اعتراف بزرگ

Monday, August 3, 2009

بيا بشين مي خوام برات اعتراف كنم... خدا كنه كه خدا منو ببخشه
حالا چي شده مگه؟
قول بده اين راز بين خودمون بمونه... نمي دونم از كجا شروع كنم... جوون بودم، جاهل بودم، نادون بودم... يه زماني بود كه با فرهاد جعفري نشست و برخاست داشتم، همصحبت بوديم، به دوست بودن باهاش افتخار مي كردم... يعني فكر مي كني خدا منو ببخشه!؟
اه اه اه... پاشو گمشو از جلو چشمام
يعني تا اين حد!؟

0 comments: