شادی‌های کوچک ولی ماندگار

Friday, January 14, 2011

اتوبوس عصر شلوغ بود و مردم خسته به خونه‌هاشون برمی‌گشتن. چند تا جوان دبیرستانی فکر کنم، دور هم جمع شده بودن و خیلی متین و آهسته می‌گفتن و می‌خندیدن. بعد یکی‌شون موبایلش رو روشن کرد و آهنگ «دیزرت رُز، استینگ» رو یواش پخش می‌کرد. یه پیرمردی از اون آخر گفت پسرجون صداش رو بلند کن. اتوبوس ساکت شده بود. همه اتوبوس تا آخرش به آهنگ گوش دادن و لذت بردن و از بچه‌ها تشکر کردن...

1 comments:

masoud said...

baradar! oon ke shoma neveshti, pronunciation e kalameye "dessert" e! na "desert"! bande khoda sting khaz shode ama na enghad ke dige deser e rose bokhore! ba ejzatun in ke shoma ghasde neveshtanesho dashti injoori khponde mishe "dezert" :D