آخ كه اون زمانها چقدر دوست داشتم منم يكي از اين عروسكها داشتم كه ميگذاشتمش تو جامدادي و زنده ميشد و باهام بازي مي كرد...
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
اينجا هرچی به ذهنم ميرسه، به دهنم مياد! درضمن، ممكنه محتوای بعضی از نوشتههای اينجا با عفت عمومی شما سازگار نباشه، پيشاپيش عذرخواهم
2 comments:
من که دیگه به حد توهم رسیده بودم انقدر دلم می خواست همچین چیزی داشته باشم. خودم به جای عروسکه حرف می زدم.
wow, manam daghighan hamin hes o dashtam, yadame hata yebaar ba khamire noon baget ye chize maskharei dorost kardam shabihe in masalan!!!
Post a Comment