یک سال گذشت

Friday, July 30, 2010

توجه! این متن یک نوشته جدی و طولانی و شخصی است، اگه حوصله و علاقه ندارین ادامه ندین!
***
سال گذشته همین روزها بود که با دیدن شرایط جامعه با خودم گفتم باید جایی بنویسم که بتونم حرف دلم رو بدون سانسور بزنم، با وجود چند تا وبلاگ دیگه، اینجا رو هم باز کردم. فکر نمی‌کردم شناخته بشه و طرفدار پیدا کنه، راستش اصلا فکر نمی‌کردم که تا یک ماه دوام بیاره، چه برسه به یک سال! خدا رو شکر
الان بعد از یک سال و تقریبا 1500 پست، بیشتر از 1500 تا مشترک در گودر دارم و با وجود فیلتر شدن، روزانه حدود 200 تا بازدید. خوشحالم که تونستم مخاطبم رو جذب کنم.
مدتیه که دنبال بهانه می‌گردم تا به یه عده که بهم انتقاد می‌کنن جواب بدم، والان دیدم این پست بهترین بهانه است. نمی‌دونم چند نفرن یا یک نفره که خیلی علاقه داره با اسمهای مختلف کامنت بگذاره و میل بزنه و بهم چرت و پرت بگه. عرزشی نیست، چون هر وقت پست مذهبی می‌نویسم بهش برمی‌خوره!
من مسلمونم، شیعه دوازده امامی، طبیعتا نماز هم می‌خونم و به سایر مسایل دین هم اهمیت می‌دم. شاید باور کردنی نباشه براتون، دوران دبستان و راهنمایی و سه سال اول دبیرستان رو هم در مدرسه مذهبی درس خوندم. مدرسه‌ای که علاوه بر درسهای عادی، درسهای مذهبی هم بهمون می‌دادن، عربی و احکام و تفسیر قرآن و... چند تا از معلمهامون هم روحانی بودن. روحانی واقعی!
بعد از سال سوم نشستم و با خودم فکر کردم که الان یا باید برم شیخ بشم و یا مهندس و اینجوری بود که جنگ بین حوزه و دانشگاه راه افتاد و آخرش هم دانشگاه پیروز شد! مهندس شدم و رفتم سربازی. با وجود اینکه بسیجی فعال داشتم ولی افتادم تو ارتش و عصاره‌ام کشیده شد بطوریکه دیگه کارت بسیجم هم باطل شد!
بعد از سربازی هم چسبیدم به کار و زندگی. هنوز اعتقاداتم رو به مذهب از دست ندادم ولی دوست ندارم که خشکه مقدس باشم و اجازه هم نمیدم که کسی به این دو وجه شخصیتم توهین کنه: یکی مذهبی بودنم و دیگری باز بودن فکرم (نمی‌گم روشنفکر، چون این واژه خیلی مقدسه و به همین راحتی نمیشه به هرکسی اطلاق کرد)
به هرحال چه بخواهیم چه نخواهیم من اینجوریم، شاید درست نبود که این حرفها رو بزنم و شاید بعد از گفتن این چیزها تعدادی از خواننده‌هام رو از دست بدم، ولی دوست دارم طرف مقابلم واقعیت من رو بدونه تادرست بتونه درموردم قضاوت کنه. بهترین راه شناخت من هم خوندن نوشته‌هامه!
پارسال در این روز 13 تا نوشته پست کردم و امروز همین یک پست!
معذرت می‌خوام که وقت‌تون رو گرفتم، امیدوارم که همیشه دلشاد و سالم باشین
:)

5 comments:

Anonymous said...

همه جوره قبول داریم
موفق باشی

Anonymous said...

کلی نوشتم پاک شد :-(
آخرش اینکه طرفدار پر و پاقرص نوشته هات هستم
نگران کننده ترین چیز ، تحجر در بین قشر جوان هست

Anonymous said...

معلومه اون خشکه مقدسه بدجور اذیتت کرده
@khoshe moghaddass:
دوست نداری وبلاگ نیا و نخون. مجبورت که نکردن هم بخونی و بخندی و آخرش هم غر بزنی!

Anonymous said...

تولدت مبارک
يکي از همان کساني که بهشون "عرزشي" مي گي

ريزنوشت said...

کسي که تولدم رو تبريک بگه، ديگه عرزشي نيست! ارزشيه
;)