيم و دندهاش رو مثل «گلنگدن» عوض ميكرديم و باهاش كلي پز ميداديم!
خدا رو شكر، حال ساوير خوب شد
اصلا فكر نميكردم دروغ سيزدهام اينقدر بازخورد داشته باشه! معذرت خوب... ساوير حالش خوبه و از همه شما عزيزان كه به فكر سلامتياش بودين تشكر كرد و گفت كه به زودي در اين زمينه بيانيهاي صادر ميكنه!
عروس خانوم ِ هنرمند
Thursday, April 1, 2010
- خوب اين هم بنده زادهي ما، بفرمائيد عروس خانوم چه كارهان؟
+ هنرمندن
- چه خوب، اسمشون چيه؟
+ سوسن خانوم!
+ هنرمندن
- چه خوب، اسمشون چيه؟
+ سوسن خانوم!
حالم گرفته شد از آخر لاست
Subscribe to:
Posts (Atom)