Tuesday, November 30, 2010

عصر جمعه

نقل به مضمون از «اسفندیار منفردزاده» در برنامه به عبارت دیگر بی‌بی‌سی:
«اگر من را داخل جعبه قرار بدن و از دنیا بی‌خبر باشم و بعد بیارن بیرون، می‌فهمم که عصر جمعه است...»

نوستال دوران جاهليت- چهل و سه

مربی مهد كودك شما هم وقتی ماژيك‌تون کمرنگ میشد، توش آب جوش می‌ریخت؟!

Monday, November 29, 2010

لیکی ویکس

کاش یه روزی «ویکی لیکس» افشا کنه که چقدر دوستت داشتم و بهت نگفتم...

ساسی یوسف

اعتقاد راسخی دارم که «سامی یوسف» یکی از اون افرادی است که هم رگ خواب ایرانی‌ها رو خوب شناخته، هم خوب تونسته خرشون کنه!

Sunday, November 28, 2010

حیوغ

«ای‌کاش من هم دکتر شریعتی بود...»

وودی آلن خطاب به حسین پناهی- سمفونی مردگان

سابقه آقا دوماد در دهه شصت

- «آقازاده» چه کاره‌ان؟
+ وزیر نفتن!

Saturday, November 27, 2010

لای درتون

مسافر وسطی به مسافر دم دری: خانوم درتون بازه!
خانوم دم دری: عیب نداره، الان پیاده می‌شم...
مسافر وسطی: خوب از لاش باد میاد، اذیت‌مون می‌کنه!

صدام و هیتلر هم چهره ماندگار بودن

علیرضا افتخاری با اون کارهای کثیفی که کرد، به حق به عنوان «چهره ماندگار» انتخاب شد، نه «صدای ماندگار»!

نسل عقیم شدگان

یکی از بچه‌ها برای ساخت فیلم مستند رفته بوده کشتارگاه، قسم می‌خورد گوسفندها رو چند روزی که قرنطینه می‌کنن، بهشون کافور میدن، بعد ذبح می‌کنن!
شاید دلیل این خونسردی و بی‌تفاوتی‌مون همین باشه!

Friday, November 26, 2010

عید سبز

دیروز عید خوبی بود، نصف خونه‌های کوچه‌مون با اینکه سید نبودن، ولی پرچم سبز دم درشون آویزون کرده بودن... جدا از روبانهای سبزی که به ماشین‌هاشون بسته بودن!

در آلبوم جدید احسان خواجه‌امیری اتفاق افتاد

«اتفاق افتاد... دست من نبود...
من نفهمیدم چطور عاشق شدم...»

گیهان و خوانندگان- گوانگ ژو

می خواستم از این طریق از مسولان صدا و سیما تشکر کنم که با پخش مستقیم بازیهای آسیایی و مخصوصا هنگام اهدای مدالها و مخصوصا مسولان زحمت‌کش اهدای مدالها، باعث شدند تا با فرهنگ و تاریخ چین و علی‌الخصوص لباسهای محلی خواهران خوب چینی بیشتر و بهتر آشنا بشویم. به امید آن روز که بازیهای آسیایی در ایتالیا یا فرانسه و یا هلند برگزار شود.
با تشکر؛ اسفندیار و محمود کفزده از تهران

هواپیمائیات- 7

مسافرین محترم؛
تشویق کپتن (كاپيتان) بعد از فرود ِ موفقیت‌آمیز فراموش نشود!

Thursday, November 25, 2010

همیشه شعبون، یک بار هم رمضون

البته درست نیست بگم ولی باید بگم تا یکی از ما هم حمایت کنه: این دختر خانومایی که تو تاکسی می‌شینن کنارت و هی خودشون رو بهت می‌مالن!

خطبه علی علیه‌السلام در نهی از بدگویی

ای بنده خدا، در اظهار عیب هیچ‌کس درباره گناهی که مرتکب شده‌است شتاب مکن، زیرا شاید برای او بخشیده شده‌باشد. و برای خود درباره معصیت کوچک احساس امان مکن، شاید برای همان گناه کوچک عذاب داده خواهی شد.

Wednesday, November 24, 2010

هواپیمائیات- 6

مسافرین محترم؛
یک عدد سینی و یک پتوی مسافرتی بیشتر ارزش دارد یا آبروی‌تان که جلوی بقیه مسافرین ببریم؟!

محمود زیر لب، بعد از شنیدن خبر قطع رابطه

البته... شاید منظورشون از «کشور کوچکی در غرب آفریقا»، گامبیا نباشه و همون «انگلستان» باشه؟!

هتل کلیفرونیا

ساچ اِ لاولی پلِیس... ساچ اِ لاولی پلِیس...!

Tuesday, November 23, 2010

جدی یا شایعه؟

جریان تصادف و مرگ «ویکتوریا بکام» چیه؟!

در مطب دندانپزشکی اتفاق افتاد

پزشک در حال معاینه بیمار (خانوم) است که بیمار به دلیل ورود ابزار دندانپزشکی به دهانش عوق می‌زند. شوهر بیمار با نگرانی رو به پزشک: آقای دکتر دست خودش نیست، دهنش کوچیکه، چیز کلفت که میره تو دهنش حالش به هم می‌خوره...!

قطع روابط گامبیا با ایران

دیگه قضیه داره از «کلاغ کون دریده» هم می‌گذره... هر کی از راه میرسه، می‌رینه!

زنده شدن خاطرات استاد خیابانی

جواد خیابانی نشسته و داره آمار مدال‌های کاروان ایران در گوانگژو رو میده: امروز روز خیلی خوبی بود، امروز همه چیز رو بردیم... حتی اونهایی رو هم که باختیم، بردیم...!

زود بکش بیرون

باید اعتراف کنم که اعتقادی به قطع کردن یو‌اس‌بی و بعدش کشیدن فلش ندارم!

Monday, November 22, 2010

ایرانی‌هایی که ما هستیم

دقت کردین چقدر تعداد اونایی که برای نشون دادن روشنفکری‌شون، به «میرحسین» فحش و بد و بیراه میگن، زیاد شده؟!

هواپیمائیات- 5

مسافرین محترم؛
پاکتی که در جیب جلوی صندلی شماست مخصوص استفراغ می‌باشد، نه بردن غذای اضافی!

Sunday, November 21, 2010

دندانهای بی‌شعور

یکی از دندونام حساس شده‌بود و با سرما درد می‌گرفت، به تجویز دکترم و تبلیغ ماهواره رفتم خمیردندون «سنسوداین» گرفتم. بعد از یک هفته نصف دندونام دائم و بدون دلیل درد می‌کنن!

نفر بعدی

دندانپزشك هم نشديم كه يه منشی توپ داشته باشيم...!

Saturday, November 20, 2010

گاه... ها- 5

گاهی باید،
جای خالی عشق را با دوست مناسب پر کنید. (20 نمره)‏

نصایح پدرانه- 14

پسرم! حواست باشد وقتی کادویی را که کسی برایت آورده، می‌خواهی برای شخص دیگری ببری، خوب نگاه کن تا اسم نفر یا نفرات قبلی روی جعبه کادو نباشد!

من و تو 1- رای‌گیری سوم

به یاد داشته باشید: فروغ به رای‌های شما نیاز دارد:
شماره تلفن 00441412807074
اسمس 00447537402454

Friday, November 19, 2010

دیالوگ- ده

«اگه فکرت متوجه چیزهای بد باشه، چیزهای خوب اطرافت رو از دست میدی.»

اسمس جدید رسید، بدو بدو

خدا پدر «هاکوپیان» و «سوواری» و «ایرانسل» و «مبل اکسیر» و... رو بیامرزه که هر از گاهی یه اسمس بهم میدن تا صدای زنگ اسمس موبایلم یادم نره!

در نشست باكو اتفاق افتاد

احمدی‌نژاد: دريای خزر آورديم، موشك اس 300 رو برديم!
مدودف: دريای خزر مال خودمون، موشك نمی‌ديم بهتون!

Thursday, November 18, 2010

صحنه‌های دیدنی از پدران در روز جمعه

باباهایی که صبح‌های جمعه رادیو رو روشن می‌کنن و برنامه صبح جمعه گوش میدن، با زیرپوش آستین‌دار و پیژامه راه‌راه، در حالیکه دارن همزن برقی مامانه رو تعمیر می‌کنن و مامانه هی گوشزد میکنه که «خرابتر نشه» و هی برای باباهه چای میاره...!

هواپیمائیات- 4

مسافرین محترم؛
تمام آن ظرف غذا برای خودتان است، لطفا هول نشوید!

Wednesday, November 17, 2010

صد رحمت به کره شمالی

فکر کنم دیگه کم‌کم وقتشه اسم خیابان «سئول» رو به خیابان «پیونگ یانگ» تغییر بدن!

نامه خداحافظی

عزیزم؛
من به درک، تو رو خدا با نفر بعدی خوب تا کن...
قربانت

پیغام خصوصی- 2

نیما اکبرپور، به «پونه» سلام مخصوص برسون... نه، تو دخالت نکن! به سینا بگو که به فرناز بگه که فرناز به پونه سلام مخصوص برسونه. تو دراز بکش!

Tuesday, November 16, 2010

از سوالات دهه شصتی‌ها

منظور شاعر چی بود وقتی این شعر رو سروده بود:
موشه پرید تو سوراخ،
خرگوشه گفت آخ!

Monday, November 15, 2010

هواپیمائیات- 3

مسافرین محترم؛
تمامی مهمانداران این پرواز متاهل بوده و به کانون خانواده خود پایبند می‌باشند، آنها را به چشم خواهری ببینید!

در بخش خبری اتفاق افتاد

متکی در دیدار با همتای آنگولایی خود افزود...!

Sunday, November 14, 2010

پیغام خصوصی

نیما اکبرپور، به ناجیه بگو مدل جدید موهاش خیلی بهش میاد!

لب کارون

دلم یه کافه می‌خواد... برم توش بشینم... یه چیزی بخورم... صبر کنم تا... آغاسی بیاد بخونه... بعد از دو ساعت شنگول برگردم خونه بخوابم!

جوراب و کمربند یا اپی‌لیدی و سرویس برلیان

خانوما! خدا رو شکر کنین که مرد نشدین، چون یکی از مصایب مرد بودن انتخاب کادو برای زنها در مناسبت‌های مختلفه، که یکی از سخت‌ترین مسایل زندگیست!

Saturday, November 13, 2010

عمو سیبیلو

متاسفانه باید اعتراف کنم نسل ما سیبیلوها داره منقرض میشه...!

شکر نعمت؛ نعمتت افزون کند

«زن لوس» هم نعمتیه...!

Friday, November 12, 2010

هواپیمائیات- 2

مسافرین محترم؛
پیشاپیش از لهجه تخمی کپتن (کاپیتان) عذرخواهی می‌کنیم...!

بابام و در و دافات

پشت چراغ قرمز، یه داف اسمی از جلوی ماشین رد میشه، بابام در حالیکه داره طبیعیش می‌کنه: چرا اینا اینقدر خشک شدن؟ مثل علامت لای کتابن... هیچی ندارن!

ایرانی‌های مشتاق آموزش +18

البته درست نیست بگم، ولی عجیبه، ببینید: در محل جستجوی گوگل حرف «آ» را تایپ کرده و منتظر پیشنهادهای گوگل باشید!

Thursday, November 11, 2010

در اسباب بازی فروشی اتفاق افتاد

بچه‌هه داره گریه میکنه که اسباب بازی می‌خواد، مامانش به عروسک «سارا و دارا» اشاره می‌کنه: اگه ساکت نشی می‌گم اون لولوها بیان بخورنت ها!

لامصب بیا این یه لقمه رو بخور

مادران عزیز!
ما در آفریقا نیستیم، مطمئن باشید بچه‌تان از غذا نخوردن نمی‌میرد، هروقت گرسنه شد، خودش غذایش را خواهد خورد!

Wednesday, November 10, 2010

هایانه

کاش به جای هدفمند کردن «یارانه‌ها» دنبال هدفمند کردن «رایانه‌ها» بودن، شاید یک کمی از این «گودرگردی» خلاص می‌شدیم!

یکی از قوانین مهم رقص در آمریکا

فراموش نکنیم:
«در برخی مناطق ایالات متحده آمریکا، نمایش عمومی مناطقی از بدن همچون پستان‌ها ممنوع می‌باشد که رقصنده آن را باید بپوشاند اگرچه درمورد رقصنده مرد این موضوع صدق نمی‌کند.»
!

هواپیمائیات- 1

مسافرین محترم؛
با خاموش شدن چراغ می‌توانید کمربندهای خود را باز کنید...

آقا شلوارتو بپوش، حیا هم خوب چیزیه ها!

Tuesday, November 9, 2010

باز هم در تاکسی اتفاق افتاد

راننده: پول خورد بده!
مسافر: والا ندارم...
مسافر پشتی به راننده: بگو بندازه تو صندوق صدقات!
راننده: صندوق صدقات کوفت بخوره، درد بخوره، زهر مار بخوره! (رو به مسافری که پیاده شده): برو خودت یه آبمیوه بخور، مهمون من، نوش جونت...!

هی، با توام

آدمها دو دسته‌ان:
اونایی که بعد از ازدواج خودشون رو برای دوستاشون چـُس می‌کنن،
اونایی که بعد از ازدواج خودشون رو برای دوستاشون چـُس نمی‌کنن و همونجور باحال می‌مونن!

من و تو 1- دو

رنکینگ آکادمی گوگوش از نظر بنده:
سروش (عالی)، فروغ(دستبند و گردنبند سبز + تیپ)، ارغوان(پدیده)‏

ما و باباهامون و تکنولوژی

وقتی بچه بودم، بابام هنوز تو کف «رادیو ترانزیستوری» بود، غافل از اینکه رادیوها با آی‌سی کار می‌کردن.
می‌ترسم وقتی خودم بزرگ بشم، هنوز تو کف «اینترنت» باشم، غافل از تکنولوژی‌های جدید، و بچه‌ام به ریشم بخنده!

Monday, November 8, 2010

من وتو1- یک

دوباره عاشق گوگوش شدم!
تا حالا که این کانال من و تو1 فکر نویی داشته، از دست ندینش!

فرق ما و اونا

ما: کارهامون رو توجیه می‌کنیم،
خارجی‌ها: کارهاشون رو توضیح میدن!

Sunday, November 7, 2010

رنجی که ما کشیدیم

باید اعتراف کنم، زمانی که ما شروع کردیم به وبگردی، یکی از اهداف اصلی‌مون پیدا کردن عکس‌های هنرپیشه‌های معروف بود. ولی الان خود هنرپیشه‌ها عکس‌های خصوصی‌ و اوپس‌ رو به آسانی در فیس‌بوک‌شون قرار میدن!

دونده‌ای که خواننده شد

استاد «فرامرز آصف» طبق سنوات گذشته، به‌جای اینکه زحمت بکشن و یه آهنگ جدید بسازن، این بار تصمیم گرفتن برینن تو «بابا کرم». جای تهوع‌آورش اینه که با آهنگ بابا کرم، یه خانوم نیمه لخت، داره «رقص میله» می‌کنه!

Saturday, November 6, 2010

دنیای کوتوله‌ها

چرا الان بیشتر محصولاتی که در دنیا تبلیغ می‌کنن، برای «دراز کردن» ساخته میشن؟ از ریمل مژه و شامپو مو گرفته تا کفش و قرص افزایش قد و نهایتا دارو و دستگاه شومبول مبارک!

نفرین مادرانه

بچه که بودم آرزوم این بود تا یه روزی «مادر» بشم. از بس مامانم وقتی از دستم عصبانی می‌شد می‌گفت: هیچ وقت مادر نمی‌شی تا بفهمی چی می‌گم!

Friday, November 5, 2010

منفعت عاشورا برایشان بیشتر است

مسابقه داره پخش میشه، سوالش اینه: پنج شهر زیارتی عراق را به ترتیب اولویت نام ببرید. اولین شهرش کربلاست، دومی نجف!
ببین تا چه حد پیش رفتن که حضرت علی (ع) رو هم پشت سر امام حسین (ع) قرار میدن...

تاریخ سازی برای تسخیر لونه

حالا شاید اشتباه کنم ولی بچه که بودم سیزده آبانها یه فیلمی نشون می‌داد که دانشجویان خط امامی بعد از تسخیر سفارتخانه نشستن و کاغذهایی که با دستگاه رشته شده بود رو سر هم کردن و تونستن بفهمن چی به چیه. ولی دیروز یه مصاحبه نشون داد که توش گفت نامردا قبل از تسخیر سفارتخانه همه مدارک رو رشته کردن و معلوم نیست چی بوده؟
تاریخ داره عوض میشه؟!

هیچی اتفاق نیافتاد

وقتی رفت، سعی کن جایگزین خوبی براش پیدا کنی، اینجوری وقتی خبر عروسیش بهت میرسه، هیچ احساسی بهت دست نمیده...

Thursday, November 4, 2010

بذار خوب برشته بشه

ای کسانیکه «برنزه» می‌کنید،
آیا می‌دانید که دل ما را هم «کباب» می‌کنید؟!

گیهان و خوانندگان- آب بینی

حال که ریاست محترم جمهور افشا کردند «قدرتهای غربی نمی‌توانند آب بینی خود را بالا بکشند» خواهشمندیم تا من و عده‌ای از همرزمانم را به طور داوطلبانه به این کشورها بفرستند تا بالا کشیدن آب بینی را به این ابرقدرتها آموزش دهیم.

با تشکر؛ آتقی، ممد دماغو، جواد موف دراز، قلی آبکی، حسن خلـّوک، هوشی موشی و دیگر دوستان

صدای طهرون

از ایرانسل اسمس اومده و آهنگ‌های پیشواز ویژه با صدای «مرتضی احمدی» رو پیشنهاد داده. تصور می‌کنم وقتی رییسم زنگ بزنه و من توالت باشم و براش «ارباب خودم» و «ماشین مشتی ممدلی» پخش کنه!

جدیدترین سروده حسین پناهی

«خدا را شکر این باران بارید که شما دست از سر کچل ما برداشتید...»

دکتر شریعتی در جمع گودریون

لعنتی... الان نه

باید اسم یکی از عذابهای جهنم رو بذارن: «جیش صبحگاهی؛ وقتی هنوز نیم ساعت مونده تا بیدار شدن»!

واجبی فرد اعلا رسید

داروی موبر «ا.ن»، مخصوص ریختن پشم و پیلی ابرقدرتها. لطفا در جاهایی که می‌سوزد نریزید!

Wednesday, November 3, 2010

فیلمفارسی- پانزده

صحنه عروسی است، همه مهمانان با کاپشن و تیشرت و چادر مشکی و دمپایی و لباس خاکی و موی پریشان و صورت اصلاح نشده و... در مهمانی حضور داشته و درحال دست زدن بدون ریتم آهنگ پسزمینه و خوردن خیار می‌باشند. دریغ از یک لباس نو و مناسب مراسم عروسی!

هوای رفتگران را داشته باشیم

پس بیایید همه با هم زباله‌های خود را در کیسه‌های مشکی بگذاریم. همین که رفتگر محله زباله‌هایمان را جمع می‌کند کافیست، نگذاریم با دیدن پوشک بچه و نوار بهداشتی و غذای کپک زده و... حالش بیشتر به هم بخورد...

اعتراض فرانسویان به هدفمند کردن رایانه‌ها

حالا خوبه سخنگوی وزارت خارجه نگفت این بگیر و ببند و پلیس بازی‌های اینجا، برای اینه که مبادا اغتشاشگران و آشوب‌طلبان فرانسوی به شهروندان ما آسیبی برسونن!

Tuesday, November 2, 2010

از عجایب اینجا

کارگرهای سرگذر هم جوراب با مارک «bijan» به پا می‌کنند. سه جفت هزار تومان!

روز مهندس مجددا مبارک

تا قبل از انحلال دانشگاه علوم پزشکی، نصف مردم ایران «مهندس» بودن، خدا از این به بعد رو به‌خیر بگذرونه!

خرافات نهادینه شده در جامعه

- کف دستم می‌خاره...
+ قراره پول گیرت بیاد!
- کف پام هم می‌خاره...
+ قراره بری مسافرت!
- سرم هم می‌خاره...
+ کلاه جدید می‌خری!
- تو نافم هم می‌خاره...
+ گم شو برو حموم! کثافت! همه هیکلت رو قارچ برداشته!

Monday, November 1, 2010

صد و ده هزار

باید اعتراف کنم هنوز «تاوزند- صد» و «هاندرد- هزار» رو تو انگلیسی با هم قاطی می‌کنم، اول باید یک کم فکر کنم بعد بگمشون!

حلالزاده به کجا می‌رود؟

من هنوز نفهمیدم چرا «حلالزاده به داییش میره»؟
مادر هرکسی معلومه، پس برای اینکه معلوم بشه پدرش واقعیه یا نه، باید حلالزاده شبیه عموش بشه!

بابام و هنرمندان این مرز و بوم

ماهواره داره کلیپ شهرام صولتی پخش میکنه، بابام یهو چشمش می‌افته: این خانومه چرا سیبیل گذاشته؟
من: خانوم کیه، شهرام صولتیه!
بابام: چی؟! این چرا پیر نمیشه، این پیرمرد که همسن منه!... (چند لحظه می‌گذره) درسته دیگه، اگه منم پوستم رو بکشم، دماغ عمل کنم، گونه بذارم و لبام رو تزریق کنم، از اینم خوشگلتر میشم... (چند لحظه دیگه می‌گذره) لامصب از خواهرش جیگرتر شده...!