Saturday, March 20, 2010

فيلمفارسي- پنج

(هنرپيشه درحال نوشيدن چاي يا آب است، دوستش وارد مي‌شود:)
- فهميدي فلان كار شد؟
هنرپيشه ليوان را از جلوي دهانش برنمي‌دارد و داخل ليوان پوف مي‌كند و آب و چاي به همه‌جا مي‌پاشد و بعد هنرپيشه سرفه مي‌كند و يادش مي‌آيد ليوان را از جلوي دهان صاب مرده‌اش بردارد!

No comments:

Post a Comment

لطفا با نام بنویسید
اگر سوالی دارید از طریق ایمیل بپرسید
کامنت‌های توهين‌‌آميز تائيد نمی‌شوند