پسره چهار- پنج ساله بود. خیلی احساس مردانگی میکرد. از در جلویی اتوبوس سوار شد، مامانش از در عقبی. داشت میرفت سمت مامانش. اتوبوس حرکت کرد. پسره تعادلش رو از دست داد و خورد به صندلیها. به سختی رفت پیش مامانش. یواشکی به مامانش گفت: مامان، خیلی ضایع شد که افتادم؟
عجب سری بودی!!!
ReplyDelete