عارضم خدمتتون که بعد از بستن گودر و از بین رفتن واسطهای که میتونستم بازخورد پستهای بلاگم رو در بین خوانندههاش ببینم، دیگه دست و دلم به نوشتن نمیرفت. فکر کردم گولاس میتونه این خلا رو پر کنه و پلی باشه بین من و شما، ولی نشد.
حالا با اجازه از محضرتون، برای مدت نامعلومی (شاید یک هفته، شاید برای همیشه) دیگه اینجا نمینویسم و بعضی چیزهایی که به ذهنم میاد رو در پروفایل گولاسم میریزم!
خوشحال میشم اگه دوست دارین با هم در ارتباط باشیم، اونجا در خدمتتون باشم:
https://plus.google.com/108907252465914510905/posts
به امید دیدار
اول دسامبر 2011 / دهم آذر نود
پینوشت: اینو بذارین به حساب یکی دیگه از عواقب بسته شدن گودر... برای مرخصی چند روزی میرم کیش تا چشم و دلم سیر بشه، بعد با آغوش باز منتظرتونم!
در سطح مسولان مملکت اتفاق میافتد
Wednesday, November 30, 2011
اینایی که هم از توبره میخورن هم از آخور، ولی بازم همیشه گرسنهان!
مورفی (ره) در ایستگاه
Tuesday, November 29, 2011
خیلی جالبه، تو ایستگاه اتوبوس یا مترو، هرجا بایستم، در اتوبوس یا مترو یا سه قدم جلوتره یا سه قدم عقبتر!
به امید آن روز
Monday, November 28, 2011
حواستون باشه وقتی اینا رفتن، نریزین خونهها و کاخهاشون رو خراب کنین. باشه به عنوان موزه و یادگاری. مثلا موزه پیپ یا موزه عصا!
لباشو بگو
Sunday, November 27, 2011
دندون خرگوشی مد شده؟ خیلی هم عالی... باید تو بهشت حوریهها همه دوتا دندون جلوشون خرگوشی باشه!
درد توالت
Saturday, November 26, 2011
صبح زود بیدار شدن یک درده، از زور جیش بیدار شدن یک درده، نشستن رو لبههای توالت فرنگی یخزده هم یک درد دیگه!
مهندسدونی
Friday, November 25, 2011
الان طوری شده که اگه اسم رفتگر محله رو ندونیم و صداش بزنیم «مهندس»، میگه بله؟!
کاریش نمیشه کرد
Thursday, November 24, 2011
باید با این نکته کنار بیایم که عدهای هم وجود دارن که طرفدار «افسین، فرشید، قیصر، مهرشاد، شهریار، ساسی مانکن و...» هستن!
صایب تبریزی یا شیرازی؟
Wednesday, November 23, 2011
فکر کنم صایب یه رگ شیرازی داشته:
فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را،
عشرت امروز بی انديشه فردا خوش است
!
فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را،
عشرت امروز بی انديشه فردا خوش است
!
کتری شوشولی
Monday, November 21, 2011
باید اعتراف کنم، تو راهنمایی وقتی معلم احکاممون میخواست نحوه استبرا رو بهمون یاد بده، رفت کتری آبدارخونه رو آورد و عملی روی کتری بهمون نشون داد! تا مدتها حالم از چای بهم میخورد!
نوستال بوق دهه شصتیها
Sunday, November 20, 2011
یه زمانی دوست داشتم راننده تاکسی بشم تا بتونم بی دغدغه جلوی همه ترمز بزنم و براشون بوق بزنم!
مهاجران
Friday, November 18, 2011
یه روز چشم باز میکنی میبینی همه لیست شماره تلفنهات یا «واگذار شده» یا «خاموشه»، فقط تو موندی و حوضت، تک و تنها تو این مملکت...
اینا همه با هم هستن
یه عده هم هستن که بیشترین کمکشون به جنبش سبز، وی کردن انگشتهاشون آخر عروسیها؛ وقتی دارن «ای ایران» رو میخوننه!
بابام و فیلمهای خانوادگی
پسرم؛
با دوربینت طوری فیلم بگیر که هروقت خواستی تماشا کنی مجبور نشی هی رد کنی!
با دوربینت طوری فیلم بگیر که هروقت خواستی تماشا کنی مجبور نشی هی رد کنی!
آکادمی گوگول
Tuesday, November 15, 2011
هومن خلعتبری گفت: مردهشور خودت و صداتو ببرن...
بابک سعیدی گفت: هرچی خانوم گوگوش بگن...
خانوم گوگوش گفتن: اگه اینجا بودی، الان اینجا بود... جات اینجا خالیه!
سطح مادرشون
یه چیز جالبی که عرزشیهای جنگ نرمی دارن اینه که تو لیست فرندهای پروفایلشون، تمام در و دافات دیده میشن. به اسم جنگ نرم همه این آواتار قشنگا رو فالو میکنن!
دخول مطلقا ممنوع
Monday, November 14, 2011
یه کانال عربی فیلم «ورود آقایان ممنوع» رو تبلیغ میکرد، به عربی نوشته بود: ممنوع دخول الرجال!
تباکی؟ استباکی؟ استشفاکی؟
Sunday, November 13, 2011
تو فیلم «یه حبه قند» یه آخوندی هست که بهش میگن روضه بخون تا فلانی گریه کنه، میگه: «نمیتونم... چون خودم گریهام میگیره... روضهخون که نباید گریه کنه...»
دقیقا به این اشاره میکنه که همه روضهخوانها ادای گریه درمیارن!
بیست سی تا جاکش
بیست و سی زائرهای ایرانی رو نشون میده که رفتن سوریه. باهاشون مصاحبه میکنه که اوضاع چطوره؟ جواب میدن که خیلی خوبه و ما فکر میکردیم تظاهراته ولی خبری نیست و...!
اگه بخوان کلمات قرمساق و دیوث و... رو به صورت شکل نشون بدن، همین بیست و سیها میشن!
پول، عشق، شهوت
زن تمام مدت در فکر شهریه دختر بود. آخر شب لباسهایش را پوشید، خداحافظی کرد و با دست پر از خانه خارج شد.
مرد بعد از صبحانه لباس پوشید و از خانه خارج شد.
دختر منتظر بود تا کلاس زودتر تمام شود. مرد از آن طرف خیابان بوق زد. دختر با تمام صورت خندید و دوید.
دختر روزش کامل شده بود. مادر شهریه را داده بود و با مرد رویاهایش در خیابان میچرخید.
مرد در فکر زن دیشب و دختر امروز بود.
پ.ن: هیچ جا نتونستم اینو چاپ کنم، خودش اومد اینجا!
میخوام ببینم چه حسی داره
Saturday, November 12, 2011
باید اعتراف کنم یکی از آرزوهام اینه که دو سه دقیقه دست بکشم روی کلهی هومن خلعتبری...!
اعراب جوانمرد
یکبار عربها تو عمرشون یه خورده جوانمردانه بازی کردن، اونم دقیقه نود گل خوردن دهنشون سرویس شد!
نشنال یا دکتر شریعتی؟
هفتهای یک ایمیل برام میاد که نوشته بهترین عکسهای «سال» نشنال جئوگرافیک، هیچکدوم هم تکراری نیست. فکر کنم هفتهای یکبار بهترین عکسهای سال رو انتخاب میکنن!
1111111111
جهت ثبت در تاریخ خودم: الان که این پست منتشر شد ساعت یازده و یازده دقیقه روز یازده یازده یازده خارجیه!
سحرخیزان کامروا
Thursday, November 10, 2011
دخترهای گلم، صبح ساعت چند بیدار میشین که وقت میکنین اینقدر غلیظ و شدید آرایش کنین که وقتی ساعت هشت میاین سر کلاس، انگار اومدین عروسی؟
مرگ عزیز
Wednesday, November 9, 2011
بچه که بودم دعا میکردم که قبل از پدر و مادرم بمیرم تا مرگشون رو نبینم.
بزرگ که شدم دعا میکنم که آخرین نفر بمیرم تا پدر و مادر و عزیزانم؛ غصه مرگ منو نخورن...
از تخم مرغ خود لذت ببرید!
Tuesday, November 8, 2011
باید به عرض برسونم: اون سفیدی ژله مانندی که وسط سفیده تخممرغ وجود داره و وقتی تخم مرغ رو میشکنیم تا باهاش غذا درست کنیم، اون تیکه سفیدی رو هم میبینیم، نطفه آقا خروسه است که داخل رحم خانوم مرغه شده و به تخم مرغ انتقال پیدا کرده!
خوشبختی یعنی...
Monday, November 7, 2011
نونوای محله ما، ظهرا و شبا که تعطیل میکنه، چند تا نون میذاره سر میخهای بیرون مغازه بمونه.
میوهفروش محله ما، شبا که تعطیل میکنه، چند تا کارتن از میوهها و سبزیهایی که ممکنه مشتریها زیاد نپسندن رو میذاره بیرون مغازه.
تا حالا ازشون نپرسیدم ولی میدونم که یا این کارشون، هوای شبگردهای گرسنه رو دارن...
پنبهدزد دست به ریشش میکشه
Sunday, November 6, 2011
دقت کردین وقتی میخوان اسم رییس جمهور یمن رو تو اخبار بگن، «علی» اولش رو نمیگن، فقط میگن: عبدالله صالح!
لذت مطالعه
دوست ندارم مشترک هیچ نشریه ای بشم. لذت مجله خریدن در اینه که دم روزنامه فروشی بایستی و روی جلد بقیه روزنامه و مجله ها رو ببینی.
گیهان و خوانندگان- سرشماری از ما
Saturday, November 5, 2011
میخواستم از رییس مرکز آمار تشکر کنم که برای سرشماری ما، یه داف به غایت شکیل و وزین رو فرستاد!
ریزنوشت از اینجا
لاس زدن با گیهان
Friday, November 4, 2011
یه برنامهای هست به نام «پارک ملت» که مجریش شهیدی فرد یا شهیدی فره! چند شب پیش حسین شریعتمداری گیهان رو آورده بود، نشونده بود روی مبل، شلوارشو درآورده بود، یه فرچه و وازلین برداشته بود، داشت بیضههای شریعتمداری رو پولیش میزد...
یعنی همچین مجریهایی هستن اینا!
فروغ کجایی که یادت بخیر
Thursday, November 3, 2011
هرچقدر هم زوربزنن، بازم به اون «بیا بنویسیم روی برگی» که فروغ پارسال خوند، نمیرسه!
حاجیهای ساندیسخور
مگه میشه با ویزای تقلبی از کشور خارج شد؟ اونم سیصد نفر! اونم ویزای عربستان!
حالا گندش درمیاد که این سیصد نفر لباس شخصیهایی بودن که ایران برای پرشور کردن مراسم برائت از مشرکین (که امسال با این اوضاع حاجیها میترسن شرکت کنن) فرستاده عربستان، اونا هم فهمیدن و دیپورتشون کردن!
ریزنوشت در گولاس
فکر نمیکردم اینقدر بهتون وابسته شده باشم! مخصوصا به کامنتهایی که زیر نوتهای گودر میگذاشتین... برای همین بالاخره پروفایل پلاسم رو فعال کردم. خیلی چیزی نمینویسم توش، فقط میخوام کامنتهاتون رو بخونم.
خوشحال میشم من رو هم وارد حلقهتون کنین!
مادر هلو، دختر هلو
یه مادر و دخترهایی هم هستن که وقتی تو خیابون با هم راه میرن، آدم مات میمونه که کدوم یکی رو باید اول بخوره!
رونوشت به آلن
Wednesday, November 2, 2011
تخم سگ بيا جيميل و بلاگر روهم ببند شايد دلت خنكتر بشه، عقده اي رواني...
خيلي هم جدي نوشتم، از شما هم معذرت ميخوام كه اينو خوندين!
امان از دست ایرج میرزا
Tuesday, November 1, 2011
- دو تا از شعرهای مودبانه ایرج میرزا رو بگو!
+ «داد معشوقه به عاشق» و «پستان به دهن گرفتن آموخت»!
+ «داد معشوقه به عاشق» و «پستان به دهن گرفتن آموخت»!
فرافكنی
Monday, October 31, 2011
حالا قضيه انگولك به کنار ولی از حق نباید گذشت، دروازهای که بتونه شیش تا گل رو درون خودش جای بده، باید خیلی گشاد باشه!
دیالوگ- دین و کفر
مردم دنیا سه دستهاند:
دیندارانی که خود را کافر نشان می دهند،
کافرانی که خود را دیندار نشان میدهند،
و... دسته سومی ندیدهام!
سایمبول ریتویچ
دانلود کلیپ غیراخلاقی نصرتی و شیث در بازی پرسپولیس و داماش
Sunday, October 30, 2011
نصرتی شیث رو انگولک کرده، خردبین رو اخراج کردن!
توضیح تیتر: زشته فیلم خصوصی مردم رو ببینین!
نوستال آکادمی گوگولی
شهرزاد رو میبینم یاد فروغ میفتم، تا میام بهش رای بدم قیافه شوهرش میاد جلو چشمام، منصرف میشم!
در رادیو 7 اتفاق افتاد- واقعی
داریوش فرهنگ در رادیو 7 (نقل به مضمون): وقتی سیب خورد تو سر نیوتن و لخت پرید و گفت یافتم یافتم...
منصور ضابطیان: اون ارشمیدس بود تو حموم، نیوتن که لخت زیر درخت نخوابیده بود!
داریوش فرهنگ در حالی که داره طبیعی میکنه و هنوز متوجه اشتباهش نشده: آره چه خوب و جالب گفتی... هاهاها!
قابل توجه مخالفان
به درجهای از عرفان رسیدم که بعد از گذر از دوران «زنده باد مخالف من»، رسیدم به مرحله: «کون لق مخالف من»!
همه رفتن...
Saturday, October 29, 2011
اگه همینجور پیش بره، تا آخر سال تعداد فامیل و دوستان اونور مرزی، بیشتر از داخل ایران میشن!
اواوو
Friday, October 28, 2011
«ایگیش... گیش گیش... گیششش...»
صدای خارج شده از پسرها بعد از دیدن فیلمهای بروس لی، جکی چان، جت لی، اسپایدرمن و...!
صدای خارج شده از پسرها بعد از دیدن فیلمهای بروس لی، جکی چان، جت لی، اسپایدرمن و...!
محاسن تعطیلی گودر
Thursday, October 27, 2011
از حق نگذریم، گودر که تعطیل بشه سه عضو بدنمون دعامون میکنن: کون و چشم و انگشت اسکرول!
روش شناسایی ارزشیها در گولاس
حالا که داریم کمکم کوچ میکنیم به گولاس، خوبه که نشانههای ظاهری پروفایل ارزشیها رو بدونیم تا راحتتر بلاکشون کنیم:
با اسم و فامیل واقعی خودشون ظاهر میشن. از کلمههای حاجی و سید در معرفی خودشون استفاده میکنن و آواتارشون:
اگه دختر باشن یا عکس گل و بلبله، یا حیوانات کارتونی مجاز، یا چادر و مقنعه که فقط چشمها دیده میشه،
اگه پسر باشن با ریش کمپشت مرتب یا پرپشت و ژولیده، موهای چربی که یکوری شونه شده، آویزون بودن چفیه از خودشون، لبخند ملیح رو به دوربین،
اگه جنسشون معلوم نبود هم؛ یا اسمشون رو به خط نستعلیق گذاشتن آواتار، یا عکس امام و شهدا، یا پوکه فشنگ و پلاک سربازی و سربند!
حالا ممکنه استثنا هم باشه ولی این روش تا نود درصد جواب میده!
درضمن، وقتی رفتین گولاس نترسین، چون یهو میبینین نصف آواتارها جاپونیه، از این انیمیشنها، کمکم عادت میکنین!
با اسم و فامیل واقعی خودشون ظاهر میشن. از کلمههای حاجی و سید در معرفی خودشون استفاده میکنن و آواتارشون:
اگه دختر باشن یا عکس گل و بلبله، یا حیوانات کارتونی مجاز، یا چادر و مقنعه که فقط چشمها دیده میشه،
اگه پسر باشن با ریش کمپشت مرتب یا پرپشت و ژولیده، موهای چربی که یکوری شونه شده، آویزون بودن چفیه از خودشون، لبخند ملیح رو به دوربین،
اگه جنسشون معلوم نبود هم؛ یا اسمشون رو به خط نستعلیق گذاشتن آواتار، یا عکس امام و شهدا، یا پوکه فشنگ و پلاک سربازی و سربند!
حالا ممکنه استثنا هم باشه ولی این روش تا نود درصد جواب میده!
درضمن، وقتی رفتین گولاس نترسین، چون یهو میبینین نصف آواتارها جاپونیه، از این انیمیشنها، کمکم عادت میکنین!
عمه گودرم کجاست
امان از دل وحید آنلاین...
باید اعتراف کنم که هیچ وقت نفهمیدم چشمهای وحید آنلاین تو این عکس بازه یا بسته یا خماره!؟
باید اعتراف کنم که هیچ وقت نفهمیدم چشمهای وحید آنلاین تو این عکس بازه یا بسته یا خماره!؟
فرفر
باید اعتراف کنم تا مدتها اسم یه جور شیر که روی جعبهش مینویسن «فرادما» رو میخوندم:
feradma!
تازگیها فهمیدم که اینجوری خونده میشه:
Fara Dama!
feradma!
تازگیها فهمیدم که اینجوری خونده میشه:
Fara Dama!
ظلم بالسویه
Wednesday, October 26, 2011
هی میگن خدا بخشنده است، پس چرا یک جو عقل و یک ارزن شعور رو از خیلیها دریغ کرده؟
Ebi's Starred Items
بیا بریم اونجا که شباش، بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره، بریزه سرت ستارههاش...
ابی دست مهشید را میگیرد و از گودر خارج میشود!
ایول عادل
تا حالا کسی به این قشنگی به هیکل رویانیان پیپی نکرده بود،
کسی هم به این خوبی خصلت پاچهخاری استیلی رو به روش نیاورده بود!
Gooders
چند صباحی با هم خوش بودیم. چندلر بود که تیکه بندازه و مسخره کنه، جویی که خلبازی دربیاره، راس که ساده باشه، مونیکا که منظم و مرتب بود، فیبی که نمک میریخت، ریچل که کلاس بذاره... آخرش همه کلیدها رو گذاشتن روی میز و در رو بستن...
فرندز پیشگویی گودر بود. خیلی غمانگیزه ولی باید بریم پی کارمون... کلیدها رو بذاریم روی میز دم در، چراغها رو خاموش کنیم و بریم.
هروقت یاد گودر افتادیم، برگردیم نوتهای ستارهدار رو بخونیم وبخندیم، همون کاری که چند وقت یکبار با دیویدیهای فرندز میکنیم!
ممد باید برقصه
به نظرم شبکه تیوی پرشیا مسابقه رقصش رو با همکاری انجمن دگرباشان تهیه کرده. تک و توک شرکت کننده تک جنسیتی توشون پیدا میشه، همه دو و سه و چهار جنسیتیان!
سرجهازی تلویزیون
Monday, October 24, 2011
یه هنرپیشه است به نام «پروین میکده» که بیشتر از «آمیتا پاچن» فیلم بازی کرده. اسمش تو تیتراژ همه فیلمها و سریالها هست!
گودرو بستن... هی هی
Sunday, October 23, 2011
یه سایت جالب دیدم، آدرس فیدش رو کپی کردم، رفتم تو گودر پیست کنم، یادم اومد که چی بشه؟ ماه دیگه این موقع نه از گودر نشان هست و نه از گودریان...!
سه میلیون کجا و سه هزارمیلیارد کجا
پیرزنه اومده بود بانک تا سود پولش رو بگیره. دفترچه رو داد ولی کارمنده گفت این ماه سودی نریختن. گفت مگه میشه، سه میلیون تومن پول دارم تو دفترچه. کارمنده گفت چون یک روز موجودی حسابت از بیست هزار تومن کمتر شده، این ماه بهش سود نمیدن.
پیرزنه اشک تو چشماش جمع شد و رفت.
آیا از این قانون مخفی و رذیلانه بانک صادرات خبر داشتین؟ آیا بقیه بانکها هم همینطورن؟
پاسدار پارسی
Saturday, October 22, 2011
به جای سلام اصرار داره که بگه درود، بعد میگه «بفرمایید رو ایر هستین»!
یادگاری از امروز
Friday, October 21, 2011
وقتی بیکارین، یه دوربین بگیرین دستتون از در و دیوار و مغازه و خونه و خیابونهای شهرتون عکس و فیلم بگیرین. ده- بیست سال دیگه که همه چی کن فیکون شد، اینا خاطره میشه و دلیل بهتری برای گریه کردن داریم...
جهانگردی، ایرانشناسی
Wednesday, October 19, 2011
یکی از راههای شناخت ایرانیها در اماکن تاریخی ایران و هرکجای دنیا اینه که به هر حوض قشنگی میرسن، توش سکه میندازن!
دستشویی بعد از وبگردی
Tuesday, October 18, 2011
لطفا بعد از اینکه سه هزار بار بهتون گفتن «بیا غذا سرد شد...» و شما بالاخره دل کندین و از پای کامپیوتر بلند شدین و رفتین، حتما دستهاتون رو بشورین. مگه نشنیدین که میگن کیبورد از توالت هم کثیفتره!
مراسم دادن
Monday, October 17, 2011
چرا اینجا ندادین؟ یا اینکه اونجا ندادین؟
چرا تو ویلا ندادین؟ کنار دریا ندادین؟
چرا تو ویلا ندادین؟ کنار دریا ندادین؟
در جمع نخبگان کرمانشاه اتفاق افتاد- واقعی
«اونها(غربیها) اگر پشت به مردمشون میکنند، ما به مردممون رو میکنیم...»
تبیین پوزیشنهای ملوکانه!
تبیین پوزیشنهای ملوکانه!
با تشکر از پدر و مادرم
Saturday, October 15, 2011
اگه یه زمانی نویسنده بزرگی شدم، میخوام توی مصاحبهها وقتی ازم پرسیدن راز موفقیت شما چی بود؟ بگم بچه که بودم، وقتی تو خونه تنهام میگذاشتن، میرفتم سراغ کتابخونه، هر کتابی که بهم گفته بودن به درد سنت نمیخوره، با ولع میخوندم!
Subscribe to:
Posts (Atom)