غربت- قيصر امين‌پور

Sunday, January 3, 2010



دلم خوش است به گل‌هاي باغ قالي‌ها
كه چشم باران دارم ز خشكسالي‌ها

به باد حادثه بالم شكست، چه باك!
خوشا پريدن ِ با اين شكسته بالي‌ها!

چه غربتي است، عزيزان من كجا رفتند؟
تمام دور و برم پر ز جاي خالي‌ها

زلال بود و روان، رود ِ رو به دريايم
همين كه ماندم مرداب شد زلالي‌ها

خيال غرق شدن در نگاه ژرف تو بود
كه دل زديم به درياي بي‌خيالي‌ها

... به ياد هفتم شهيد سیدعلی حبیبی موسوی خامنه، تقديم به ميرحسين عزيز

0 comments: